رای قضایی شماره 9209970221600271

رای قضایی شماره 9209970221600271

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970221600271


شماره دادنامه قطعی:
9209970221600271

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/03/08

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
عدم استماع دعوی جلب ثالث در اثنای رسیدگی به دعوی اعتراض ثالث

پیام رای:
دادگاه در دعوای اعتراض ثالث باید به دعوای معترض ثالث نسبت به رای مورد اعتراض رسیـدگـی کنـد و رسیـدگـی به دعاوی طاری از جمله دعوای جلب ثالث توام با اعتراض ثالث امکان پذیر نیست.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دعوی اعتراض ثالث خانم گ.ش. فرزند م. با وکالت آقای م.الف. به طرفیت س. انقلاب اسلامی و آقایان ر.ر. بوده و ع.ر. به دادنامه شماره 1023 مورخ 26/10/85 موضوع پرونده کلاسه 83/23/1168 و تقاضای فسخ و نقض دادنامه یاد شده و دعوی دیگر معترض ثالث به طرفیت الف. به عنوان جلب ثالث با وکالت آقایان ش.م. و د.ک. مبنی بر تنظیم سند رسمی اجاره پلاک 129/68 بخش 11 تهران به نام موکله و توضیح داده شده که پلاک ثبتی 129 فرعی از 68 اصلی بخش 11 تهران بیش از 25 سال است که در تصرف و اختیار موکله می باشد و ضمن اینکه تصرف موکله از ناحیه مرجع نهاد انقلاب اسلامی می باشد مشارالیه اقدام به احداث بنا و مغازه نموده و دارای جواز صنفی تلفن برق گاز آب و اسناد پرداخت عوارض شهرداری و مالیات دارایی می باشد طبق قانون ابطال اسناد و فروش رقبات آب و اراضی موقوفه مصوب 28/1/1363 کلیه اسناد ماخوذه در مورد موقوفات باطل است و چون موکله به استناد مدارک مذکور و حقوق مکتسبه از قانون مارالذکر و به استناد ماده واحده و تبصره یک آن متقاضی تنظیم سند رسمی اجاره می باشد تقاضای صدور حکم به تنظیم سند اجاره با حفظ حقوق وقف خوانده ردیف 4 الف. را دارم بدوا تقاضای فسخ دادنامه معترض عنه با موضوع خلع ید را دارم این دادگاه پس از بررسی محتویات پرونده و دادنامه شماره 1023ـ 26/10/85 که له بنیاد به وضــع یـد بـر 40 سهـم از 100 سهم مشاع از پلاک ثبتی 129/68 بخش 11 تهران و اجرت المثل از بدو تصرف تا زمان وضع ید علیه آقایان ر.ر. و ع.ر. صادر شده است کـه در جـریـان رسیـدگی به دعوی اعتراض ثالث و بررسی اسناد ارایه شده از ناحیه طرفین و بررسی لایحه آستان قدس که اعلام داشتــه به موجب سند قطعـی شمـاره 10584 مـورخ 2/8/52 دفتـرخـانـه 355 تهران سازمان مسکن قایم مقام قانونی بنگاه خالصه جات عرصـه و اعیـان شش دانـگ یک قطعـه زمیــن به مساحت 5793 متر مربع به پـلاک ثبتـی 129/68 بخـش 11 تهـران به شخصی به نام آقـای ض.ض. منتقـل شـده است و سپس بـه مـوجـب سنـد قطعـی شـمـاره 51909 مـورخ 10/7/53 دفترخانه 19 تهران از آقای ض. به بیست و سه نفر منتقل شده است که مالکین جدید جهت تعیین تکلیف به آستان قدس مراجعه نکرده اند و ظاهرا اکثر مالکین متواری و اموالشان مصادره شده است و بر همین اساس بنیاد مستضعفان نسبت به اخذ سند 40% از 100% ملک به نام خود اقدام کرده است. بعد از انقلاب اسلامی خانم گ.ش. به علـت نـداشتن سرپناه به دستور حجت الاسلام م. در ملک مزبور اسکان داده می شود لیکن به علت نبودن مالکین اعیانی خانـم گ.ش. از فـرصت استفـاده نموده ضمن درخواست سند از طریق ماده 147 و 148 اصلاحی قانون ثبت به احداث یک باب مغازه در ملک مزبور نموده است و خانم گ.ش. هیچ گونه مالکیتی در باغ ض.ض. نداشته است و آقای ر.ر. طی لایحه اعلام داشته است ملک مزبور در تصرف من نبوده و در تصرف بانو گ.ش. بوده و مشارالیها به موجب اذن و اجازه مرحوم حجت الاسلام م. مسیول وقت کمیته انقلاب اسلامی در ملک مورد ادعا با احداث ساختمان و درخت و مغازه از زمان انقلاب تاکنون متصرف بوده و زندگی می کند و ادعایی در مورد پلاک 129/68 بخش 11 تهران ندارم و آقای ع.ر. نیز طی لایحه اعلام داشته خانم ش. مالک ساختمان احداثی و مغازه بوده و اعیانی مال ایشان است و مساحت احداثی مسکونی 164 متر مربع است و سپس آستـان قـدس اعـلام داشتـه کـه الـف. مـالک شش دانـگ پـلاک ثبتـی 68 اصلـی به مساحت 563/222/7 متر مربع به استثنای کلیه اعیانی های مورد تقاضا اعم از عمارات باغات و غیره که متعلق به مالکین و متصرفین اعیانی ها می باشد و کپی سند مالکیت به شمـاره 335375 را به دادگاه ارایه نموده است که تمامی پلاک 68 اصلی اوین موقوفه الف. است و به شرح صورت جلسه مورخ 22/5/87 چهل درصد سهم بنیاد مستضعفان انقلاب اسـلامـی نسبـت به اعیانی به الف. واگذار گردیده است که صورت جلسه 22/5/87 پیوست پرونده شده است و سپس آقایان ش.م. و د.ک. به وکالت از حضرت آیت اله و. تولیت الف. در پرونده وارد و با پیوست نمودن کپی سند مالکیت شماره 335375 اعلام داشته اند آستان قدس مالک شش دانگ پلاک 68 اصلی اوین می باشد و به موجب قانون ابطال فروش اسناد رقبات آب و اراضی موقوفه و صدور حکم از دادگاه مدنی خاص و شعبه اول دیوان عالی کشور پلاک ثبتی 68 ثبت شده در سال 1307 به الف. اعاده شده است علی هذا نتیجتا اینکه الف. مالک عرصه پلاک ثبتی 68 اصلی اوین بوده و پلاک مزبور موقوفه است و چهل درصد سهم بنیاد از اعیانی به موجب صورت جلسه مورخ 22/5/87 به الف. واگذار شده است لذا ضمن پذیرش دعوی اعتراض ثالث دادنامه شماره 1023 مورخ 26/10/85 فسخ و حکم بر بی حقی بنیاد مستضعفان نسبت به چهل درصد منافع پلاک ثبتی 129/68 بخش 11 تهران صادر و اعلام می شود همچنین با توجه به اقرار و پذیرش الف. به واگذاری منافع پلاک مزبور از اول انقلاب اسلامی توسط مسیول وقت کمیته انقلاب اسلامی منطقه اوین به خانم گ.ش. و اثبات تصرفات خانم یاد شده در پلاک مزبور و احداث بنای مسکونی و مغازه تجاری در آن و وجود قبوض آب برق گاز تلفن و عوارض شهرداری و مالیات دارایی و استشهادیه محلی که حاکی از تصرفات خانم ش. است دادگاه نهایتا حکم بر الـزام اداره الف. به تنظیم سند رسمی اجاره با حفظ حقوق وقف از جمله پذیره مندرج در قانون موقوفات با خانم گ.ش. با وکالت آقای م.الف. راجع به پلاک ثبتی 129 فرعی از اصلی 68 بخش 11 تهران صادر و اعلام می شود. این رای حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر تهران است.
رییس شعبه 23 دادگاه عمومی حقوقی تهران ـ جعفری

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی الف. به طرفیت خانم گ.ش. با وکالت آقای م.الف. از دادنامه شماره 656 مورخ 1/7/91 صادره از شعبه 23 دادگاه عمومی حقوقی تهران در آن بخش از دادنامه تجدیدنظرخواسته که متضمن الزام تجدیدنظرخواه به عنوان مجلوب ثالث جهت تنظیم سند رسمی اجاره با حفظ حقوق وقف از جمله پذیره مندرج در قانون موقوفات با تجدیدنظرخوانده می باشد دادگاه در این مرحله از دادرسی پس از بررسی مندرجات پرونده تجدیدنظرخواهی به عمل آمده را وارد دانسته به لحاظ مغایرت دادنامه تجدیدنظرخواسته با مقررات قانونی دادگاه دادنامه مذکور را شایسته نقض می داند زیرا دادخواست معترض ثالث طرح شده از ناحیه تجدیدنظرخوانده در اجرای مقررات ماده 417 قانون آیین دادرسی مدنی به بعد صورت گرفته مطابق ماده 425 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه رسیدگی کننده به دعوی معترض ثالث مکلف به نقض دادنامه مورد اعتراض در صورتی که اعتراض را وارد تشخیص دهد بوده در مانحن فیه تجدیدنظرخوانده مجاز به طرح دعوی جداگانه که مستلزم خواسته جدید و دادرسی مربوطه بوده است نبوده دادگاه صادر کننده دادنامه تجدیدنظرخواسته نیز با توجه به ماهیت دعوی معترض ثالث و مفاد ماده 425 قانون آیین دادرسی مدنی مجاز به استماع دعوی مستقل که موضوع دعوی مورد رسیدگی در دادنامه مورد اعتراض قرار نگرفته نبوده به عبارت دیگر رسیدگی به دعوی جلب ثالث به صورت تـوام بـا دعـوی معتـرض ثـالـث به لحاظ اینکه از مقررات ماده 417 قانـون آیین دادرسی مدنی به بعد ممنوعیت آن قابل استنباط است فاقد وجـه قانونی است که مورد توجه دادگاه صادر کننده قرار نگرفته به لحاظ عدم قابلیت استماع دعوی جلب ثالث مطروحه در دعوی معترض ثالث دادگاه دادنامه تجدیدنظرخواسته را در بخش مورد اعتراض مخدوش تشخیص با انطباق تجدیدنظرخواهی با بند ه ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته در قسمت فوق الاشـاره دادگـاه راجـع به دعـوی مجلـوب ثـالـث به خواسته الزام به تنظیم سند اجاره به طرفیت الف. را در اساس قابل استماع ندانسته به استناد ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی خواهان مجلوب ثالث صادر و اعلام می گردد. رای صادره حضوری و قطعی است.
رییس شعبه16 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
موسوی ـ رحیمی

قاضی:
جعفری , رحیمی , موسوی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 417 - اگر درخصوص دعوایی رایی صادره شود که به حقوق شخص ثالث خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او در دادرسی که منتهی به رای شده است به عنوان اصحاب دعوا دخالت نداشته باشد می تواند نسبت به آن رای اعتراض نماید.

مشاهده ماده 417 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM