رای قضایی شماره 9209970906101036

رای قضایی شماره 9209970906101036

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970906101036


شماره دادنامه قطعی:
9209970906101036

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/12/13

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
درخواست طلاق زوجه به دلیل عدم وقوع نزدیکی

پیام رای:
باکره مانده زوجه علی رغم گذشت مدت زمان قابل توجه از زندگی مشترک می تواند از مصادیق عسر و حرج موجب درخواست طلاق زوجه تلقی شود.

رای خلاصه جریان پرونده
این است که آقای ک.س. به وکالت از خانم م.ج. دادخواستی به طرفیت آقای پ.و. به خواسته گواهی عدم امکان سازش ( طلاق) به دادگستری بابلسر تقدیم نموده که جهت رسیدگی به شعبه اول ارجاع گردیده است دادگاه دستور تعیین وقت رسیدگی و دعوت از طرفین را صادر نموده دادگاه در تاریخ 11/5/91 در وقت مقرر با عدم حضور خواهان و خوانده ولی با حضور وکلای طرفین تشکیل و پرونده را تحت نظر قرار داده وکیل خواهان اظهار داشت دعوی به شرح دادخواست تقدیمی است فعلا حرفی ندارم دادگاه از وکیل خواهان سوال کرد به چه سببی تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش را دارید پاسخ داد عسر و حرج به لحاظ به خطر افتادن جان زوجه به خاطر همین مسیله چندین بار زوجه داروهای اعصاب مصرف کرده که اگر به موقع کمک نمی کردند قطعا فوت می کرد 12 سال زوجه به زوجیت فردی درآمده است که قریب به 6 سال در یک منزل زندگی کرده ولی زوج با وی هم بستر نشده است همین موضوع موجب عسر و حرج زوجه شده است.. . . وکیل زوجه اظهار داشت که موجبات عسر و حرج وجود ندارد خواهان در تمکین موکل نیست موکل من تقاضای تمکین کرده است که خواهان ملزم به تمکین شده است علی رغم آن تمکین نکرده است موکل مخصوصا تقاضای تمکین خاص کرده که حاضر نشده است چطور خانم مشکل روحی و روانی پیداکرده است.. . چرا خانم دست بر نمی دارد و سرزندگی حاضر نمی شود وکیل خواهان اظهار می دارد همان طوری که در سند ازدواج آمده است زوجین از سال 79 به عقد هم درآمده اند تابه حال خانم باکره است اگر ادعای وکیل خوانده صحیح باشد از سال 79 تا 88 زوج کجا بوده است که تقاضای تمکین نکرده است تا سال 86 آن ها در یک خانه در منزل پدری زوجه زندگی می کرده اند حتی زوج به لحاظ بیماری جنسی معافیت پزشکی گرفته است این مدت طولانی زوج قادر به نزدیکی با زوجه نبوده است دادگاه به وکلای طرفین توصیه شده است که سعی در سازش و اصلاح به عمل آوردند قرار ارجاع به داوری صادر و به وکلای طرفین ابلاغ که ظرف بیست روز داور را معرفی نمایند اظهار داشتند در ظرف مهلت مقرر اقدام به معرفی خواهیم کرد در تاریخ 28/8/91 در وقت فوق العاده تشکیل جلسه داده و پرونده را تحت نظر قرار داده ملاحظه می گردد که نظریه ها داوران واصل شده است ولی داوران موفق به سازش و اصلاح ذات البین نشده اند خوانده طی لایحه ای مطالبی را عنوان و تقاضای تشکیل جلسه با حضور زوجه را نموده است دادگاه با توجه به اینکه حدود 12 سال از تاریخ ازدواج زوجین گذشته است و زوجین عملا زندگی مشترک را آغاز نکرده اند در اظهارات طرفین حکایت از اختلاف عمیق بین آنان است برای اجابت خواسته خوانده جهت تشکیل جلسه و حل اختلاف زوجین و توصیه به آنان برای سازش برای ادامه زندگی مشترک یا جدایی با توافق وقت رسیدگی تعیین وکلای طرفین دعوت در اخطاریه آنان قید شود روز رسیدگی موکل خود را نیز حاضر نمایند در تاریخ 17/11/91 در وقت مقرر دادگاه عمومی بابلسر شعبه اول با حضور خواهان و خوانده و وکلای آنان تشکیل و پرونده را تحت نظر قرار داده خواهان اظهار می دارد به خدا من خسته شدم یازده سال است جز اذیت و آزار چیزی از آقا ندیده ام دیگر خلاصم کنید تا کی من به دادگاه بروم و بیایم از من چی می خواهد دادگاه خواهان به شدت گریه می کند می گوید 8 سال با ایشان زیر یک سقف زندگی کردم هنوز دخترم فقط طلاق می خواهم وگرنه خودم را می کشم این قدر اذیتم کرده از این آقا متنفر هستم.. . خوانده اظهار داشت من بارها از ایشان خواسته ام که برگردد مشکل خانم این است که از خانواده نمی تواند جدا شود به خاطر مشکلات حاشیه ای حاضر به زندگی نیست هر چه می خواهد برایش فراهم می کنم.. . در پایان خواهان اظهار می دارد حاضرم پنج سکه بدهم خلاص شوم مهریه که نگرفته ام ریالی به من نداده است چیزی نمی خواهم پنج سکه هم می دهم تاجانم آزاد شود خوانده اظهار می کرد من حاضر به طلاق نیستم نهایتا دادگاه مبادرت به صدور دادنامه شماره 1014 مورخ 29/11/91 به شرح آتی نموده است.. . در خصوص دعوی خواهان خانم م.ج. فرزند الف. با وکالت آقای ک. س. به طرفیت آقای پ.و. فرزند ن. با وکالت آقای ش.ن. مبنی بر صدور گواهی عدم امکان سازش نظر به اینکه مساعی این دادگاه و داوران منتخب طرفین در انجام سازش و اصلاح ذات البین موثر واقع نشده است.. . که به نظر دادگاه با توجه به جمیع محتویات پرونده و جلسات متعدد این دادگاه عسر و حرج وجود دارد.. . . هرچند تنفر زوجه از زوج از موجبات عسر و حرج نیست ولی تنفری که خواهان از خوانده دارد در حد تنفر معمولی و عادی نیست بلکه تنفری است که حسب ادعای زوج و وکیل وی خواهان حدود دوازده سال خود را در اختیار زوج قرار نداده است و به نظر دادگاه با مصاحبه ای که از زوجین به عمل آمده خوف وقوع فساد بسیار زیاد است و این حد کراهت و نفرت از موجبات عسر و حرج است نظریه های مشورتی شماره های 989/7 -25/2/75 و 8/2/1379 اداره حقوقی قوه قضاییه نیز موید نظر دادگاه است بنابراین به استناد ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق و مواد 1130 و 1145 قانون مدنی مبادرت به صدور گواهی عدم امکان سازش می گردد پس از ابلاغ دادنامه به طرفین آقای ش.ن. به وکالت از آقای پ.و. طی تقدیم دادخواستی تقاضای تجدیدنظرخواهی نموده که پس از جری تشریفات قانونی پرونده به محاکم تجدیدنظر استان مازندران ارسال و به شعبه 11 تجدیدنظر جهت رسیدگی ارجاع گردیده است این مرجع قضایی در مقام رسیدگی به اعتراض مطابق دادنامه شماره 400405 مورخ 31/5/92 با توجه به محتویات پرونده و تحقیقات معموله و مفارقت طولانی مدت فی مابین زوجین درنتیجه صحیح بوده و مغایرتی با موازین قانونی ندارد و از حیث رعایت اصول دادرسی نیز فاقد اشکال موثر می باشد علی هذا دادگاه با رد اعتراض به عمل آمده مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی و مواد 26 و 33 قانون حمایت خانواده مصوب 1/12/91 مجلس شورای اسلامی رای تجدیدنظر خواسته را با قید اینکه مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه پس از تاریخ ابلاغ رای فرجامی یا انقضای مهلت فرجام خواهی است. پس از ابلاغ دادنامه به طرفین آقای ش.ن. به وکالت از زوج آقای پ.و. طی تقدیم دادخواستی خطاب به دیوان عالی کشور تقاضای فرجام خواهی نموده که پس از جری تشریفات قانونی پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به شعبه اول ارجاع گردیده است وکیل متقاضی در لایحه تقدیمی مطلب جدیدی متذکر نشده بلکه همان مطالبی که درمحاکم تجدیدنظر و بدوی بیان کرده ذکر نموده است لایحه های طرفین هنگام شور قرایت می شود.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش آقای عباسعلی علیزاده عضو ممیز و بررسی اوراق پرونده اجمالا مبنی بر ابرام دادنامه شماره 400505-31/5/92 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور
با توجه به گزارش فوق الذکرـ نظر به اینکه دادنامه مذکور با توجه به اوراق و محتویات پرونده و اقدامات مبسوط و قانونی که توسط دادگاه بدوی انجام شده اصدار یافته و با عنایت به اینکه نظر داوران و مساعی دادگاه در ایجاد صلح و سازش بین زوجین که به نحو شایسته انجام شده موثر واقع نشده و نظر به اینکه زوجین مدت قابل توجهی باهم در یک منزل زندگی می کرده اند درعین حال زوجه هنوز باکره می باشد و وکیل فرجام خواه در لایحه و دادخواست فرجام خواهی مطالبی که موجب تخدیش ارکان دادنامه از جهت شکلی و ماهوی گردد ارایه ننموده علی هذا به استناد مادتین 370 و 396 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه فرجام خواسته عینا تایید و ابرام می شود. دفتر مقرراست پرونده به مرجع مربوطه اعاده گردد.
مستشاران شعبه 1 دیوان عالی کشور
حیدری قاسمی ـ علیزاده

قاضی:
علیزاده , حیدری قاسمی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1130 - در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود. تبصره - عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه ی زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب می گردد: 1 - ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه. 2 - اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلاء وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است. 3 - محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر. 4 - ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر زوج که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد. 5 - ابتلای زوج به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه ی صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید. موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود حکم طلاق صادر نماید.

مشاهده ماده 1130 قانون مدنی

ماده 1145 - در موارد ذیل طلاق بائن است: 1 - طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود؛ 2 - طلاق یائسه؛ 3 - طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده باشد؛ 4 - سومین طلاق که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از این که وصلت در نتیجه ی رجوع باشد یا در نتیجه ی نکاح جدید.

مشاهده ماده 1145 قانون مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 26ـ در صورتی که طلاق توافقی یا به درخواست زوج باشد دادگاه به صدور گواهی عدم امکان سازش اقدام و اگر به درخواست زوجه باشد حسب مورد مطابق قانون به صدور حکم الزام زوج به طلاق یا احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق مبادرت می کند.

مشاهده ماده 26 قانون حمایت از خانواده

ماده 33ـ مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه پس از تاریخ ابلاغ رای فرجامی یا انقضای مهلت فرجام خواهی است. هرگاه حکم طلاق از سوی زوجه به دفتر رسمی ازدواج و طلاق تسلیم شود در صورتی که زوج ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ مراتب در دفترخانه حاضر نشود سر دفتر به زوجین ابلاغ می کند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. در صورت عدم حضور زوج و عدم اعلام عذر از سوی وی یا امتناع او از اجرای صیغه صیغه طلاق جاری و ثبت می شود و مراتب به زوج ابلاغ می گردد. در صورت اعلام عذر از سوی زوج یک نوبت دیگر به ترتیب مذکور از طرفین دعوت به عمل می آید. تبصره ـ دادگاه صادر کننده حکم طلاق باید در رای صادر شده بر نمایندگی سردفتر در اجرای صیغه طلاق در صورت امتناع زوج تصریح کند.

مشاهده ماده 33 قانون حمایت از خانواده

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM