رای قضایی شماره 9209970221102143

رای قضایی شماره 9209970221102143

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970221102143


شماره دادنامه قطعی:
9209970221102143

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/12/21

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
شرایط مطالبه اجرت المثل ایام زوجیت

پیام رای:
پرداخت اجرت المثل ایام زوجیت منوط به دستور زوج و عدم قصد تبرع است و در عرف جامعه ایرانی نیز اصل بر تبرعی بودن اعمال زوجه است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست تقدیمی خواهان خانم ط.د. فرزند م. با وکالت آقای الف.د. به طرفیت آقای و.ح. فرزند م. با وکالت به خواسته مطالبه اجرت المثل ایام زندگی مشترک و نفقه فرزند مشترک به نام ح.م. از تاریخ تقدیم دادخواست لغایت آتیه و نفقه معوقه زوجه از تاریخ 20/7/1391 با احتساب کلیه خسارات قانونی مقوم به مبلغ 000/000/51 ریال می باشد با توجه به اوراق و محتویات پرونده ازجمله مفاد دادخواست تقدیمی تصویر مصدق سند نکاح نامه رسمی به شماره 9953 صادره از دفتر ازدواج شماره.. . حوزه ثبتی اراک وجود علقه زوجیت بین طرفین به سبب عقد نکاح دایم محرز نظر به اینکه خواهان به شرح مفاد دادخواست تقدیمی اعلام داشته در انجام کارهای خانه داری به دستور زوج به قصد عدم تبرع بوده به نظر دادگاه نیز اصل بر عدم تبرع و عدم مجانیت عمل است از سوی خوانده دعوی نیز دلیلی که خلاف اصل مزبور را اثبات برساند به دادگاه ارایه و ابراز نگردیده و دادگاه در خصوص تعیین میزان اجرت المثل و نفقه معوقه زوجه و نفقه فرزند مشترک موضوع را به کارشناس ارجاع نموده که کارشناس منتخب به شرح نظریه کتبی میزان اجرت المثل خواهان را مبلغ 000/000/98 ریال و نفقه فرزند مشترک را مبلغ 000/800/1 ریال و نفقه معوقه زوجه را از تاریخ 20/7/1391 برآورد و تعیین نموده که نظریه مزبور مصون از تعرض و اعتراض طرفین باقی مانده به نظر دادگاه نظریه کارشناسی با احوال قضیه مغایرتی ندارد دعوی خواهان به نظر دادگاه به کیفیت مطروحه وارد و ثابت تشخیص مستندا به تبصره 2 از ماده 336 از قانون آیین دادرسی مدنی حکم به الزام خوانده به پرداخت مبلغ 000/000/98 ریال بابت اجرت المثل ایام زندگی مشترک در حق زوجه مبلغ 000/800/1 ریال بابت نفقه فرزند مشترک از تاریخ تقدیم دادخواست و نفقه معوقه زوجه از تاریخ 20/7/91 طبق نظریه کارشناس و مبلغ 2102000 ریال بابت هزینه دادرسی و مبلغ 000/800/1 ریال بابت حق الوکاله وکیل که سبب طرح دعوی به خواهان وارد گردیده در حق خواهان صادر و اعلام می گردد رای صادره حضوری محسوب ظرف مدت 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 265 دادگاه عمومی خانواده تهران ـ فراهانی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقای و.ح. به طرفیت خانم ط.د. با وکالت آقای الف.د. از دادنامه شماره 650 - 14/5/92 صادره از شعبه 265 دادگاه عمومی حقوقی (خانواده) تهران که به موجب آن حکم به پرداخت نفقه معوقه زوجه و فرزند و اجرت المثل ایام زندگی مشترک صادر گردیده است نظر به اینکه پرداخت اجرت المثل منوط به دستور زوج و با عدم قصد تبرع می باشد و در عرف جامعه ایرانی اصل بر تبرع می باشد و قانون نیز اصل را بر تبرع دانسته و از سوی زوجه دلیل بر عدم تبرع ابراز نشده و زوجه به شرح صورت جلسه مورخ 21/12/92 این پرونده اظهار داشت درست است که من با قصد اجرت کار نکرده ام ولیکن اگر کار نمی کردم داد و بیداد می کرد بنا به مراتب دادگاه در این قسمت از دادنامه اعتراض را وارد تشخیص و مستندا به مواد 197 و 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی با نقض دادنامه دعوی خواهان بدوی را در این خصوص (مطالبه اجرت المثل) غیر وارد دانسته و حکم به رد دعوی صادر می نماید و در سایر موارد رای تجدیدنظر خواسته وفق مقررات و با رعایت اصول و قواعد دادرسی صادر و اعتراض موجهی که موجب نقض آن باشد ابراز نشده دادگاه مستندا به ماده 358 همان قانون با رد اعتراض دادنامه معترض عنه را تایید و استوار می نماید این رای قطعی است.
رییس شعبه 11 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
فرهبد ـ علی محمدی

قاضی:
فـراهـانـی , محمود فرهبد , علی محمدی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 336 - مهلت درخواست تجدیدنظر اصحاب دعوا برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است.

مشاهده ماده 336 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 197 - اصل برائت است بنابراین اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد باید آن را اثبات کند درغیر این صورت با سوگند خوانده حکم برائت صادر خواهد شد.

مشاهده ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM