رای قضایی شماره 9209970269700308

رای قضایی شماره 9209970269700308

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970269700308


شماره دادنامه قطعی:
9209970269700308

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/05/14

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
حکم به محرومیت از مرخصی از زندان

پیام رای:
حکم به محرومیت از مرخصی از زندان به دلیل فقد نص قانونی توجیه قانونی نداشته و نادرست است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام 1- ف.ح. فرزند ع. دارای شش فقره سوء سابقه سرقت 2- ع.ع. فرزند ج. بدون سابقه کیفـری 3- ر.الف. مجهول المکان مبنی بر مشارکت در یک فقره سرقت خودرو و پنـج فـقره سرقـت لــوازم داخــل خودرو موضـوع شـکایت 1- ح.ق.2- م.ع. 3-م.م. 4- م.ن. 5-م.الف. 6-م.ک.؛ دادگاه با توجه به دستگیری متهمین ردیف اول و دوم سوار بر خودرو پراید مسروقه از تحت تصرف ایشان و اقاریر صریح و قراین و امارات موید اقاریر ایشان و هم چنین با توجه به سوابق متعدد کیفری متهم ردیف اول اتهامات انتسابی را محرز و مسلم دانسته و مستندا به مواد 656-19-20-667 قانون مجازات اسلامی هر یک از متهمین فوق را به تحمل سه سال حبس و 70 ضربه شلاق تعزیری محکوم نموده و متهم ردیف اول و سوم را به لحاظ سوابق متعدد ردیف اول و متواری بودن ردیف سوم از حق استفاده از مرخصی در طول ایام تحمل حبس و هم چنین اقامت در دو استان البرز و تهران محروم و به مدت ده سال متهم ردیف اول را به خورموج و متهم ردیف دوم را به ایذه تبعید می نماید و هم چنین متهمین فوق را به نحو مشارکت و تضامن به مسترد نمودن چهل هزار تومان در حق م.الف. سیصد و پنجاه هزار تومان و یک جعبه ابزار در حق م.ک. یک دستگاه ضبط خودرو در حق م.م. ضبط خودرو و ریموت درب پارکینگ در حق م.ع. یک عدد ریموت در حق م.ن. محکوم می نماید و نسبت به مسترد شدن خودرو مسروقه نیز با توجه به استرداد آن به مالک آن اقای ح.ق. دادگاه با تکلیفی مواجه نیست. رای صادره ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
دادرس شعبه 1174 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ منوچهری

رای دادگاه تجدیدنظر استان
به موجب قسمتی از دادنامه شماره 401309 مورخ 27/10/1391 دادگاه عمومی جزایی شعبه محترم 1174 تهران در موارد ذیل رای صادر شده است :
الف) آقای ف.ح. فرزند ع. به دلیل شرکت در یک فقره سرقت اتومبیل و شرکت در پنج فقره سرقت لوازم از داخل خودروها به استناد مواد 656 19 20 و 667 قانون مجازات اسلامی به تحمل سه سال حبس و 70 ضربه شلاق و محرومیت از مرخصی در طول ایام حبس و محرومیت از اقامت در دو استان البرز و تهران و اقامت اجباری به مدت ده (10) سال در شهر خورموج و به رد مال به صورت تضامنی محکوم شده است.
ب) آقای ع.ع. فرزند ج. به دلیل شرکت در یک فقره سرقت اتومبیل و شرکت در پنج فقره سرقت لوازم از داخل خودروها به استناد مواد 656 19 20 و 667 قانون مجازات اسلامی به تحمل سه سال حبس و 70 ضربه شلاق و ده سال اقامت اجباری در شهر ایذه و به رد مال به صورت تضامنی محکوم شده است.
محکوم علیهما اعتراض نموده و رسیدگی مرحله تجدیدنظر را خواستار شده اند. ضمنا آقای ع.الف. به وکالت از محکوم علیه آقای ع.ع. لایحه ای ابراز نموده اند.
این دادگاه با مطالعه تمام اوراق پرونده اعتراض تجدیدنظرخواهان را وارد تشخیص نمی دهد زیرا اساس دادنامه بدوی یعنی احراز مجرمیت تجدیدنظرخواهان با اوضاع و احوال منعکس در پرونده از قبیل اقرار صریح آن ها در جلسه رسیدگی دادگاه محترم بدوی (برگ های 152 و153 پرونده) سازگار است و مغایر مقررات به نظر نمی-رسد. النهایه اولا: مستندات دادنامه بدوی هیچ یک مجوز صدور حکم به محرومیت از مرخصی در طول مدت کیفر حبس را به دادگاه محترم بدوی نداده اند بنابراین محرومیت از مرخصی در طول مدت کیفر حبس به دلیل فقد نص قانونی از دادنامه بدوی حذف می شود. ثانیا: صدور حکم به رد مال به صورت تضامنی نیازمند نص است و همان طور که می دانیم در خصوص جرم سرقت چنین ترتیبی از سوی قانون گذار مقرر نگردیده است علی هذا شیوه تضامنی بودن رد مال از دادنامه بدوی حذف می شود. ثالثا: محرومیت از اقامت در استان های البرز و تهران به لحاظ اینکه فاقد مدت هستند به دلیل مغایرت با صراحت ماده 20 قانون مجازات اسلامی از دادنامه بدوی حذف می شود. رابعا: نظر به اینکه دلیل اصلی جواز صدور حکم محکومیت تجدیدنظرخواهان اقرار صریح آن ها در جلسه دادرسی بوده است و چنانچه این دلیل را نادیده بگیریم اساس محکومیت تجدیدنظرخواهان متزلزل خواهد شد به عقیده این دادگاه اعمال تشدید مجازات نسبت به چنین بزهکارانی که با اقرار خود زمینه ساز صدور حکم محکومیت می گردند صحیح نیست. بر این اساس کیفر اقامت اجباری معینه در خصوص تجدیدنظرخواهان از دادنامه بدوی حذف و به استناد تبصره 2 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مجازات حبس تجدیدنظرخواهان از سه سال به تحمل هجده ماه حبس تغیـیر می یابد و بـا اصـلاحات و تغـیـیرات به عمـل آمـده به استناد تبصره 4 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب رای بر تایید دادنامه معترض-عنه در نتیجه صادر می گردد. این رای قطعی است.
رییس شعبه 63 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
علی زاده اشکلک ـ ناصری نژاد

قاضی:
رسول منوچهری , ناصری نژاد , محمدعلی زاده اشکلک

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 656 ـ شکستن هریک از استخوان های ترقوه در صورتی که بدون عیب درمان شود موجب چهار درصد دیه کامل و در صورتی که درمان نشود و یا با عیب درمان شود موجب نصف دیه کامل است.

مشاهده ماده 656 قانون مجازات اسلامی

ماده 19 ـ مجازات های تعزیری به هشت درجه تقسیم می شود: درجه 1 ـ حبس بیش از بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از یک میلیارد (1.000.000.000) ریال ـ مصادره کل اموال ـ انحلال شخص حقوقی درجه 2 ـ حبس بیش از پانزده تا بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال تا یک میلیارد (1.000.000.000) ریال درجه 3 ـ حبس بیش از ده تا پانزده سال ـ جزای نقدی بیش از سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال تا پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال درجه 4 ـ حبس بیش از پنج تا ده سال ـ جزای نقدی بیش از یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000) ریال تا سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال ـ انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی درجه 5 ـ حبس بیش از دو تا پنج سال ـ جزای نقدی بیش از هشتاد میلیون (80.000.000) ریال تا یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000)ریال ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از پنج تا پانزده سال ـ ممنوعیت دائم از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی ـ ممنوعیت دائم از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی درجه 6 ـ حبس بیش از شش ماه تا دو سال ـ جزای نقدی بیش از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا هشتاد میلیون (80.000.000) ریال ـ شلاق از سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه و تا نود و نه ضربه در جرایم منافی عفت ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از شش ماه تا پنج سال ـ انتشار حکم قطعی در رسانه ها ـ ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال درجه 7 ـ حبس از نود و یک روز تا شش ماه ـ جزای نقدی بیش از ده میلیون (10.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال ـ شلاق از یازده تا سی ضربه ـ محرومیت از حقوق اجتماعی تا شش ماه درجه 8 ـ حبس تا سه ماه ـ جزای نقدی تا ده میلیون (10.000.000) ریال ـ شلاق تا ده ضربه تبصره 1 ـ موارد محرومیت از حقوق اجتماعی همان است که در مجازات های تبعی ذکر شده است. تبصره 2 ـ مجازاتی که حداقل آن منطبق بر یکی از درجات فوق و حداکثر آن منطبق با درجه بالاتر باشد از درجه بالاتر محسوب می شود. تبصره 3 ـ در صورت تعدد مجازات ها مجازات شدیدتر و درصورت عدم امکان تشخیص مجازات شدیدتر مجازات حبس ملاک است. همچنین اگر مجازاتی با هیچ یک از بندهای هشت گانه این ماده مطابقت نداشته باشد مجازات درجه هفت محسوب می شود. تبصره 4 ـ مقررات این ماده و تبصره های آن تنها جهت تعیین درجه مجازات است و تاثیری در میزان حداقل و حداکثر مجازات های مقرر در قوانین جاری ندارد. تبصره 5 ـ ضبط اشیاء و اموالی که در ارتکاب جرم به کار رفته یا مقصود از آن به کارگیری در ارتکاب جرم بوده است از شمول این ماده و بند (ب) ماده (20) خارج و در مورد آنها برابر ماده (215) این قانون عمل خواهد شد. در هر مورد که حکم به مصادره اموال صادر می شود باید هزینه های متعارف زندگی محکوم و افراد تحت تکفل او مستثنی شود.

مشاهده ماده 19 قانون مجازات اسلامی

ماده 20 ـ در صورتی که شخص حقوقی براساس ماده (143) این قانون مسوول شناخته شود با توجه به شدت جرم ارتکابی و نتایج زیان بار آن به یک تا دو مورد از موارد زیر محکوم می شود این امر مانع از مجازات شخص حقیقی نیست: الف ـ انحلال شخص حقوقی ب ـ مصادره کل اموال پ ـ ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی به طور دائم یا حداکثر برای مدت پنج سال ت ـ ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه به طور دائم یا حداکثر برای مدت پنج سال ث ـ ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری حداکثر برای مدت پنج سال ج ـ جزای نقدی چ ـ انتشار حکم محکومیت به وسیله رسانه ها تبصره ـ مجازات موضوع این ماده در مورد اشخاص حقوقی دولتی و یا عمومی غیر دولتی در مواردی که اعمال حاکمیت می کنند اعمال نمی شود.

مشاهده ماده 20 قانون مجازات اسلامی

ماده 667 ـ قطع بیضه ها یا اندام تناسلی مردانه خنثای ملحق به مرد موجب دیه کامل است. قطع بیضه ها یا اندام تناسلی مردانه خنثای مشکل یا ملحق به زن موجب ارش است.  

مشاهده ماده 667 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM