رای قضایی شماره 9409970221300065

رای قضایی شماره 9409970221300065

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9409970221300065


شماره دادنامه قطعی:
9409970221300065

تاریخ دادنامه قطعی:
1394/01/26

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
ضمانت اجرای رعایت مهلت های قانونی اسناد تجاری

پیام رای:
مهلت های قانونی اسناد تجاری ازجمله اخذ گواهی عدم پرداخت و طرح دعوا علیه ظهرنویس حتی درصورتی که نسبت به جعلیت یا اصالت این اسناد رسیدگی کیفری در جریان باشد نیز لازم الرعایه اند؛ در صورت عدم رعایت این مهلت ها مسئولیت ظهرنویسان ساقط خواهد شد.

رای دادگاه بدوی
در مورد دعوای آقای م. الف. فرزند ی. با وکالت بعدی آقای ع. ز. به طرفیت خواندگان به اسامی 1- آقای ن. ب. فرزند م. 2- آقای ن. ب. 3- آقای الف. ک. م. به خواسته الزام خواندگان به نحو تضامنی به پرداخت وجه چهار فقره چک بی محل به شماره های.. . مورخ 1391/8/15 هرکدام به مبلغ 10 میلیون تومان و همگی بر عهده بانک پ. با احتساب کلیه خسارات دادرسی و خسارت تاخیر تادیه؛ دادگاه با بررسی اظهارات خواهان و وکیل وی به شرح اوراق پرونده که بیان داشته در سال 1391 در ازاء فروش و تحویل مقادیر زیادی ضایعات پلاستیک به خواندگان اول و دوم بابت ثمن معامله جمعا تعداد 46 فقره چک های اشخاص دیگر توسط آن ها پس از ظهر نویسی به وی واگذار شده است و چهار فقره چک های موضوع این پرونده نیز از جمله آن 46 فقره می باشد و در تاریخ اولین چک (1391/8/1) با مراجعه به بانک مربوطه محرز شده که چک های مذکور بعضا سرقتی و جعلی هستند لذا در تاریخ 1391/8/8 در شعبه 103 دادگاه عمومی جزایی کهریزک شکایت کلاهبرداری مطرح نموده و نهایتا مطابق دادنامه صادره از آن شعبه دادگاه به شماره 9209972295701069 مورخ 1392/6/31 که توسط دادگاه تجدیدنظر استان تهران تایید و قطعی شده است محرز شده که 21 فقره از آن چک ها جعلی و سرقتی است و خواندگان اول و دوم در مورد چک های جعلی و سرقتی به جرم کلاهبرداری به حبس و جزای نقدی و رد مال محکوم شده اند و در سال 1393 پس از ابلاغ رای قطعی مذکور که چک های اصیل شناسایی شدند فورا از طریق بانک مربوطه برگشت شده اند و چهار فقره چک های موضوع این پرونده نیز از جمله چک های اصیل مذکور هستند که چک شماره 564417 در سال 1391 برگشت شده است و سه فقره چک های دیگر در سال 1393 برگشت شده اند بنابراین به شرح خواسته تقاضای صدور حکم مقتضی دارد. خوانده ردیف دوم (آقای ن. ب.) در دادگاه حاضر شد و خواندگان ردیف های اول (آقای ن. ب.) و سوم (آقای الف. ک. م) علیرغم ابلاغ قانونی اخطاریه و ضمایم و با وصف نشر آگهی در جراید کثیرالانتشار در دادگاه حاضر نشدند و یک برگ لایحه دفاعیه وارده به شماره 9310092295301256 مورخ 1392/7/5 از خواندگان اول و دوم واصل شده است که در مقام دفاع اظهار داشته اند چک های مذکور را ظهر نویسی نکرده اند و مطابق ماده 246 از قانون تجارت ظهر نویسی صرفا با امضاء شخص صورت می گیرد و مطابق ماده 315 از قانون مذکور مهلت اخذ گواهی عدم پرداخت بانکی پانزده روز از تاریخ چک است که این امر در مورد سه فقره از چک ها به شماره های 564418 و 564428 و 564431 مراعات نشده است و مطابق ماده 286 از قانون مذکور مهلت اقامه دعوا به طرفیت ظهر نویس یکسال از تاریخ برگشت چک است که این امر در مورد چک شماره 564417 مراعات نشده است لذا تقاضای رد دعوای خواهان را دارند. از نظر دادگاه دفاعیات خواندگان یاد شده غیر وارد است زیرا اولا تاخیر خواهان در اخذ گواهی عدم پرداخت از بانک مربوطه و تاخیر وی در طرح دعوا بابت چک شماره 564417 موجه است به لحاظ اینکه در سال 1391 که متوجه جعلی و سرقتی بودن بعضی از چک ها می شود فورا در تاریخ 1391/8/8 راجع به تمامی 46 فقره چک مذکور شکایت کیفری در شعبه 103 دادگاه عمومی جزایی کهریزک مطرح نموده و منتظر نتیجه قطعی رسیدگی کیفری مذکور مانده بود و به محض ابلاغ نتیجه قطعی رسیدگی کیفری راجع به چک های اصیل اقدام نموده است. ثانیا پس از بررسی های کارشناسی و رسیدگی های قضایی مفصل در شعبه 103 دادگاه عمومی جزایی کهریزک محرز شده که چک های مذکور بابت ثمن خریداری ضایعات پلاستیک و با درج حروف M.P و با درج شماره ردیف دفتری در ظهر چک ها توسط خواندگان اول و دوم به خواهان پرونده تحویل شده است که حکایت از بدهکاری خواندگان اول و دوم به خواهان دارند و امضاء هیچ خصوصیتی ندارد که به عنوان شاخصه انحصاری مسوولیت ظهر نویس باشد و قید نمودن کلمه امضاء در ماده 246 قانون تجارت صرفا از جهت قاعده اغلیت است زیرا معمولا مسوولیت اشخاص به وسیله امضاء اثبات می شود ولی مانع از اثبات مسوولیت ظهر نویس به موجب علامت و حروف اختصاری اثرانگشت و غیره نمی شود و اثبات شیء نفی ما عدا نمی کند. ثالثا ماده 315 قانون تجارت حکایت از این دارد که ظرف 15 روز وجه چک مطالبه شود و الزاما دلالت بر اخذ گواهی نامه بانکی عدم پرداخت ندارد به عبارت دیگر اخذ گواهی نامه بانکی عدم پرداخت موضوعیت ندارد بلکه طریقیت دارد و شکواییه کلاهبرداری بابت چک های مذکور در تاریخ 1391/8/8 مصداقی از مطالبه وجه آن چک ها است. بنا به مراتب مذکور دعوای خواهان وارد است و مستندا به مواد 249 310 و 315 از قانون تجارت و مواد 2 73 198 515 519 و 522 از قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 و تبصره الحاقی به ماده 2 قانون اصلاحی صدور چک مصوب 1376 خواندگان پرونده به نحو تضامنی به پرداخت وجه چک های مذکور به مبالغ مندرج درخواسته و به پرداخت هزینه دادرسی به مبلغ 830 هزار تومان و به پرداخت خسارت تاخیر تادیه طبق نرخ شاخص های تورمی بانک مرکزی و به پرداخت حق الوکاله وکیل طبق تعرفه قانونی در حق خواهان محکوم شدند. رای صادره در مورد خواندگان اول و دوم حضور است و در مورد خوانده ردیف سوم غیابی است و ظرف 20 روز نیز توسط طرفین قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی کهریزک - محمد ساری

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی ن. و ن. ب. به طرفیت م. الف. نسبت به دادنامه شماره 663-1393/8/17 شعبه 3 دادگاه عمومی حقوقی کهریزک که به موجب آن حکم بر محکومیت تجدیدنظرخواهانها به پرداخت تضامنی وجه چهارفقره چک به شماره های 564427 – 1391/8/1 و 564418 – 1391/8/20 و 564428 -1391/8/10 و 564431-1391/8/15 با عنایت به بررسی اوراق پرونده و تاریخ سررسید چک ها قطع نظر از ظهرنویسی چک ها با امضاء تحقق می یابد و اینکه دارنده چک ها خارج از مهلت قانونی 15 روز مبادرت به مراجعه به بانک و اخذ گواهینامه های عدم پرداخت نموده است (ماده 315 قانون تجارت) بنابراین تجدیدنظرخواهی را منطبق با مواد 348 و 358 قانون آیین دادرسی مدنی دانسته و ضمن نقض دادنامه مذکور نسبت به تجدیدنظرخواهانها قرار عدم استماع دعوی خواهان را صادر و اعلام می نماید. رای صادره قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
سید ابوالفضل حجازی فر - سیدمحسن قاضی

قاضی:
سید ابوالفضل حجازی فر , قاضی , محمد ساری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 246 ـ ظهرنویسی باید به امضاء ظهرنویس برسد. ممکن است در ظهرنویسی تاریخ و اسم کسی که برات به او انتقال داده می شود قید گردد.

مشاهده ماده 246 قانون تجارت

ماده 315 ـ اگر چک در همان مکانی که صادر شده است باید تادیه گردد دارنده چک باید در ظرف پانزده روز از تاریخ صدور وجه آن را مطالبه کند و اگر از یک نقطه به نقطه دیگر ایران صادر شده باشد باید در ظرف چهل و پنج روز از تاریخ صدور چک مطالبه شود. اگر دارنده چک در ظرف مواعد مذکوره در این ماده پرداخت وجه آن را مطالبه نکند دیگر دعوی او بر علیه ظهرنویس مسموع نخواهد بود و اگر وجه چک به سببی که مربوط به محال علیه است از بین برود دعوی دارنده چک بر علیه صادرکننده نیز در محکمه مسموع نیست.

مشاهده ماده 315 قانون تجارت

ماده 249 ـ برات دهنده کسی که برات را قبول کرده و ظهرنویسها در مقابل دارنده برات مسئولیت تضامنی دارند. دارنده برات در صورت عدم تادیه و اعتراض می تواند به هر کدام از آنها که بخواهد منفردا یا به چند نفر یا به تمام آنها مجتمعا رجوع نماید. همین حق را هر یک از ظهرنویسها نسبت به برات دهنده و ظهرنویسهای ماقبل خود دارد. اقامه دعوی بر علیه یک یا چند نفر از مسئولین موجب اسقاط حق رجوع به سایر مسئولیت برات نیست. اقامه کننده دعوی ملزم نیست ترتیب ظهرنویسی را از حیث تاریخ رعایت کند. ضامنی که ضمانت برات دهنده یا محال علیه یا ظهرنویسی را کرده فقط با کسی مسئولیت تضامنی دارد که از او ضمانت نموده است.

مشاهده ماده 249 قانون تجارت

ماده 310 ـ چک نوشته ای است که به موجب آن صادرکننده وجوهی را که در نزد محال علیه دارد کلا یا بعضا مسترد یا به دیگری واگذار می نماید.

مشاهده ماده 310 قانون تجارت

ماده 2 - هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 73 - درصورتی که خواهان نتواند نشانی خوانده را معین نماید یا در مورد ماده قبل پس از اخطار رفع نقص از تعیین نشانی اعلام ناتوانی کند بنابه درخواست خواهان و دستور دادگاه مفاد دادخواست یک نوبت در یکی از روزنامه های کثیرالانتشار به هزینه خواهان آگهی خواهد شد. تاریخ انتشار آگهی تا جلسه رسیدگی نباید کمتر از یک ماه باشد.

مشاهده ماده 73 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 515 - خواهان حق دارد ضمن تقدیم دادخواست یا در اثنای دادرسی و یا به طور مستقل جبران خسارات ناشی از دادرسی یا تاخیر انجام تعهد یا عدم انجام آن را که به علت تقصیر خوانده نسبت به اداء حق یا امتناع از آن به وی وارد شده یا خواهد شد همچنین اجرت المثل را به لحاظ عدم تسلیم خواسته یا تاخیر تسلیم آن از باب اتلاف و تسبیب از خوانده مطالبه نماید. خوانده نیز می تواند خسارتی را که عمدا از طرف خواهان با علم به غیر محق بودن در دادرسی به او وارد شده از خواهان مطالبه نماید. دادگاه در موارد یادشده میزان خسارت را پس از رسیدگی معین کرده و ضمن حکم راجع به اصل دعوا یا به موجب حکم جداگانه محکوم علیه را به تادیه خسارت ملزم خواهد نمود. در صورتی که قرارداد خاصی راجع به خسارت بین طرفین منعقد شده باشد برابر قرارداد رفتار خواهد شد. تبصره 1 - در غیر مواردی که دعوای مطالبه خسارت مستقلا یا بعد از ختم دادرسی مطرح شود مطالبه خسارتهای موضوع این ماده مستلزم تقدیم دادخواست نیست. تبصره 2 - خسارت ناشی از عدم النفع قابل مطالبه نیست و خسارت تاخیر تادیه در موارد قانونی قابل مطالبه می باشد.

مشاهده ماده 515 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 519 - خسارات دادرسی عبارتست از هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل و هزینه های دیگری که به طور مستقیم مربوط به دادرسی و برای اثبات دعوا یا دفاع لازم بوده است از قبیل حق الزحمه کارشناسی و هزینه تحقیقات محلی.

مشاهده ماده 519 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 522 - در دعاویی که موضوع آن د ین و از نوع وجه رایج بوده و با مطالبه داین و تمکن مدیون مدیون امتناع از پرداخت نموده در صورت تغییر فاحش شاخص قیمت سالانه از زمان سررسید تا هنگام پرداخت و پس از مطالبه طلبکار دادگاه با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و مورد حکم قرار خواهد داد مگر این که طرفین به نحو دیگری مصالحه نمایند.

مشاهده ماده 522 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM