رای قضایی شماره 9209970220300770

رای قضایی شماره 9209970220300770

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970220300770


شماره دادنامه قطعی:
9209970220300770

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/06/13

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
تخلیه عین مستاجره در اجاره های تابع قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1376

پیام رای:
در اجاره های تحت شمول قانون روابط موجر و مستاجر مصوب 1376 پس از انقضای مدت به این دلیل که امکان تخلیه عین مستاجره وجود دارد توسل به انفساخ قرارداد به جهت تخلف از شرط ضمن عقد وجاهت ندارد.

رای دادگاه بدوی
درخصوص دعوی پ.غ. با وکالت س.ح. به طرفیت ف.ن. و ب. و ب. هر دو ی. به خواسته تایید و تنفیذ وقوع انفساخ قرارداد اجاره عادی مورخ 15/3/1382 و تخلیه و تحویل عین مستاجره با احتساب خسارات دادرسی بدین توضیح که خواهان مالک 75% دانگ مشاع از شش دانگ پلاک ثبتی 2931 فرعی از 3280 اصلی واقع در بخش سه حوزه ثبتی ولیعصر تهران بوده که به موجب قرارداد مذکور به عنوان احدی از مالکین مبادرت به انتقال منافع و انعقاد عقد اجاره با خوانده ردیف اول نموده و ضمن عقد قیدشده مستاجر حق واگذاری کلی و جزیی عین مستاجره را به دیگری ندارد و در صورت تخلف قرارداد به خودی خود لغو و فسخ است و مستاجر با نقض تعهد مذکور اقدام به انتقال عین مستاجره به خواندگان ردیف دوم و سوم نمودند و تامین دلیل نیز انجام دادند که دادگاه نظر به مراتب مذکور و عدم دفاع از ناحیه خواندگان دعوی را به میزان سهم مشاعی خواهان وارد تشخیص و مستندا به ماده 10 قانون مدنی و مواد 198 ـ 502 ـ 503 و 519 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 43 قانون اجرای احکام مدنی حکم به تنفیذ انفساخ قرارداد مذکور و تخلیه مشاعی ملک وفق ماده 43 قانون اخیرالذکر و پرداخت مبلغ 000/273 ریال و حق الوکاله وکیل طبق تعرفه از ناحیه خواندگان به خواهان صادر و اعلام می شود رای صادرشده غیابی و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و پس از بیست روز دیگر از آن قابل تجدید نظر در دادگاه تجدید نظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 9 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ مومنی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی خانم ف.ن. نسبت به دادنامه شماره 43 مورخ 31/1/92 صادره از شعبه 9 دادگاه عمومی تهران که به موجب آن حکم بر تخلیه عین مستاجره نسبت به سهم خانم پ.غ. به جهت اعلام انفساخ عقد به لحاظ تخلف مستاجر یعنی انتقال به غیر صادرشده است وارد و موجه می باشد زیرا با توجه به اینکه قرارداد به مدت دو سال شمسی بوده است و مدت آن منقضی شده است انفساخ عقد منقضی شده موضوعا منتفی می باشد و به فرض تخلف مستاجر از شروط قرارداد تخلف در زمان انقضاء قرارداد اجاره اتفاق افتاده است و با عنایت به اینکه قرارداد تابع قانون روابط موجر و مستاجر سال 76 می باشد و موجر حق درخواست تخلیه با انقضاء مدت را دارد و لزوم به تمسک به انفساخ عقد وجود ندارد لذا دادگاه با پذیرش تجدیدنظرخواهی مستندا به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی با نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته حکم به رد دعوی خواهان نخستین صادر می کند درخصوص تجدیدنظرخواهی خانم پ.غ. نسبت به دادنامه مذکور از جهت عدم تعیین سرقفلی با توجه به مراتب مذکور و نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته و نظر به اینکه تجدیدنظرخواه متضرر از حکم محسوب نمی شود دادگاه مستندا به مفهوم مخالف بند اول از ماده 26 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب قرار عدم استماع دعوی تجدیدنظرخواهی را صادر می کند. این رای قطعی است.
رییس شعبه 3 محاکم تجدید نظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
ذکایی ـ خشنودی

قاضی:
مومنی , ذکائی , خشنودی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 10 - قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.

مشاهده ماده 10 قانون مدنی

ماده 43 ـ در مواردی که حکم خلع ید علیه متصرف ملک مشاع به نفع مالک قسمتی از ملک مشاع صادر شده باشد از تمام ملک خلع ید می شود ولی تصرف محکوم له در ملک خلع ید شده مشمول مقررات املاک مشاعی است.

مشاهده ماده 43 قانون اجرای احکام مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 26 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) در موارد مذکور در این قانون اشخاص زیر حق درخواست تجدید نظر را دارند: 1 – در مورد احکام حقوقی. هر یک از طرفین دعوا یا نماینده قانونی یا قائم مقام آنان مانند وراث وصی انتقال گیرنده که از رای دادگاه متضرر می شود. 2 – در مورد احکام کیفری: الف – محکوم علیه یا نماینده قانونی او. ب – شاکی خصوصی یا نماینده قانونی او. ج – دادستان از حکم برائت یا محکومیت غیر قانونی متهم. 3 – در مورد قرارها: هر یک از طرفین دعوی که قرار دادگاه به ضرر او صادر شده باشد یا نماینده قانونی آنان.

مشاهده ماده 26 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM