رای قضایی شماره 9209970270100869

رای قضایی شماره 9209970270100869

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970270100869


شماره دادنامه قطعی:
9209970270100869

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/08/13

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
جعل به عنوان مقدمه ارتکاب بزه کلاهبرداری

پیام رای:
جعل به عنوان مقدمه ارتکاب بزه کلاهبرداری مجازات مستقل ندارد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقای ر.ر. فرزند م. 38 ساله شغل دندانپزشک باسواد متاهل دارای سابقه بازداشت به لحاظ عجز از تودیع وثیقه دایر بر کلاهبرداری و جعل به شرح کیفرخواست مورخ 1/2/92 صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 6 تهران؛ دادگاه با عنایت به شکایت شاکی و وکلای آنان و گزارش مرجع انتظامی و ملاحظه چک و نظریه کارشناس رسمی دادگستری و استعلام از بانک محال علیه و اقرار متهم در خصوص امضاء ذیل چک توسط وی و تحویل آن به شاکی (ر.ح.) و دفاعیات غیرموجه دیگر ایشان و سایر مندرجات اوراق پرونده ارتکاب بزه انتسابی از سوی متهم محرز به نظر می رسد لذا دادگاه به استناد مواد 10 و 46 و 523 و 536 از قانون مجازات اسلامی (قانون حاکم) و ماده یک از قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشا و اختلاس و کلاهبرداری متهم را از جهت اتهام جعل به تحمل دو سال حبس و از جهت اتهام کلاهبرداری به تحمل دو سال حبس و رد مال (مبلغ مندرج در چک شاکی ح.) و معدوم نمودن چک جعلی محکوم می نماید. رای صادره حضوری ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه 1044 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ محمدی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در این پرونده آقای ر.ر. از دادنامه شماره 00447 مورخ 26/5/92 شعبـه 1044 دادگـاه عمـومـی جزایـی تهـران تجدیدنظرخواهی کرده است. به موجب دادنامه موصوف تجدیدنظرخواه از حیث بزه جعل به تحمل دو سال حبس و از جهـت جـرم کلاهبـرداری بـه تحمل دو سال حبس و رد مـال به میزان مبلغ مندرج در چک جعلی و معدوم نمودن چک مجعول موضوع شکایت آقای س.ح. با وکالت آقای ب.پ. محکوم شده است. عمده اعتراض تجدیدنظرخواه این است که خانم ژ.د. با وی در ارتکاب بزه همکاری داشته و علی رغم این که سیم کارت خریداری شده توسط چک جعلی قطع شده و غیرقابل استفاده می باشد دادگاه بدوی حکم به محکومیت وی به رد مال معادل وجه چک جعلی صادر کرده است. دادگاه با توجه به بررسی اوراق و مستندات پرونده در این مرحله ایراد و اعتراض موجه و مدللی که موجب نقض و بی اعتباری دادنامه تجدیدنظرخواسته را فراهم کند مطرح نشده است درخواست تجدیدنظر با شقوق مندرج در ماده 240 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری انطباق ندارد در ارتباط با خانم ژ.د. در مرحله تحقیقات مقدماتی قرار منع پیگرد صادر شده که در صورت عدم ابلاغ و عدم قطعیت آن از سوی شاکی خصوصی قابل اعتراض و پیگیری است و صدور حکم به رد مال به میزان مذکور در چک جعلی نیز به اعتقاد این دادگاه صحیح می باشد دادگاه بدوی در خصوص محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت جزای نقدی موضوع بزه کلاهبرداری حکمی صادر نکرده است که در این رابطه با اجازه حاصل از تبصره های 3 و 4 ماده 22 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب به دادگاه بدوی تذکر داده می شود هم چنین به اعتقاد این دادگاه جعل چک وسیله متقلبانه ارتکاب بزه کلاهبـرداری محسـوب می شـود بنابرایـن محکـومیت تجدیدنظرخواه برای اتهام جعل به لحاظ این که وسیله و مقدمه ارتکاب بزه کلاهبرداری بوده صحیح نیست و از متن دادنامه تجدیدنظرخواسته حذف میگردد. بر همین اساس با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته با حذف مجازات جعل و به شرح فوق به استناد بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری تایید و استوار می شود. این رای قطعی است.
رییس شعبه 56 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
اهوارکی ـ رمضانی

قاضی:
محمدی , اهوارکی , رمضانی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 10 ـ در مقررات و نظامات دولتی مجازات و اقدام تامینی و تربیتی باید به موجب قانونی باشد که قبل از وقوع جرم مقرر شده است و مرتکب هیچ رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل را نمیتوان به موجب قانون موخر به مجازات یا اقدامات تامینی و تربیتی محکوم کرد لکن چنانچه پس از وقوع جرم قانونی مبنی بر تخفیف یا عدم اجرای مجازات یا اقدام تامینی و تربیتی یا از جهاتی مساعدتر به حال مرتکب وضع شود نسبت به جرایم سابق بر وضع آن قانون تا صدور حکم قطعی موثر است. هرگاه به موجب قانون سابق حکم قطعی لازم الاجراء صادرشده باشد به ترتیب زیر عمل می شود: الف ـ اگر رفتاری که در گذشته جرم بوده است به موجب قانون لاحق جرم شناخته نشود حکم قطعی اجراء نمی شود و اگر در جریان اجراء باشد اجرای آن موقوف می شود. در این موارد و همچنین در موردی که حکم قبلا اجراء شده است هیچ گونه اثر کیفری بر آن مترتب نیست. ب ـ اگر مجازات جرمی به موجب قانون لاحق تخفیف یابد قاضی اجرای احکام موظف است قبل از شروع به اجراء یا در حین اجراء از دادگاه صادرکننده حکم قطعی اصلاح آن را طبق قانون جدید تقاضا کند. محکوم نیز می تواند از دادگاه صادرکننده حکم تخفیف مجازات را تقاضا نماید. دادگاه صادرکننده حکم با لحاظ قانون لاحق مجازات قبلی را تخفیف میدهد. مقررات این بند در مورد اقدام تامینی و تربیتی که در مورد اطفال بزهکار اجراء می شود نیز جاری است. در این صورت ولی یا سرپرست وی نیز می تواند تخفیف اقدام تامینی و تربیتی را تقاضا نماید. تبصره ـ مقررات فوق در مورد قوانینی که برای مدت معین و یا موارد خاص وضع شده است مگر به تصریح قانون لاحق اعمال نمی شود.

مشاهده ماده 10 قانون مجازات اسلامی

ماده 46 ـ در جرایم تعزیری درجه سه تا هشت دادگاه می تواند در صورت وجود شرایط مقرر برای تعویق صدور حکم اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را از یک تا پنج سال معلق نماید. دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز پس از اجرای یکسوم مجازات می تواند از دادگاه صادرکننده حکم قطعی تقاضای تعلیق نماید. همچنین محکوم می تواند پس از تحمل یکسوم مجازات در صورت دارا بودن شرایط قانونی از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری تقاضای تعلیق نماید.

مشاهده ماده 46 قانون مجازات اسلامی

ماده 523 ـ هرگاه شخصی با اذن کسی که حق اذن دارد وارد منزل یا محلی که در تصرف اوست گردد و از ناحیه حیوان یا شیئی که در آن مکان است صدمه و خسارت ببیند اذن دهنده ضامن است خواه آن شیء یا حیوان قبل از اذن در آن محل بوده یا بعدا در آن قرار گرفته باشد و خواه اذن دهنده نسبت به آسیب رسانی آن علم داشته باشد خواه نداشته باشد. تبصره ـ در مواردی که آسیب مستند به مصدوم باشد مانند آنکه وارد شونده بداند حیوان مزبور خطرناک است و اذن دهنده از آن آگاه نیست و یا قادر به رفع خطر نمی باشد ضمان منتفی است.

مشاهده ماده 523 قانون مجازات اسلامی

ماده 536 ـ هرگاه در مورد ماده (535) این قانون عمل یکی از دو نفر غیرمجاز و عمل دیگری مجاز باشد مانند آنکه شخصی وسیله یا چیزی را در کنار معبر عمومی که مجاز است قرار دهد و دیگری کنار آن چاهی حفر کند که مجاز نیست شخصی که عملش غیرمجاز بوده ضامن است. اگر عمل شخصی پس از عمل نفر اول و با توجه به اینکه ایجاد آن سبب در کنار سبب اول موجب صدمه زدن به دیگران می شود انجام گرفته باشد نفر دوم ضامن است.

مشاهده ماده 536 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM