در تاریخ 25/5/91 خانم م.ر. با وکالت خانم م.م. دادخواستی مبنی بر تقاضای صدور حکم
طلاق به علت عسر و حرج تسلیم دادگستری قم نموده که به شعبه 15 دادگاه خانواده آن شهرستان ارجاع شده است: خواهان توضیح داد در مورخ 5/4/64 با خوانده ازدواج نموده و صاحب دو فرزند دختر می باشد و زوج به علت حمل و نگهداری مواد مخدر به 10 سال حبس و شلاق و جزای نقدی محکوم شده است ضمن اینکه اعتیاد به مواد مخدر دارد. دادگاه طرفین را دعوت نموده است و سوابق زوج را از دادگاه انقلاب استعلام کرده است و اجرای احکام دادگاه انقلاب دادنامه شماره 478-3/5/91 که حکایت از محکومیت زوج به ده سال حبس و شلاق و جزای نقدی دارد را با اوراق تحقیق و اجرا و ارسال داشته است. زوج وکیل معرفی نموده است در تاریخ 25/7/91 طرفین و وکلای آن ها حاضر شدند مطالب خواهان و وکیل وی مطالب دادخواست را مفادا تکرار کردند پاسخ خوانده و وکیل وی اختصارا این است: زوج گفت: من معتاد نیستم و در دادگاه انقلاب اقرار کردم که معتاد هستم تاکسی دیگر را به دادگاه نیاورند دو فقره محکومیت چک بلامحل داشتم و برای حمل و نگهداری مواد مخدر به ده سال حبس محکوم شدم و حاضر نیستم همسرم را
طلاق بدهم. وکیل زوج گفت: خواهان از 5 سال پیش جدا از موکل زندگی می کند و چگونه در این پنج سال در عسر و حرج نبود؟ بند 7 عقدنامه درباره اعتیاد زوج است که معتاد نیست. زوجه گفت وی قبلا معتاد بود ولی الآن که در زندان است نمی تواند معتاد باشد. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر کرده است. داوران تعیین شده توفیق در سازش بین زوجین نداشتند. دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره 1401-6/9/91 به علت محکومیت زوج به ده سال حبس و شلاق و جزای نقدی عسر و حرج زوجه را در ادامه زندگی با زوج محرز دانسته و رای به
طلاق زوجه صادر کرده است. از این رای توسط زوجه و وکیل زوج تجدیدنظرخواهی شده است و پرونده به شعبه 5 دادگاه تجدیدنظر استان ارجاع گردیده است. ایراد زوجه بر دادنامه این است که چرا تحقق بند 7 از شروط عقد را دادگاه بدوی محقق ندانسته است؟ و خلاصه ایراد وکیل زوج این است چون زوج هیچ یک از شروط ضمن عقد را به جز بند 7 امضاء نکرده است و بند 7 هم محقق نشده است زیرا زوج معتاد نمی باشد و دیگر اینکه زوجه قبل از محکومیت زوج چند سال علی رغم صدور حکم بر تمکین به نفع زوج از وی تمکین نکرده است. دادگاه تجدیدنظر طرفین را دعوت نموده است. جلسه دادگاه در تاریخ 18/11/91 تشکیل شد. طرفین و وکلای آن ها حاضر شدند و وکیل زوجه گفت علی رغم اقرار زوج به اعتیاد و امضاء بند 7 از شروط عقدنامه دادگاه بدوی آن را محقق ندانسته است. وکیل زوج گفت: گر چه موکل بند 7 از شروط را امضاء کرده است ولی موکل اقراری که در پرونده کیفری نموده صرفا به خاطر این بوده که برادرش دستگیر نشود والا معتاد نیست. دیگر اینکه زوجه از زوج تمکین نمی کرده است و علت آن را بی نیازی مالی به خاطر شغل آرایشگری اعلام کرده است. حکم تمکین علیه وی صادرشده است و زوجه گفت به خاطر چیزهایی از وی تمکین نمی کردم به من تهمت زد تبریه شدم. کبوتربازی می کرد. زوج گفت می دانست من کبوتر دارم با من ازدواج کرد. زوج گفت الآن هم اگر تمکین کند
نفقه اش را می دهم. زوجه گفت شوهرم زندانی است من در عسر و حرج هستم. زوج به پزشکی قانونی معرفی شد و پاسخ منفی بود دادگاه تجدیدنظر با اصلاح دادنامه درباره تحقق بند از شروط ضمن عقد و از قلم افتادن آن در دادگاه بدوی و نیز تحقق بند 3 از تبصره ذیل ماده 1130 ق.م. رای بدوی را نتیجتا تایید کرده است. از این رای توسط وکیل زوج فرجام خواهی شد و پرونده به این شعبه ارجاع شده است. مطالب طرفین تکرار مطالب گذشته می باشد.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش آقای جعفر الهی عضو ممیز و اوراق پرونده و دادنامه شماره 58-27/1/92 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد: