رای قضایی شماره 9309970220501678

رای قضایی شماره 9309970220501678

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970220501678


شماره دادنامه قطعی:
9309970220501678

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/12/20

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
عدم پرداخت هزینه های زایمان

پیام رای:
عدم پرداخت هزینه های زایمان زوجه توسط زوج مصداق بزه ترک انفاق است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقای ح. با وکالت خانم ف. دایر بر ایراد ضرب وجرح عمدی و ترک انفاق موضوع شکایت خانم م.؛ با عنایت به اوراق و محتویات پرونده ازجمله: گواهی پزشکی قانونی که موید وقوع ضرب وجرح است این که در زمان وقوع صدمات موضوع 2 فقره گواهی پزشکی قانونی شاکی در فراش متهم بوده و گواهی صادره از حیث مواضع و تعدد مقرون به صحت تلقی شده و با اظهارات شهود نیز منطبق است با توجه به این که در خصوص ترک انفاق شاکی با مدارک مثبته وجود رابطه زوجیت دایم را اثبات نموده و متعاقبا متهم دلیلی بر انفاق ارایه نکرده بلکه زوجه با دلایل و قراین اثبات نموده که متهم در زمان عدم حضور نامبرده در منزل مخارج وی را تامین نکرده و ازجمله هزینه های زایمان طفل توسط زوج پرداخت نشده است و در خصوص ترک انفاق ایام مربوط به عدم حضور زوجه در منزل مشترک نیز گواهی شهود حکایت از آن دارد که زوج مخارج زوجه را فراهم نکرده و تعویض قفل منزل برای جلوگیری از ورود زوجه از مصادیق ترک انفاق است این که دفاع متهم در این خصوص که شاکی دارای بیمه درمانی بوده و هزینه های زایمان را بیمه می پردازد منصرف از آن که هزینه های زایمان یکی از مصادیق انفاق است اساسا نافی وظیفه زوج در پرداخت هزینه ها نیست. هم چنین دفاع وکیل محترم متهم مبنی بر این که موکل - متهم - دادخواست تمکین به طرفیت زوجه ارایه نموده درحالی که رای دایر بر نشوز زوجه صادر نشده موثر در مقام نیست و صرف ارایه دادخواست که مستلزم اثبات امری نیست و دلیلی برای برایت ذمه متهم نیست. توجها به دو فقره ضرب وجرح صورت گرفته این ادعا که شاکی به اراده و جبر متهم از منزل خارج شده است و یا حداقل بیم آسیب جانی وجود داشته که وقوع ضرب وجرح دیگری که پرونده آن در دادسرا مفتوح است قرینه ای دیگر بر این امر است و نشوز زوجه را به ذهن متبادر نمی نماید لذا ضمن احراز بزهکاری متهم از حیث ترک انفاق مستندا به ماده 53 قانون حمایت خانواده به تحمل 6 ماه حبس تعزیری و از حیث جنبه خصوصی صدمات وارده مستندا به مواد 710 - 714 - 715 قانون مجازات اسلامی 1392به پرداخت: 1- یک و نیم درصد دیه کامل بابت 3 فقره حارصه در نواحی دست 2- یک و نیم هزارم دیه کامل بابت 2 فقره کبودی در نواحی دست 3- شش هزارم دیه کامل بابت دو فقره کبودی در نواحی صورت 4- نه هزارم دیه کامل بابت 6 فقره کبودی در اعضاء بدن 5- دو دهم درصد دیه کامل بابت ارش تورم لب ظرف یک سال از وقوع هر یک از صدمات در حق شاکی محکوم می نماید. از حیث جنبه عمومی بزه ضرب وجرح با توجه به خانوادگی بودن موضوع و قلت صدمات مستندا به بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری حکم به برایت متهم صادر و اعلام می گردد. رای صادره حضوری و ظرف 20 روز اصالتا و تبعا (جنبه خصوصی از عمومی) قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان تهران است.
دادرس شعبه 1103 دادگاه عمومی جزایی تهران- قاسمی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ح. با وکالت خانم ف. نسبت به دادنامه شماره 808 مورخ 27/10/1393 اصداری از شعبه 1103 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن تجدیدنظرخواه به اتهام ایراد ضرب وجرح عمدی و ترک انفاق به پرداخت دیه و تحمل شش ماه حبس محکوم شده است؛ نظر به این که دیه تعیین شده و نیز صدمات وارده در گواهی پزشکی قانونی کمتر از خمس دیه کامل انسان است و از این حیث دادنامه قطعی است و برای این نوع صدمات در قانون جدید مجازات اسلامی جنبه عمومی در نظر گرفته نشده است لذا مستندا به مفهوم مخالف بند دال ماده 232 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری قرار رد درخواست تجدیدنظرخواهی صادر می گردد. و اما در مورد ترک انفاق نظر به این که تجدیدنظرخواه در این مرحله از رسیدگی دلیل خاص و جهات موجهی که موجبات نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته را فراهم نماید ارایه ننموده و از حیث رعایت اصول و قواعد دادرسی و مبانی استدلال و استنباط با قانون ایراد و اشکالی وارد نیست النهایه نظر به جوان بودن و شغل تجدیدنظرخواه و رعایت جانب سیاست های حبس زدایی قوه قضاییه و جلوگیری از تبعات منفی زندان مستندا به تبصره 2 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مجازات حبس وی به پرداخت مبلغ ده میلیون ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت با رعایت مواد 19 و 37 و 38 از قانون مجازات اسلامی تبدیل می گردد و با وصف تخفیف اعمال شده ضمن رد تجدیدنظرخواهی به عمل آمده مستندا به بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه معترض عنه را تایید و استوار می گرداند. رای صادره قطعی است.
شعبه 5 دادگاه تجدیدنظراستان تهران - رییس و مستشار
صادق علی طهماسبی - مرتضی کیاستی

قاضی:
قاسمی , طهماسبی , کیاستی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 53 ـ هرکس با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را در صورت تمکین او ندهد یا از تادیه نفقه سایر اشخاص واجب النفقه امتناع کند به حبس تعزیری درجه شش محکوم می شود. تعقیب کیفری منوط به شکایت شاکی خصوصی است و درصورت گذشت وی از شکایت در هر زمان تعقیب جزائی یا اجرای مجازات موقوف می شود. تبصره ـ امتناع از پرداخت نفقه زوجه ای که به موجب قانون مجاز به عدم تمکین است و نیز نفقه فرزندان ناشی از تلقیح مصنوعی یا کودکان تحت سرپرستی مشمول مقررات این ماده است.

مشاهده ماده 53 قانون حمایت از خانواده

ماده 710 ـ هرگاه یکی از جراحت های مذکور در بندهای (الف) تا (ث) ماده (709) این قانون در غیر سر و صورت واقع شود در صورتی که آن عضو دارای دیه معین باشد دیه به حساب نسبت های فوق از دیه آن عضو تعیین می شود و اگر آن عضو دارای دیه معین نباشد ارش ثابت است. تبصره 1 ـ جراحات وارده به گردن در حکم جراحات بدن است. تبصره 2 ـ هرگاه هر یک از جراحت های مذکور در ماده (709) این قانون با یک ضربه به وجود آمده باشد که از حیث عمق متعدد باشد یک جراحت محسوب می شود و دیه جراحت بیشتر را دارد لکن اگر با چند ضربه ایجاد شود مانند اینکه با یک ضربه حارصه ایجاد شود و با ضربه دیگر آن جراحت به موضحه مبدل شود برای هر جراحت دیه مستقل ثابت است خواه مرتکب هر دو جنایت یک نفر خواه دو نفر باشد.

مشاهده ماده 710 قانون مجازات اسلامی

ماده 714 ـ دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می شود به شرح ذیل است: الف ـ سیاه شدن پوست صورت شش هزارم کبود شدن آن سه هزارم و سرخ شدن آن یک و نیم هزارم دیه کامل ب ـ تغییر رنگ پوست سایر اعضاء حسب مورد نصف مقادیر مذکور در بند (الف) تبصره 1 ـ در حکم مذکور فرقی بین اینکه عضو دارای دیه مقدر باشد یا نباشد نیست. همچنین فرقی بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقاء یا زوال اثر آن نمیباشد. تبصره 2 ـ در تغییر رنگ پوست سر ارش ثابت است.

مشاهده ماده 714 قانون مجازات اسلامی

ماده 715 ـ صدمه ای که موجب تورم بدن سر یا صورت گردد ارش دارد و چنانچه علاوه بر تورم موجب تغییر رنگ پوست نیز گردد حسب مورد دیه و ارش تغییر رنگ به آن افزوده می شود.

مشاهده ماده 715 قانون مجازات اسلامی

ماده 19 ـ مجازات های تعزیری به هشت درجه تقسیم می شود: درجه 1 ـ حبس بیش از بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از یک میلیارد (1.000.000.000) ریال ـ مصادره کل اموال ـ انحلال شخص حقوقی درجه 2 ـ حبس بیش از پانزده تا بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال تا یک میلیارد (1.000.000.000) ریال درجه 3 ـ حبس بیش از ده تا پانزده سال ـ جزای نقدی بیش از سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال تا پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال درجه 4 ـ حبس بیش از پنج تا ده سال ـ جزای نقدی بیش از یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000) ریال تا سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال ـ انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی درجه 5 ـ حبس بیش از دو تا پنج سال ـ جزای نقدی بیش از هشتاد میلیون (80.000.000) ریال تا یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000)ریال ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از پنج تا پانزده سال ـ ممنوعیت دائم از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی ـ ممنوعیت دائم از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی درجه 6 ـ حبس بیش از شش ماه تا دو سال ـ جزای نقدی بیش از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا هشتاد میلیون (80.000.000) ریال ـ شلاق از سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه و تا نود و نه ضربه در جرایم منافی عفت ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از شش ماه تا پنج سال ـ انتشار حکم قطعی در رسانه ها ـ ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال درجه 7 ـ حبس از نود و یک روز تا شش ماه ـ جزای نقدی بیش از ده میلیون (10.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال ـ شلاق از یازده تا سی ضربه ـ محرومیت از حقوق اجتماعی تا شش ماه درجه 8 ـ حبس تا سه ماه ـ جزای نقدی تا ده میلیون (10.000.000) ریال ـ شلاق تا ده ضربه تبصره 1 ـ موارد محرومیت از حقوق اجتماعی همان است که در مجازات های تبعی ذکر شده است. تبصره 2 ـ مجازاتی که حداقل آن منطبق بر یکی از درجات فوق و حداکثر آن منطبق با درجه بالاتر باشد از درجه بالاتر محسوب می شود. تبصره 3 ـ در صورت تعدد مجازات ها مجازات شدیدتر و درصورت عدم امکان تشخیص مجازات شدیدتر مجازات حبس ملاک است. همچنین اگر مجازاتی با هیچ یک از بندهای هشت گانه این ماده مطابقت نداشته باشد مجازات درجه هفت محسوب می شود. تبصره 4 ـ مقررات این ماده و تبصره های آن تنها جهت تعیین درجه مجازات است و تاثیری در میزان حداقل و حداکثر مجازات های مقرر در قوانین جاری ندارد. تبصره 5 ـ ضبط اشیاء و اموالی که در ارتکاب جرم به کار رفته یا مقصود از آن به کارگیری در ارتکاب جرم بوده است از شمول این ماده و بند (ب) ماده (20) خارج و در مورد آنها برابر ماده (215) این قانون عمل خواهد شد. در هر مورد که حکم به مصادره اموال صادر می شود باید هزینه های متعارف زندگی محکوم و افراد تحت تکفل او مستثنی شود.

مشاهده ماده 19 قانون مجازات اسلامی

ماده 37 ـ در صورت وجود یک یا چند جهت از جهات تخفیف دادگاه می تواند مجازات تعزیری را به نحوی که به حال متهم مناسب تر باشد به شرح ذیل تقلیل دهد یا تبدیل کند: الف ـ تقلیل حبس به میزان یک تا سه درجه ب ـ تبدیل مصادره اموال به جزای نقدی درجه یک تا چهار پ ـ تبدیل انفصال دائم به انفصال موقت به میزان پنج تا پانزده سال ت ـ تقلیل سایر مجازات های تعزیری به میزان یک یا دو درجه از همان نوع یا انواع دیگر

مشاهده ماده 37 قانون مجازات اسلامی

ماده 38 ـ جهات تخفیف عبارتند از: الف ـ گذشت شاکی یا مدعی خصوصی ب ـ همکاری موثر متهم در شناسایی شرکاء یا معاونان تحصیل ادله یا کشف اموال و اشیاء حاصله از جرم یا به کار رفته برای ارتکاب آن پ ـ اوضاع و احوال خاص موثر در ارتکاب جرم از قبیل رفتار یا گفتار تحریک آمیز بزه دیده یا وجود انگیزه شرافتمندانه در ارتکاب جرم ت ـ اعلام متهم قبل از تعقیب یا اقرار موثر وی در حین تحقیق و رسیدگی ث ـ ندامت حسن سابقه و یا وضع خاص متهم از قبیل کهولت یا بیماری ج ـ کوشش متهم به منظور تخفیف آثار جرم یا اقدام وی برای جبران زیان ناشی از آن چ ـ خفیف بودن زیان وارده به بزه دیده یا نتایج زیانبار جرم ح ـ مداخله ضعیف شریک یا معاون در وقوع جرم تبصره 1 ـ دادگاه مکلف است جهات تخفیف مجازات را در حکم خود قید کند. تبصره 2 ـ هرگاه نظیر جهات مندرج در این ماده در مواد خاصی پیش بینی شده باشد دادگاه نمی تواند به موجب همان جهات مجازات را دوباره تخفیف دهد.

مشاهده ماده 38 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM