رای قضایی شماره 9209970229900119

رای قضایی شماره 9209970229900119

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970229900119


شماره دادنامه قطعی:
9209970229900119

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/02/28

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
تعدد مادی استفاده از سند مجعول و تحصیل مال غیر از طریق نامشروع

پیام رای:
مقدمه بودن جرمی (استفاده از سند مجعول) برای ارتکاب جرم دیگر (تحصیل مال از طریق نامشروع) نمی تواند مانع از اعمال مقررات مربوط به تعدد جرم گردد.

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در این پرونده اشخاص مشروحه زیر: 1ـ م.ق. فرزند ک. مدیر عامل شرکت م. در اهواز به اتهام جعل شش فقره پروفرما و استفاده از آن ها و تحصیل مال از طریق نامشروع به میزان یک میلیارد و دویست و بیست و سه میلیون ریال به انضمام چهارصد و شش میلیون و یکصد و شصت هزار و هفتصد و شصت ریال معادل سی و سه هزار و چهل و دو یورو و شش هزار و دویست و چهل و نه دلار و پرداخت سه فقره رشوه به مبلغ سیصد دلار به مامور فرودگاه و سیصد میلیون ریال به آقای م.ش. و مبلغ یکصد و پنجاه و نه میلیون ریال به علاوه چهارصد و نه دلار به آقای الف.ر. 2ـ س.س. فرزند م. مدیر بخش.. . سازمان بهینه سازی و مصرف سوخت به اتهام اختلاس مبلغ یک میلیارد و هشتاد و هشت میلیون و پانصد هزار ریال به علاوه مبلغ هشتصد و شصت و سه میلیون و هشتاد هزار ریال و هم چنین صرف مبلغ دو میلیارد و هشتصد و یک میلیون و پانصد و نود و شش هزار و چهارصد و هیجده ریال از وجوه سازمان بهینه سازی مصرف سوخت بابت هزینه های سفرهای خارجی کارکنان برخلاف مقررات و بدون اخذ مجوز لازم. 3ـ م.ش. فرزند ع. از کارکنان شرکت ملی نفت ایران به اتهام دریافت رشوه از م.ق. (شرکت م. در اهواز) به میزان سیصد میلیون ریال از خ.ر. (شرکت ج.) به میزان یکصد میلیون ریال و از آقای د.م. (شرکت س.) به میزان دویست و پنجاه میلیون ریال و از م.الف. (شرکت س.) به مبلغ یکصد میلیون ریال. 4ـ الف.ر. فرزند م. کارشناس سازمان بهینه سازی مصرف سوخت به اتهام دریافت رشوه به مبلغ یکصد و پنجاه و نه میلیون ریال به انضمام چهارصد و نود دلار از م.ق. 5ـ م.الف. فرزند الف. به اتهام پرداخت رشوه به مبلغ یکصد میلیون ریال به آقای م.ش. 6ـ د.م. فرزند د. به اتهام پرداخت رشوه به میزان دویست و پنجاه میلیون ریال به م.ش. 7ـ خ.ر. فرزند ع. به اتهام پرداخت رشوه به مبلغ یکصد میلیون ریال به آقای م.ش. با گزارش معاونت اطلاعات اقتصادی وزارت اطلاعات تحت تعقیب ناحیه 22 دادسرای عمومی و انقلاب تهران ویژه امور اقتصادی قرار گرفته اند و به موجب کیفرخواست شماره 18 مورخ 3/5/1389 برای مشارالیهم تقاضای تعیین کیفر شده است شعبه 1192 دادگاه عمومی جزایی تهران که رسیدگی به پرونده کار بدان محول گردیده بنا به دادنامه شماره 9009972130200005 مورخ 24/2/1390 گناهکاری آقای م.ق. را در مورد اتهام جعل و تحصیل مال از طریق نامشروع و پرداخت رشوه (به استثنای مورد پرداخت رشوه به مامور فرودگاه) و بزهکاری آقایان م.ش. و الف.ر. در بزه دریافت رشوه و آقایان خ.ر. و د.م. و م.الف. را از حیث پرداخت رشوه و هم چنین آقای س.س. نیز از حیث صرف مبالغی بابت هزینه های سفرهای خارجی برخلاف مقررات و اخذ مجوز را ثابت تشخیص و به مجازات های مقرر در حکم محکوم می نماید. ضمنا آقای س.س. از اتهام اختلاس و آقای م.ق. از اتهام پرداخت رشوه به میزان سیصد دلار به مامور فرودگاه و نیز استفاده از سندهای مجعول برایت حاصل می نمایند. سپس متهمین و وکلای ایشان (به جز س.س.) به رای صادره از حیث محکومیت و دادسرا از جهت برایت آقای س.س. از اتهام اختلاس و هم چنین برایت آقای م.ق. از اتهام پرداخت رشوه به میزان سیصد دلار به مامور نیروی انتظامی فرودگاه و نیز برایت مشارالیه از اتهام استفاده از سند مجعول اعتراض می نمایند. با تجدیدنظرخواهی به عمل آمده پرونده به محاکم تجدیدنظر استان تهران ارسال که به این شعبه ارجاع گردیده است از عطف توجه به اوراق متشکله پرونده در مورد تجدیدنظرخواهی دادسرا نسبت به آن قسمت از رای تجدیدنظرخواسته که ناظر به برایت آقای س.س. از اتهام اختلاس بوده نظر به اینکه برابر قسمت اخیر ماده 598 قانون مجازات اسلامی هر یک از کارکنان موضوع این قانون وجوه و اموال واحد متبوع خود را به مصارفی برسانند که در قانون اعتباری برای آن منظور نشده یا در غیر مورد معین و یا زاید بر اعتبار مصرف نموده باشند قابل مجازات خواهند بود و نظر به اینکه در مانحن فیه حسب تحقیقات معموله و مستندات پرونده و اظهارات متهمین و سایر اشخاص ذی مدخل و نظریه کارشناس رسمی دادگستری در رشته مربوطه وجوه متعلق به سازمان بهینه سازی سوخت از طریق شرکت م. در اهواز با مدیریت متهم م.ق. تحت عنوان هزینه هایی مانند بازرسی و نظارت و کارشناسی و صورت حساب شرکت های خارجی مصروف اموری گردیده است که برای آن ها اعتباری منظور نگردیده است و در صرف این وجوه چندان مبالغه گردیده که برای اخفا و قانونی جلوه کردن این هزینه ها به اموری از قبیل سندسازی متوسل گردیده شده و نظر به اینکه متهم تجدیدنظرخوانده آقای س.س. به عنوان مدیریت بهینه سازی بخش.. . هزینه های مذکور را مورد تصویب قرار داده است بر این منوال تجدیدنظرخواهی دادسرا از حیث مبرا بودن متهم اخیرالبیان وارد بوده؛ النهایه چون برداشت و تصاحب وجوه و اموال دولتی به نفع خود یا دیگری که از زمره شرایط تحقق بزه اختلاس است در مانحن فیه از سوی مشارالیه احزار نگردیده بلکه به واسطه صرف وجوه سازمان موصوف در غیرماوضع له و مواردی که اعتباری برای آن ها در نظر گرفته نشده مستحق کیفر خواهد بود. لهذا دادگاه ضمن نقض این قسمت از دادنامه معترض عنه و رد ماده استنادی دادسرا با انطباق موضوع با قسمت اخیر ماده 598 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 متهم تجدیدنظرخوانده آقای س.س. را با رعایت کیفیات مخففه درحدود ماده 22 همان قانون به لحاظ وضعیت خاص مشارالیه و ملحوظ نبودن سوابق کیفری اش به پرداخت یکصد میلیون ریال جزای نقدی بدل از شلاق محکوم می نماید هم چنین در مورد تجدیدنظرخواهی دادسرا از رای تجدیدنظرخواسته که ناظر بر برایت متهم م.ق. از اتهام پرداخت سیصد دلار رشوه به مامور فرودگاه برای مکتوم نگه داشتن موضوع کشف یک گرم تریاک و نیز برایت از اتهام استفاده از سند مجعول بوده است این دادگاه بنا به جهات و دلایل زیر اعتراض را وارد و دادنامه پژوهش خواسته را از این حیث درخور نقض می داند. چه آنکه متهم م.ق. در مراحل مختلف دادرسی مکرر در مکرر اقرار و اذعان به این امر داشته که برای فرار از بازخواست و تعقیب ناشی از کشف مقادیر جزیی تریاک از وی در فرودگاه و بنا به درخواست مامور سیصد دلار به مشارالیه داده است و بر مبنای همین اقرار افزون بر اتهامات دیگر به اتهام حمل ماده افیونی نیز تحت تعقیب واقع و منتهی به صدور کیفرخواست علیه وی شده است. پس در این باب نیز می بایست ماخوذ به اقرار خود باشد در این میان عدم شناسایی و عدم تعقیب مامور گیرنده رشوه و یا عدم کشف وجه الرشاء نیز تاثیری در اصل قضیه نداشته همچنان که برایت یا منع تعقیب یک طرف این بزه به واسطه امور شخصی نظیر عدم قصد پرداخت رشوه یا صوری بودن پرداخت یا اعلام شکایت خللی بر ارکان متشکله و عناصر تشکیل دهنده جرم ارتشاء وارد نخواهد آورد النهایه چون متهم م.ق. افزون بر مورد رشوه اخیر به اتهام پرداخت رشوه به اشخاص دیگر نیز محکوم گردیده است و نظر به اینکه به دستور ماده 47 قانون مجازات اسلامی و ماده 184 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری در مورد تعدد جرم چنانچه جرایم ارتکابی مختلف نباشد فقط یک مجازات تعیین می گردد و تعیین مجازات های متعدد برخلاف منظور قانونگذار می باشد و نظر به اینکه مجازات معینه از سوی دادگاه بدوی در مورد بزه پرداخت رشوه با تفطن به میزان آن ها متناسب می نماید. علی هذا دادگاه ضمن وارد دانستن اعتراض دادسرا در این قسمت و الحاق بزه موصوف به عداد موارد محکومیت مشارالیه به همان مجازات بسنده می نماید. هم چنین در باب قسمت دیگر اعتراض که ناظر بر برایت متهم م.ق. از اتهام استفاده از سند مجعول بوده است نظر به اینکه مجعول بودن شش فقره پروفرمای منتسب به شرکت اف.ای با التفات به تحقیقات معموله و اقاریر متهم م.ق. به شرح منعکس در اوراق 51 و 55 و 111 و 416 و 588 جلد دوم پرونده مفروض و مفروغ عنه بوده و نظر به اینکه مشارالیه با ارایه این اسناد مزور به سازمان بهینه سازی مصرف سوخت از آن ها مستفید گردیده است و نظر به اینکه مقدمه بودن جرمی برای ارتکاب جرم دیگر علی القاعده نمی تواند مانع از اعمال مقررات مربوط به تعدد جرم گردد و نظر به اینکه مطابق رای لازم الاتباع هیات عمومی دیوان عالی کشور بزه استفاده از سند مجعول حتی نسبت به جاعل نیز جرم علی حده محسوب می گردد؛ بر این اساس دادگاه ضمن نقض این قسمت از رای تجدیدنظرخواسته متهم م.ق. را به استناد ماده 536 قانون مجازات اسلامی به اتهام استفاده از سند مجعول به تحمل شش ماه حبس محکوم می نماید. و اما درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.ق. با وکالت آقای س.ع. که ناظر بر محکومیت نام برده به تحمل دو سال حبس و رد مبلغ یک میلیارد و دویست و بیست و سه میلیون ریال به انضمام مبلغ چهارصد و شش میلیون و یکصد و شصت هزار و هفتصد و شصت ریال درحق سازمان بهینه سازی مصرف سوخت به اتهام تحصیل مال از طریق نامشروع بوده با عنایت به تحقیقات معموله و مدافعات متهم و نظریه کارشناس رسمی دادگستری در رشته مربوطه چون در پرونده کار دلایل کافی و متقنی که مدلل نماید متهم موصوف وجوه مورد اشاره را من غیرحق تحصیل نموده ملاحظه نمی گردد. لهذا در این قسمت دادگاه ضمن نقض رای تجدیدنظرخواسته به برایت مشارالیه از اتهام تحصیل مال از طریق نامشروع اصدار حکم می نماید و اما درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.ق. نسبت به آن قسمت از رای دادگاه بدوی که منجر به صدور حکم محکومیت مشارالیه به تحمل دو فقره شش ماه حبس به اتهام جعل شش فقره پروفرما و نیز پرداخت رشوه به آقایان م.ش. و الف.ر. گردیده و هم چنین درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای م.ر. به وکالت از آقای م.ش. نسبت به آن قسمت از رای تجدیدنظرخواسته که ناظر بر محکومیت وی به تحمل دو سال حبس و پرداخت پانصد هزار ریال جزای نقدی و انفصال از خدمات دولتی به مدت یک سال به اتهام دریافت رشوه از آقای م.ق. به میزان سیصد میلیون ریال آقای خ.ر. به مبلغ یکصد میلیون ریال از آقای د.م. به مبلغ دویست و پنجاه میلیون ریال و از آقای م.الف. به مبلغ یکصد میلیون ریال است هم چنین تجدیدنظرخواهی آقای الف.ر. با وکالت آقای ح.ح. نسبت به محکومیت خود به اتهام دریافت رشوه به میزان یکصد و پنجاه و نه میلیون ریال به انضمام چهارصد و نود دلار از متهم م.ق. به یک سال حبس و پنجاه میلیون ریال جزای نقدی و انفصال از خدمات دولتی به مدت یک سال و هم چنین آقای م.الف. و د.م. و خ.ر. به آن قسمت از دادنامه تجدیدنظرخواسته که ناظر به محکومیت ایشان به تحمل هفتاد ضربه شلاق به اتهام پرداخت رشوه به آقای م.ش. بوده نظر به اینکه ساختگی و مجعول بودن شش فقره پروفرمای منتسب به شرکت اف.ای به موجب تحقیقات معموله ثابت بوده و نظر به محل کشف این اوراق و اینکه متهم م.ق. از آن ها منتفع می گردیده است و اساسا فردی را که مدعی جعل این اسناد بوده (ک.) تعرفه نکرده است و توجها به دیگر قراین و امارات مقیده در پرونده بزهکاریش را در باب جعل اسناد موصوف ثابت تشخیص النهایه چون دادگاه بدوی در رای تجدیدنظرخواسته با احراز جهات تخفیف مجازات و استناد به ماده 22 قانون مجازات اسلامی متهم موصوف را مستحق برخورداری از تخفیف در مجازات دانسته است لیکن مجازات وی را از حداقل مجازات مقرر در قانون تنزل نداده است. لهذا دادگاه بنا به مراتب مسطوره در این قسمت با وصف عدم تجدیدنظرخواهی دادسرا در این باب ضمن رد تجدیدنظرخواهی آقای م.ق. مجازات مشارالیه را از شش ماه به نود و یک روز تقلیل و دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید و استوار می نماید. و اما در خصوص تجدیدنظرخواهی های به عمل آمده نسبت به آن قسمت از رای معترض عنه که ناظر به محکومیت تجدیدنظرخواهان های موصوف به پرداخت و دریافت رشوه بوده است نظر به اینکه گیرندگان رشوه در مانحن فیه یعنی آقایان م.ش. و الف.ر. از زمره کارکنان مشمول ماده 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب 1367 بوده اند و نظر به اینکه شرکت های متبوع متهمین به پرداخت رشوه یعنی آقایان م.ق. و م.الف. و خ.ر. و د.م. با شرکت نفت و دیگر واحدهای وابسته به آن نظیر سازمان بهینه سازی مصرف سوخت طرف قرارداد بوده اند و نظر به اینکه به موجب تحقیقات معموله و مستندات پرونده و اقاریر متهمین در مراحل مختلف دادرسی پرداخت وجوه مورد اشاره در رای معترض عنه از سوی متهمین به پرداخت رشوه و دریافت آن ها از سوی متهمین به دریافت رشوه محرز و مفروغ عنه بوده و نظر به اینکه متهم م.ش. به عنوان مسیول تهیه و تامین کالاها و اقلام مورد نیاز طرح های شرکت نفت و هم چنین آقای الف.ر. به عنوان کارشناس سازمان بهینه سازی مصرف سوخت با شرکت های متبوع متهمین به پرداخت رشوه ارتباط کاری داشته اند (متذکر می گردد ارتباط آقای الف.ر. منحصرا با شرکت م. در اهواز و متهم م.ق. بوده است) و نظرات و تصمیمات آن ها در رابطه با شرکت های موصوف موثر بوده است فی المثل حسب اظهارات آقای د.م. پرداخت مبلغ دویست میلیون ریال به متهم م.ش. (متهم موصوف آن را قرض الحسنه تلقی نموده بدون آنکه رسید یا سندی یا تاریخی برای بازپرداخت آن معین شده باشد) در پرداخت بخشی از مانده مطالبات شرکت می توانسته موثر باشد (برگ 1061 جلد چهارم پرونده) و یا پرداخت مبلغ یکصد میلیون ریال از سوی آقای م.الف. برای زدودن ذهنیت منفی شرکت نفت به لحاظ ارایه کالای نامرغوب و خروج از لیست سیاه شرکت نفت و هم چنین پرداخت مبالغی از سوی م.ق. به متهم م.ش. و الف.ر. به منظور تایید اقلام و کالاهای خریداری شده و مآلا پرداخت وجوه آن ها از سوی شرکت نفت و سازمان بهینه سازی مصرف سوخت و با التفات به نحوه و زمان و مکان پرداخت این وجوه که بعضا در بیرون از محل کار و در درب منزل و اداره و در جوف مدارک دیگر و یا به نام اشخاص دیگر و پوشش های گمراه کننده صورت گرفته است مثلا از زمره دریافت های آقای الف.ر. از م.ق. یک فقره چک به مبلغ پنجاه میلیون ریال بوده است که در وجه پدر همسرش آقای ح.ی. و تحت عنوان حق مشاوره پرداخت گردیده است. درحالی که معلوم گردیده فرد اخیرالذکر هیچ ارتباطی با متهم م.ق. نداشته و وصول کننده وجه چک مذکور نیز متهم الف.ر. بوده است. این نحوه اقدامات مبین وجود ارتباطات ناسالم اداری فی مابین متهمین موصوف بوده و نام دیگری جز رشاء و ارتشاء بر این دادن ها و گرفتن ها نمی توان گذارد. بر این اساس بزهکاری مشارالیهم ثابت و تجدیدنظرخواهی ایشان مردود بوده؛ النهایه چون حسب گزارش وزارت اطلاعات متهمین الف.ر. و م.ش. در مرحله تحقیقات مقدماتی و کشف جرم همکاری داشته اند و با التفات به سوابق شغلی آقای م.ش. و هم چنین ملحوظ نبودن سوابق کیفری ایشان و هم چنین متهمین خ.ر. و م.الف. و د.م. دادگاه مشارالیهم را مستحق برخورداری از تخفیف در مجازات دانسته (گو اینکه دادگاه بدوی نیز شرایط تخفیف مجازات متهمین را احراز اما اعمال نکرده است) بر این مبنا دادگاه مجازات حبس آقای م.ش. را به شش ماه و مجازات حبس آقای الف.ر. را به نود و یک روز با احتساب بازداشت ایام سابق و هم چنین مجازات شلاق آقایان م.الف. و د.م. و خ.ر. را هر کدام به یکصد میلیون ریال جزای نقدی تبدیل می نماید. بدیهی است مجازات انفصال موقت و جزای نقدی آقایان م.ش. و الف.ر. به قوت خود باقی خواهد بود ضمنا متذکر می گردد متهمین م.ش. و آقای الف.ر. مطابق ماده 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب 1367 می بایست افزون بر مجازات حبس و انفصال و جزای نقدی به شلاق نیز محکوم می شدند که تعیین آن از سوی دادگاه بدوی مغفول مانده است. النهایه چون در این باب اعتراضی از سوی دادسرا یا شاکی خصوصی به عمل نیامده است و با التفات به قاعده «منع اصلاح دادنامه به ضرر تجدیدنظرخواه»; صرفا به ذکر تذکار بسنده و اکتفا می شود هم چنین رویکرد دوگانه دادگاه بدوی از حیث صدور حکم به ضبط مال ناشی از رشوه علیه متهم م.ق. و مسکوت گذاشتن آن در مورد سایر متهمین به بزه پرداخت رشوه یعنی م.الف. و خ.ر. و د.م. واجد اشکال است که بنا به جهت پیش گفته به ذکر تذکار بسنده می شود. این رای قطعی است.
رییس شعبه 68 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
مسعودی مقام ـ بیک وردی
درخصوص تجویز اعاده دادرسی صادره از شعبه یازدهم دیوان عالی کشور (بنا به تقاضای آقای م.ق. با وکالت آقای ح.ع.) نسبت به دادنامه شماره 72131300009 مورخه 30/7/91 صادره از شعبه 68 دادگاه تجدیدنظر استان تهران طی دادنامه شماره 7100041 مورخه 18/1/92 در پرونده کلاسه 2015734 آن دادگاه با این استدلال.. . با توجه به مفاد نامه مورخ 18/9/91 مجری طرح پالایشگاه پ. و دادنامه شماره 80002012636 مورخه 30/10/91 صادره از شعبه بیستم دیوان عالی کشور.. . با رسیدگی مجدد آن موافقت نموده و پرونده جهت رسیدگی مجدد به این شعبه ارسال و ارجاع گردیده که پس از وصول پرونده هیات قضات دادگاه با دعوت مستدعی اعاده دادرسی و وکیل وی و اخذ توضیح پیرامون تقاضای مطروحه و بررسی کلیه جلدهای پرونده محاکماتی نظر به اقرار نام برده در مراحل اولیه تحقیق و کشف نحوه پرداخت وجه و استدلالات موجه و متیقن دادگاه نخستین و تجدیدنظر و رد اعاده دادرسی مطروحه از ناحیه آقای م.ش. که مجوز ورود مجدد جهت رسیدگی آن توسط شعبه بیستم دیوان عالی کشور طی دادنامه 00012636 مورخه 30/10/91 صادر شده بود. نظر به اینکه به نظر این دادگاه ایرادی به دادنامه صادره به نظر نمی رسد و تقاضای مطروحه با هیچ یک از شقوق ماده 272 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری انطباق ندارد با رد تقاضای مستدعی اعاده دادرسی دادنامه شماره 00013130009 مورخه 30/7/91 صادره از شعبه 68 دادگاه تجدیدنظر استان تهران را عینا تایید و استوار می نماید رای دادگاه قطعی است.
رییس شعبه 70 دادگاه تجدیدنظراستان تهران ـ مستشار دادگاه
بناء خسروی ـ گودرزی
رای دادگاه
درخصوص این پرونده و دایر به تقاضای اعاده دادرسی آقای م.ش. با وکالت آقای ح.ع. نسبت به دادنامه شماره 300009 مورخه 30/7/1391 در پرونده کلاسه 100006 صادره از شعبه 68 دادگاه تجدیدنظر استان تهران که متضمن محکومیت نام برده به اتهام اخذ رشوه به تحمل شش ماه حبس تعزیری و پانصد هزار ریال جزای نقدی در حق صندوق دولت و نیز انفصال از خدمات دولتی به مدت یک سال با رعایت جهات مخففه می باشد. [تقاضای اعاده دادرسی] را از دیوان عالی کشور نموده که پرونده جهت بررسی به شعبه بیستم دیوان عالی کشور ارجاع و آن شعبه طی دادنامه شماره 1051/20 مورخه 30/10/91 در پرونده کلاسه 911051/20 با این استدلال.. . با توجه به مفاد نامه مورخه 18/9/91 مجری طرح پالایشگاه پ. و اعلام اینکه شرکت نفت مناطق مرکزی که محل کار متقاضی می باشد نه تنها در مورد اخذ رشوه شکایتی نکرده و شکایتی ندارد بلکه اعلام شده پس از بازداشت نام برده کلیه مدارک و اسناد فنی تحت مسیولیت ایشان مورد بازرسی و بررسی کامل از سوی کارشناسان قرار گرفته و هیچ گونه مدرکی دال بر تبانی و ضرر و زیان به منافع شرکت مشاهده نکرده اند. به نظر می رسد نسبت به موضوع اشتباهی رخ داده و برای حفظ حقوق و حیثیت محکوم ایجاب می کند درخصوص مورد رسیدگی مجدد معمول گردد. لذا با اعلام اینکه تقاضای متقاضی با بندهای 5 و 6 ماده272قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری منطبق است با قبول تقاضا و تجویز اعاده دادرسی رسیدگی مجدد به شعبه دیگر دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع می گردد. که جهت رسیدگی مجدد به این شعبه ارجاع گردیده که با وصول پرونده این دادگاه مبادرت به دعوت مستدعی اعاده دادرسی و وکیل وی و اخذ توضیح از نام بردگان در این خصوص نموده است. که با بررسی کلیه اجلاد پرونده ملاحظه می گرددکه احد از افرادی که به آقای ش. پول پرداخت کرده است در مراحل مقدماتی صراحتا بر این موضوع اقرارنموده است و برخلاف استدلال همکاران محترم در شعبه بیستم درخصوص جرم عمومی به محض کشف قابلیت تعقیب دارد که در این خصوص نیز با کشف موضوع پرداخت وجه از ناحیه راشی به مرتشی بزه محرز می گردد و با توجه به استدلال های دادگاه نخستین و تجدیدنظر به نظر این دادگاه تقاضای مستدعی اعاده دادرسی با هیچ یک از شقوق ماده272قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری انطباق ندارد و با رد آن تقاضا دادنامه صادره از شعبه 68 دادگاه تجدیدنظر استان تهران را عینا تایید و استوار می نماید.
رای دادگاه قطعی است.
رییس شعبه 70 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
بناء خسروی ـ گودرزی

قاضی:
پاشافر , سید قاسم بناء خسروی , گودرزی , مسعودی مقام , محمد علی بیک وردی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 598 ـ دیه پاره کردن بینی در صورتی که سبب از بین رفتن بینی یا نوک آن نشود یک سوم دیه کامل و اگر بهبود یابد یک دهم دیه کامل است.

مشاهده ماده 598 قانون مجازات اسلامی

ماده 47 ـ صدور حکم و اجرای مجازات در مورد جرایم زیر و شروع به آنها قابل تعویق و تعلیق نیست: الف ـ جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور خرابکاری در تاسیسات آب برق گاز نفت و مخابرات ب ـ جرایم سازمان یافته سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار آدم ربایی و اسیدپاشی پ ـ قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه دیگر جرایم علیه عفت عمومی تشکیل یا اداره مراکز فساد و فحشا ت ـ قاچاق عمده مواد مخدر یا روانگردان مشروبات الکلی و سلاح و مهمات و قاچاق انسان ث ـ تعزیر بدل از قصاص نفس معاونت در قتل عمدی و محاربه و افساد فی الارض ج ـ جرایم اقتصادی با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون (100.000.000) ریال

مشاهده ماده 47 قانون مجازات اسلامی

ماده 536 ـ هرگاه در مورد ماده (535) این قانون عمل یکی از دو نفر غیرمجاز و عمل دیگری مجاز باشد مانند آنکه شخصی وسیله یا چیزی را در کنار معبر عمومی که مجاز است قرار دهد و دیگری کنار آن چاهی حفر کند که مجاز نیست شخصی که عملش غیرمجاز بوده ضامن است. اگر عمل شخصی پس از عمل نفر اول و با توجه به اینکه ایجاد آن سبب در کنار سبب اول موجب صدمه زدن به دیگران می شود انجام گرفته باشد نفر دوم ضامن است.

مشاهده ماده 536 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 ـ انحلال شخص حقوقی و مصادره اموال آن زمانی اعمال می شود که برای ارتکاب جرم به وجود آمده یا با انحراف از هدف مشروع نخستین فعالیت خود را منحصرا در جهت ارتکاب جرم تغییر داده باشد.

مشاهده ماده 22 قانون مجازات اسلامی

ماده 3 ـ هر یک از مستخدمین و مامورین دولتی اعم از قضایی و اداری یا شوراها یا شهرداری ها یا نهادهای انقلابی و بطور کلی قوای سه گانه و همچنین نیروهای مسلح یا شرکتهای دولتی یا سازمانهای دولتی وابسته به دولت و یا مامورین به خدمات عمومی خواه رسمی یا غیررسمی برای انجام دادن یا انجام ندادن امری که مربوط به سازمان های مزبور می باشد وجه یا مال یا سند پرداخت وجه یا تسلیم مالی را مستقیما یا غیرمستقیم قبول نماید در حکم مرتشی است اعم از این که امر مذکور مربوط به وظایف قبول نماید در حکم مرتشی است اعم از این که امر مذکور مربوط به وظایف آنها بوده یا نداده و انجام آن برطبق حقانیت و وظیفه بوده یا نبوده باشد و یا آن که در انجام یا عدم انجام آن موثر بوده یا نبوده باشد به ترتیب زیر مجازات می شود. در صورتیکه قیمت مال یا وجه ماخوذ بیش از بیست هزار ریال نباشد به انفصال موقت از شش ماه تا سه سال و چنانچه مرتکب در مرتبه مدیر کل یا هم طراز مدیر کل یا بالاتر باشد به انفصال دائم از مشاغل دولتی محکوم خواهد شد و بیش از این مبلغ تا دویست هزار ریال از یکسال تا سه سال حبس و جزای نقدی معادل قیمت مال یا وجه ماخوذ و انفصال موقت از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد و چنانچه مرتکب در مرتبه مدیر کل یا همطراز مدیر کل یا بالاتر باشد به جای انفصال موقت به انفصال دائم از مشاغل دولتی محکوم خواهد شد. در صورتی که قیمت مال یا وجه ماخوذ بیش از دویست هزار ریال تا یک میلیون ریال باشد مجازات مرتکب دو تا پنج سال حبس به علاوه جزای نقدی معادل قیمت مال یا وجه ماخوذ و انفصال دائم از خدمات دولتی و تا 74 ضربه شلاق خواهد بود و چنانچه مرتکب در مرتبه پایین تر از مدیر کل یا هم طراز آن باشد بجای انفصال دائم به انفصال موقت از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد. در صورتی که قیمت مال یا وجه ماخوذ بیش از یک میلیون ریال باشد. مجازات مرتکب پنج تا ده سال حبس به علاوه جزای نقدی معادل قیمت مال یا وجه ماخوذ و انفصال دائم از خدمات دولتی و تا 74 ضربه شلاق خواهد بود و چنانچه مرتکب در مرتبه پایین تر از مدیر کل یا هم طراز آن باشد بجای انفصال دائم به انفصال موقت از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد. تبصره 1 ـ مبالغ مذکور از حیث تعیین مجازات و یا صلاحیت محاکم اعم از اینست که جرم دفعتا واحده و یا به دفعات واقع شده و جمع مبلغ ماخوذه بالغ بر نصاب مزبور باشد. تبصره 2 ـ در تمامی موارد فوق مال ناشی از ارتشاء بعنوان تعزیر رشوه دهنده به نفع دولت ضبط خواهد شد و چنانچه راشی به وسیله رشوه امتیازی تحصیل کرده باشد این امتیاز لغو خواهد شد. تبصره 3 ـ مجازات شروع به ارتشاء حسب مورد حداقل مجازات مقرر در آن مورد خواهد بود (در مواردی که در اصل ارتشاء انفصال دائم پیش بینی شده است در شروع به ارتشاء بجای آن سه سال انفصال تعیین می شود) و در صورتی که نفس عمل انجام شده جرم باشد به مجازات این جرم نیز محکوم خواهد شد. تبصره 4 ـ هر گاه میزان رشوه بیش از مبلغ دویست هزار ریال باشد در صورت وجود دلایل کافی صدور قرار بازداشت موقت به مدت یکماه الزامی است و این قرار در هیچ یک از مراحل رسیدگی قابل تبدیل نخواهد بود. همچنین وزیر دستگاه می تواند پس از پایان مدت بازداشت موقت کارمند را تا پایان رسیدگی و تعیین تکلیف نهایی وی از پایان مدت بازداشت موقت کارمند را تا پایان رسیدگی و تعیین تکلیف نهایی وی از خدمت تعلیق کند. به ایام تعلیق مذکور در هیچ حالت هیچگونه حقوق و مزایایی تعلق نخواهد گرفت. تبصره 5 ـ در هر مورد از موارد ارتشاء هر گاه راشی قبل از کشف جرم مامورین را از وقوع بزه آگاه سازد از تعزیر مالی معاف خواهد شد و در مورد امتیاز طبق مقررات عمل می شود و چنانچه راشی در ضمن تعقیب با اقرار خود موجباب تسهیل تعقیب مرتشی را فراهم نماید تا نصف مالی که بعنوان رشوه پرداخته است به وی بازگردانده می شود و امتیاز نیز لغو می گردد.

مشاهده ماده 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM