در تاریخ 22/3/91 آقای ن.س. دادخواستی به خواسته مطالبه اجور معوقه به میزان دویست و چهل میلیون ریال به انضمام هزینه دادرسی و
خسارت تاخیر به طرفیت آقای س.ه. به دادگاه عمومی ساری تسلیم و توضیح داده اینجانب یک باب ساختمان تجاری خود را در اختیار مستاجر (خوانده) قرار دادم و علی رغم بندهای مختلف که در
قرارداد درج گردیده و به امضای خوانده رسیده ایشان مکلف به اجرای کلیه مفاد آن بوده لیکن به هیچ کدام پای بند نبوده و تذاکرات مکرر و ارسال اظهارنامه نیز موثر واقع نشده از جمله طبق ماده سوم
قرارداد 1/6 این واحد تجاری باید در اختیار من قرار می گرفت که تاکنون این کار انجام نگرفته است. با توجه به ماده چهارم
قرارداد از تاریخ 1/7/90 تاکنون فقط
اجاره بهای یک ماه را پرداخت نموده و نسبت به ماه های بعد اقدامی صورت نداده که تقاضای صدور حکم به پرداخت
اجاره بها و
حق انتفاع خویش را دارد. تصویر مستندات پیوست و پرونده در شعبه چهارم دادگاه مرقوم در جریان رسیدگی قرار گرفته است. خواهان به شرح لایحه تقدیمی خواسته خود را مطالبه اجور معوقه به میزان مدت
قرارداد اجرت المثل زمان پس از انقضای
قرارداد اجاره تا زمان اجرای حکم کلیه خسارات از جمله
خسارت تاخیر تادیه و هزینه های دادرسی و نهایتا رسیدگی در خصوص ممانعت از
حق انتفاع از 1/6 از ملک
مورد اجاره و برآورد میزان
خسارت وارده در این خصوص تعیین کرده است. آقای الف.ع. وکیل خوانده در جلسه دادرسی اظهار داشته: موکل در حضور شهود با خواهان به توافق رسیده بودند که
مدت اجاره ملک سه سال باشد و
اجاره ماهیانه از تاریخ افتتاح مغازه به ایشان پرداخت گردد و به همین لحاظ موکل حدود 7 الی 8 ماه با صرف هزینه بسیار ملک را بهینه سازی کرده و قابل بهره برداری نموده است. وکیل خوانده آقای ر.پ. نیز اظهار داشته پرونده های متعددی بین طرفین در خصوص ملک خواهان تشکیل شده که به لحاظ اتحاد منشا تقاضای رسیدگی توامان نسبت به آن ها را دارم موکل بنده در تهران سکونت دارد و دعوی مربوط به مال غیر منقول بوده و ملک در حوزه قضایی قایم شهر قرار دارد دادگاه قایم شهر صلاحیت رسیدگی به دعوی را دارد. خواهان نیز اظهار داشته
قرارداد اجاره در ساری در دفتر من تنظیم شده و مرجع صالح دادگاه عمومی ساری می باشد. دادگاه با توجه به این که دعوی مطالبه اجور معوقه مال غیرمنقول به صراحت ماده 20
قانون مدنی از دعاوی دیون و در حکم منقول بوده و از قاعده صلاحیت دادگاه محل اقامت خوانده تبعیت می کند لذا دادگاه عمومی تهران صلاحیت رسیدگی دارد و به اعتبار شایستگی آن دادگاه قرار عدم صلاحیت صادر می نماید. پرونده پس از وصول در شعبه 215 دادگاه عمومی تهران در جریان رسیدگی قرار گرفته و آن شعبه نظر به این که مطالبه خسارات و اجرت المثل مربوط به مال غیرمنقول موضوع ماده 12 قانون آیین دادرسی مدنی است و مطابق ماده 15 همان قانون دعاوی مربوط به مال غیرمنقول که ناشی از یک منشا باشد در دادگاه محل وقوع مال غیرمنقول است لذا به اعتبار صلاحیت دادگاه عمومی ساری قرار عدم صلاحیت صادر و به لحاظ حدوث اختلاف مقرر داشته پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شود. پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و رسیدگی به این شعبه محول گردیده است.