رای قضایی شماره 9209970224401764

رای قضایی شماره 9209970224401764

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970224401764


شماره دادنامه قطعی:
9209970224401764

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/12/24

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
طرح دعوی تنظیم سند رسمی سرقفلی بدون وجود قرارداد اجاره

پیام رای:
سرقفلی حقی است که ضمن قرارداد اجاره برای مستاجر ایجاد می شود و بدون وجود قرارداد اجاره و به تنهایی قابل تصور و مطابق با مقررات نیست بنابراین طرح دعوی تنظیم سند رسمی حق سرقفلی بدون احراز رابطه قراردادی اجاره بین طرفین موجه نبوده و قابلیت پذیرش را ندارد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص واخواهی آقای ف.م. به طرفیت آقای ح.ج. نسبت به دادنامه شماره 1122 مورخه 22/8/90 که به موجب دادنامه مذکور واخواه محکوم به الزام به تنظیم سند انتقال صلح سرقفلی یک باب مغازه واقع در پلاک ثبتی 6135 فرعی از 46 قطعه 302 از پلاک 39 فرعی گردیده است نظر به اینکه خواهان اصلی خواسته خود را تنظیم سند سرقفلی تعیین و دعوی خود را مستند به قولنامه مورخه 23/2/81 قرار داده است و نظر به اینکه سرقفلی حقی است که ضمن قرارداد اجاره برای مستاجر ایجاد می شود و بدون وجود قرارداد اجاره و به تنهایی قابل تصور و مطابق با مقررات نمی باشد بنابراین دعوی خواهان مطابق قانون مطرح نگردیده است و طرح دعوی انتقال حق سرقفلی بدون احراز رابطه قراردادی اجاره بین طرفین و طرح دعوی مربوطه موجه نبوده و قابلیت پذیرش را ندارد و نظر به اینکه محاکم مکلف به پذیرش دعاوی مستند که مطابق قانون مطرح شده باشد لذا مستندا به مواد 306و2 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه واخواسته و پذیرش واخواهی واخواه قرار عدم استماع دعوی خواهان بدوی صادر و اعلام می گردد رای صادره حضوری ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی درمحاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 5 دادگاه عمومی حقوقی اسلامشهر ـ رضانژاد

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقای ح.ج. به طرفیت آقای ف.م. نسبت به دادنامه شماره 277 مورخ 11/3/92 صادره از شعبه پنجم دادگاه عمومی حقوقی اسلامشهر که براساس آن ضمن پذیرش واخواهی تجدیدنظر خوانده و نقض دادنامه شماره 1122-22/8/90 مبنی بر الزام به تنظیم سند انتقال صلح سرقفلی یک باب مغازه واقع در پلاک ثبتی 6135 فرعی از 46 قطعه 302 از پلاک 39 فرعی قرار عدم استماع دعوی تجدیدنظرخواه صادر گردیده است وارد و موجه نمی باشد زیرا دادنامه تجدیدنظر خواسته وفق مقررات و براساس محتویات پرونده صادرشده و از ناحیه تجدیدنظرخواه علل و جهات موجهی که موجبات نقض و از هم گسیختن دادنامه تجدیدنظر خواسته را فراهم نماید ابراز و اقامه نشده است بر این اساس تجدیدنظرخواهی خارج از شقوق مندرج در ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی تشخیص به استناد صدر ماده 353 همان قانون با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته تایید می شود رای صادره قطعی است.
مستشاران شعبه 44 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
توحیدی ـ شیخ علیا لواسانی

قاضی:
مجتبی توحیدی , رضایی نژاد , احمد شیخ علیا لواسانی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 306 - مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشورند بیست روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود مگر اینکه معترض به حکم ثابت نماید عدم اقدام به واخواهی در این مهلت به دلیل عذر موجه بوده است. در این صورت باید دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادر کننده رای اعلام نماید. اگر دادگاه ادعا را موجه تشخیص داد قرار قبول دادخواست واخواهی را صادر و اجرای حکم نیز متوقف می شود. جهات زیر عذر موجه محسوب می گردد: 1 - مرضی که مانع از حرکت است. 2 - فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد. 3 - حوادث قهریه از قبیل سیل زلزله و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست واخواهی در مهلت مقرر ممکن نباشد. 4 - توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد. تبصره 1 - چنانچه ابلاغ واقعی به شخص محکوم علیه میسر نباشد و ابلاغ قانونی به عمل آید آن ابلاغ معتبر بوده و حکم غیابی پس از انقضاء مهلت قانونی و قطعی شدن به موقع اجراء گذارده خواهد شد. درصورتی که حکم ابلاغ واقعی نشده باشد و محکوم علیه مدعی عدم اطلاع از مفاد رای باشد می تواند دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده حکم غیابی تقدیم دارد. دادگاه بدوا خارج از نوبت در این مورد رسیدگی نموده قرار رد یا قبول دادخواست را صادر می کند. قرار قبول دادخواست مانع اجرای حکم خواهد بود. تبصره 2 - اجرای حکم غیابی منوط به معرفی ضامن معتبر یا اخذ تامین متناسب از محکوم له خواهد بود. مگر اینکه دادنامه یا اجرائیه به محکوم علیه غایب ابلاغ واقعی شده و نامبرده در مهلت مقرر از تاریخ ابلاغ دادنامه واخواهی نکرده باشد. تبصره 3 - تقدیم دادخواست خارج از مهلت یادشده بدون عذر موجه قابل رسیدگی در مرحله تجدیدنظر برابر مقررات مربوط به آن مرحله می باشد.

مشاهده ماده 306 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 2 - هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشند.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM