در تاریخ 8/11/1390 آقای ص.ح. با وکالت آقای ه.د. وکیل پایه یک دادگستری به استناد تصاویر مصدق سند ازدواج شماره 6023-27/7/1390 دفتر ازدواج شماره.. . حوزه ثبتی مشهد و دفترچه بیمه زوجه عنداللزوم ارجاع امر به پزشکی قانونی دادخواستی به خواسته صدور حکم بر فسخ نکاح به طرفیت خانم س.الف. تقدیم و وکیل خواهان توضیح می دهد موکل در تاریخ (25/7/1390) با خوانده ازدواج نموده در زمان عقد مشارالیها دارای بیماری (دیستروفی ماهیچه ای دوشن)DMD بوده و آن را از موکل مخفی نموده است با توجه به اینکه عقد نکاح متباینا بر سلامت زوجه واقع شده و خوانده محترم با اطلاع از بیماری خود عالما عامدا آن را مخفی نموده است لذا به استناد ماده 1128
قانون مدنی تقاضای رسیدگی صدور حکم بر فسخ رابطه زوجیت به جهت تدلیس خوانده مورد استدعا است شعبه 45 دادگاه عمومی حقوقی مشهد به موضوع رسیدگی و در تاریخ 4/6/1391 با حضور وکیل خواهان و در غیاب خوانده تشکیل جلسه داده و وکیل نامبرده اظهار می دارد خوانده در زمان خواستگاری و جلسه عقد خود را سالم معرفی نموده نظر به اینکه نامبرده یک برادر معلول دارد که موکل پیگیری می نماید تا علت بیماری برادرش را بفهمد خوانده اظهار می دارد علت بیماری برادرم سن بالا پدر و مادر در زمان تولد برادرم بوده است موکل برای گرفتن دفترچه جدید بیمه متوجه می شود همسرش به دکتر اعصاب و روان مراجعه می نماید و آزمایشات DNA می دهد وقتی این مطلب را به خوانده اظهار می کند زوجه توضیح می دهد خواهرم دفترچه بیمه ندارد و مریض است و از دفترچه بیمه من استفاده می کند وقتی موکل موضوع را دنبال می کند متوجه می شود همسرش دارای بیماری دیستروفی ماهیچه ای دوشن DMD بوده و ناقل این بیماری است همچنین برادر ایشان به خاطر همین بیماری معلول شده است و برادر دیگری وی به موجب این بیماری فوت کرده است و خانواده وی به جز پدرش از این بیماری اطلاع داشته اند نظر به اینکه زوجه بیماری مذکور را از موکل پنهان نموده و عقد ازدواج بر اساس سلامت واقع شده لذا با تقدیم دادخواست تقاضای رسیدگی را دارم دادگاه با تعیین وقت (نوبتی) به خوانده اخطار می کند ظرف یک هفته پس از ابلاغ اخطاریه با در دست داشتن مدارک پزشکی مربوط به بیماری خویش جهت معرفی به پزشکی قانونی در دادگاه حاضر شوید ولی با وجود ابلاغ اخطاریه زوجه به دادگاه مراجعه نمی نماید دادگاه در تاریخ 29/7/1391 در وقت فوق العاده تشکیل جلسه داده و با اعلام ختم رسیدگی طی رای شماره1837-3/8/1391 با شرح دعوای خواهان و توضیحات وکیل نامبرده استدلال می کند معمولا در عقد ازدواج ذکری از بیماری برای هیچ یک از زوجین نشده و درواقع زوجین خود را سالم و بدون بیماری معرفی نموده و بر مبنای سلامت زوجین عقد واقع شده است لذا دادگاه خواسته خواهان را مصون از تعرض و ایراد خوانده واقع شده است وارد و ثابت دانسته و به استناد مواد 1128-1257-1254-1287-1290
قانون مدنی و مفهوم مخالف ماده 1126 قانون مذکور حکم به فسخ ازدواج فی مابین طرفین را صادر و اعلام می دارد و رای صادره را حضوری اعلام می نماید ((اخطاریه وقت دادرسی مورخ 4/6/1391 به زوجه ابلاغ واقعی شده است عضو ممیز)) پس از ابلاغ رای آقای ع.ن. و خانم الف.ک. وکلای پایه یک دادگستری به وکالت از سوی زوجه نسبت به آن تجدیدنظرخواهی می کنند پرونده جهت رسیدگی به شعبه 21 دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی ارجاع و دادگاه در تاریخ 14/2/1392 در وقت فوق العاده بدون حضور طرفین تشکیل جلسه داده و طی تصمیم پیوست اعلام می کند در رابطه با بیماری دیستروفی ماهیچه ای دوشن DMD موضوع تدلیس ادعایی از سوی زوج علیه زوجه که منتهی به صدور دادنامه تجدیدنظر خواسته در این پرونده شده به شرح ذیل برگ 20 و صدر صفحه 19 همین پرونده اعلام گردیده که زوج اقدام به شکایت کیفری با موضوع تدلیس علیه زوجه نموده که پرونده کلاسه 910223 تشکیل و در شعبه 723 مجتمع قضایی شهید رجایی مورد رسیدگی قرارگرفته و با احراز عدم سوءنیت زوجه قرار منع تعقیب صادرشده است لذا دفتر پرونده مذکور را مطالبه نماید 2 ـ زوجین را برای بررسی امر در مورد بیماری و دلایل قطعی آن دعوت به دادرسی می نماید دادگاه در تاریخ 30/4/1392 با حضور احد از وکلای تجدیدنظرخواه و وکیل تجدیدنظر خوانده و زوج تشکیل جلسه می دهد وکیل تجدیدنظرخواه توضیح می دهد موکل در امر ازدواج تدلیسی نکرده زوج علیه موکل شکایت کیفری نموده که منتهی به قرار منع تعقیب شده از طرفی حسب نظرات پزشکی چنانچه موکل دارای بیماری DMD باشد چنانچه حامله شود اگر حمل دختر باشد درصد بیماری DMD بسیار اندک است و اگر حمل پسر باشد حامل بیماری مذکور 50-50 می باشد از طرفی چنانچه زوجه حامله شود با انجام آزمایشات قبل از وضع حمل با اقدام قانونی می توان حمل را (ساقط) نمود درحالی که هنوز بین زوجین ارتباط خاص زناشویی واقع نشده است و به زوجه در این مدت
نفقه ای پرداخت نشده است و موکل سالم و بدون عیب می باشد در خانواده آن ها فقط یک فرزند دچار معلولیت می باشد موکل چند خواستگار داشته ولی آن ها را جواب کرده است و زوج از وضعیت زوجه اطلاع داشته است وکیل تجدیدنظر خوانده اظهار می دارد مدافعات اینجانب به شرح لایحه پیوست می باشد دادگاه با تعیین وقت نزدیک طرفین را برای رسیدگی دعوت می نماید ضمنا تجدیدنظرخواه (زوجه) را برای انجام معاینات پزشکی به پزشکی قانونی معرفی و اعلام می کند مرجع مذکور با انجام مصاحبه با آقای ح. نوع بیماری و یا نقص جسمانی زوجه دقیقا مشخص شود و نوع بیماری و شروع آن هم مشخص گردد و این امر موردبررسی قرار گیرد که این بیماری موجب عدم حاملگی خواهد بود آیا خانم (زوجه) با فرض وجود بیماری می تواند به زندگی عادی و معمولی خود ادامه دهد یا خیر دادگاه در تاریخ 29/5/1392 با حضور طرفین و وکیل تجدیدنظرخواه تشکیل جلسه می دهد زوجه اظهار می دارد من مشکلی ندارم از من خواهرم ـ مادرم و برادرم آزمایش گرفتند این آزمایش قبل از ازدواج من بوده و شوهرم از موضوع اطلاع داشت وقتی عقد کردیم از حرم بیرون آمدیم رفتیم منزل ما ایشان دیدند برادرم جلوی تلویزیون دراز کشیده بود چرا همان موقع اقدام نکرد البته من کمی از مشکل را برای ایشان توضیح دادم گفت از پرورشگاه بچه می آوریم تجدیدنظر خوانده اظهار می دارد بیماری همسرم در آینده وقتی حامله می شود مشکل ایجاد می کند و این بیماری را از من پنهان کرده است طرفین اظهار داشتند برای انجام آزمایش آمادگی داریم پزشکی قانونی استان خراسان رضوی طی نظریه مورخ 8/6/1392 به دادگاه اعلام می کند در خصوص خانم س.الف. فرزند ع. بر اساس گزارش آزمایش ژنتیک انجام شده در سال 1389 در آزمایشگاه پ. که توسط نامبرده به این مرکز ارایه شده و بر اساس شرح حال اخذشده از زوجه نامبرده حامل ژن بیماری ژنتیکی دیستروفی عضلانی می باشد این وضعیت معمولا در خود فرد منجر به بیماری یا نقص جسمانی نمی گردد در خصوص نامبرده نیز در حال حاضر علایم جسمانی بیماری مذکور گزارش نگردیده است لیکن در صورت بارداری در آینده و بر اساس قوانین ژنتیک در هر بارداری به احتمال 50% فرزند دختر متولد شه حامل ژن مذکور (و نه بیمار) خواهد بود و همچنین در هر بارداری به احتمال 50% فرزند پسر متولدشده بیمار خواهند بود و دچار فلج عضلانی و ناتوانی های حرکتی (بسته به شدت بیماری) خواهند بود البته به این معناست که در هر بارداری به احتمال 50% فرزندان سالم (نه حامل و نه بیمار) خواهند بود ضمنا وجود این بیماری ( به تنهایی) موجب عدم حاملگی نمی گردد مگر اینکه فرد به علل دیگری مشکلات ناباروری داشته باشد دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و طی رای شماره954-23/6/1392 با شرح جریان دعوا و انعکاس اظهارات طرفین و احراز رابطه زوجیت ملاحظه گواهی پزشکی قانونی استان خراسان رضوی استدلال می کند با توجه به قسمت اخیر ماده 1128
قانون مدنی صفت موردنظر در عقد صریحا ذکر نشده باشد لیکن از قراین و اوضاع واحوال برآید که آن صفت منظور طرفین بوده و وارد قلمرو
قرارداد نشده و به عبارتی عقد متباینا بر آن واقع گردیده است و در فرضی که صفت سلامت و برخورداری زوجه از سلامتی منظور طرفین بوده که عرفا هم همین گونه است ازآنجا صفت (سلامتی) خود تعریف جامع ومانعی ندارد و امری نسبی تلقی می گردد نمی توان هرگونه نقص یا بیماری و علتی را مغایر سلامتی دانست و در مانحن فیه که بیماری زوجه حسب نظریه پزشکی قانونی این وضعیت معمولا در خود فرد منجر به بیماری یا نقص جسمانی نمی گردد در حال حاضر علایم جسمانی مذکور گزارش نگردیده است با این وصف نمی توان قابل نقصان در سلامتی شد بنا به مراتب فوق ادعای خواهان نخستین به اینکه خوانده فاقد وصفی بوده که عقد متباینا بر آن واقع شده و موضوع با قسمت اخیر ماده 1128
قانون مدنی انطباق دارد غیرموجه می باشد و از جایگاه قانونی برخوردار نیست همچنین در فرضی که منظور خواهان این باشد که زوجه حامل ژن بیماری ژنتیکی دیستروفی عضلانی است و وجود این ژن در زوجه موجب بروز مشکلاتی در حاملگی وی خواهد گردید بازهم این مسیله به قطعیت نرسیده زیرا مطابق نظریه پزشکی قانونی این بیماری به تنهایی موجب عدم حاملگی نمی گردد از طرفی اعمال
خیار برای جلوگیری از ضرر است و چون طبق نظریه پزشکی قانونی نقص و بیماری در زوجه مشاهده نشده ضرری هم برای زوج متصور نیست و مصلحت خانواده و بقای آن ایجاب می کند از انحلال عقد نکاح حتی الامکان جلوگیری شود بنا به مراتب فوق تجدیدنظرخواهی را وارد دانسته و به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 ضمن نقض رای تجدیدنظر خواسته حکم بر بطلان دعوای خواهان نخستین صادر و اعلام می دارد رای در تاریخ 8/7/1392 به وکیل زوج ابلاغ و آقای ص.ح. در تاریخ 29/7/1392 نسبت به آن فرجام خواهی می نماید که پرونده پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع می گردد لازم به توضیح است که فرجام خواه درخواست فرجامی و نیز لایحه فرجامی را امضاء ننموده و دفتر دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی پرونده باوجود نقص مذکور به دیوان عالی کشور ارسال می دارد.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش آقای طیبی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین اتخاذ تصمیم می نماید: