رای قضایی شماره 9209970909900456

رای قضایی شماره 9209970909900456

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970909900456


شماره دادنامه قطعی:
9209970909900456

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/12/27

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
حق فسخ نکاح و فوریت اعمال آن

پیام رای:
صرف گذشت مدت زمان قابل توجه از لحظه عقد نکاح موجب سلب حق فسخ یا انتفای فوریت آن نیست زیرا سقوط حق فسخ منوط به علم صاحب حق به داشتن حق فسخ و علم به لزوم فوریت اعمال آن است.

رای خلاصه جریان پرونده
در تاریخ 13/2/91 آقای ب.ط. دادخواستی مبنی بر تقاضای فسخ نکاح به طرفیت خانم ل.ع. تسلیم دادگستری مسجدسلیمان نموده که به شعبه 125 شورای حل اختلاف ارجاع شده است و آن مرکز به جهت مجهول المکان بودن خوانده پرونده را قابل رسیدگی در شورا ندانسته و به دادگستری عودت داده است. پرونده به شعبه اول آن شهرستان ارجاع شده است. دادگاه طرفین را دعوت نموده است. خوانده در نشانی تعیین شده شناخته نشده است. مجددا خوانده توسط روزنامه دعوت شده است. خواهان طی لایحه ای به اختصار بیان داشته است در تاریخ 15/7/76 با حضور گواهان امضاء کننده به خواستگاری دوشیزه ل.ع. رفته ایم و عاقد در تاریخ 23/7/86 با صدای بلند هنگام گرفتن از وی به عنوان دوشیزه یاد کرد و ایشان (بله) عقد را گفت و من هیچ گونه اطلاعی از مدخوله بودن وی نداشته ام وی قبلا با شخصی بنام م.ش. ازدواج نموده و طلاق گرفته و طبق دادنامه شماره 3182-25/9/82 شعبه سوم دادگاه عمومی به صراحت مدخوله اعلام شده است. ولی زوجه طبق نامه شماره 7643-21/6/88 برخلاف واقع خود را دوشیزه غیر مدخوله اعلام کرده است و عقد متباینا بر دوشیزه بودن خوانده شده است تقاضای فسخ نکاح را دارم. جلسه دادگاه در تاریخ 4/5/81 با حضور خواهان تشکیل شد و خوانده با دعوت توسط آگهی حاضر نشده است. دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره 289-9/5/91 با این استدلال که تاریخ وقوع عقد 23/7/86 می باشد و تاریخ تقدیم دادخواست 13/2/2/91 است و خواهان می بایستی این ادعا را در شب زفاف مطرح می کرد نه بعد از مدت 4 سال و ده ماه لذا حکم به رد ادعای خواهان صادر کرده است. از این رای توسط زوج تجدیدنظرخواهی شد و پرونده به شعبه 15دادگاه تجدیدنظر استان خوزستان ارجاع شده است. دادگاه تجدیدنظر هم با این استدلال زوج رعایت فوریت را در فسخ نکاح ننموده و طبق ماده 1131 ق.م. در فسخ نکاح فوریت شرط است طی دادنامه شماره 400-15/9/91 با رد تجدیدنظرخواهی رای بدوی را تایید کرده است. زوج از این رای فرجام خواهی نموده و پرونده به این شعبه ارجاع شده است. خلاصه ایراد فرجام خواه این است: مطالب فرجام خواه مفادا تکرار مطالب گذشته می باشد به اضافه اینکه خود را فرد ساده لوح و غیر مطلع به موازین قانونی اعلام کرده است.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش آقای جعفر الهی عضو ممیز و دقت در اوراق پرونده و دادنامه شماره 400-15/9/91 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور
با توجه به محتویات پرونده و مستندات ابرازی زوج دادنامه فرجام خواسته و با نتیجه رای بدوی مخدوش هستند زیرا: اولا استناد به ماده 1131 ق.م. درباره فوریت اعمال حق فسخ به طور مطلق بدون رسیدگی درباره این مسیله که زوج اطلاع و علم از داشتن چنین حقی داشته و یا علم و اطلاع از فوریت اعمال حق فسخ داشته یا خیر صحیح نمی باشد و دادگاه ها باید به این امر توجه می نمودند که ننمودند. ثانیا در پرونده حاکی است که زوجه شوهر کرده و مدخوله بها است و طلاق گرفته و با هزار سکه با این فرد یعنی زوج فعلی ازدواج نموده. زوج مدعی است در عقدنامه قید دوشیزه آمده و زوجه با بیان عقد کننده به عنوان دوشیزه (بله) گفته و عقد متباینا بر آن انجام شد و شهود حاضر بودند ولی دادگاه ها به این امر توجه ننموده اند و شهود را دعوت نکردند و اینکه زوج می گوید توضیح در عقدنامه بعدا قیدشده کارشناسی نشده است. ثالثا زوج مدعی است علیه زوجه شکایت تدلیس نموده است و پرونده به ضرر وی خاتمه یافته ملاحظه آن پرونده و احیانا اظهارات مشتکی عنها مسیله را روشن می نمود ولی دادگاه پرونده ها را مطالبه و مطالعه ننمودند. رابعا در پرونده روشن نیست زوج در شب زفاف یا بعدازآن با زوجه هم بستر شده یا خیر که درباره مسیله مهریه تاثیرگذار بوده و احیانا رعایت مسیله 16 باب تدلیس در کتاب تحریرالوسیله حضرت امام ره قابلیت اعمال داشته است ولی دادگاه ها به این امر عنایت ننموده اند به علاوه از زوجه تحقیق نشده است که ادعایی از عالم بودن زوج به مسیله ازدواج قبلی دارد یا خیر؟ علی هذا دادنامه فرجام خواسته نقض و رسیدگی به همان شعبه محول می شود.
رییس شعبه 23 دیوان عالی کشور ـ مستشار
انصاری ـ الهی

قاضی:
انصاری , الهی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1131 - خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ نکاح را فسخ نکند خیار او ساقط می شود به شرط این که علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشد. تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده به نظر عرف و عادت است.

مشاهده ماده 1131 قانون مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM