ماده 313 ـ قسامه عبارت از سوگندهایی است که در صورت فقدان ادله دیگر غیر از سوگند منکر و وجود لوث شاکی برای اثبات جنایت عمدی یا غیرعمدی یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه می کند.
مشاهده ماده 313 قانون مجازات اسلامیماده 208 ـ حدود و تعزیرات با سوگند نفی یا اثبات نمی شود لکن قصاص دیه ارش و ضرر و زیان ناشی از جرایم مطابق مقررات این قانون با سوگند اثبات می گردد.
مشاهده ماده 208 قانون مجازات اسلامیماده 160 ـ ادله اثبات جرم عبارت از اقرار شهادت قسامه و سوگند در موارد مقرر قانونی و علم قاضی است. تبصره ـ احکام و شرایط قسامه که برای اثبات یا نفی قصاص و دیه معتبر است مطابق مقررات مذکور در کتاب قصاص و دیات این قانون می باشد.
مشاهده ماده 160 قانون مجازات اسلامیماده 456 ـ در جنایت بر اعضاء و منافع اعم از عمدی و غیرعمدی درصورت لوث و فقدان ادله دیگر غیر از سوگند منکر مجنی علیه می تواند با اقامه قسامه به شرح زیر جنایت مورد ادعاء را اثبات و دیه آن را مطالبه کند. لکن حق قصاص با آن ثابت نمی شود. الف ـ شش قسم در جنایتی که دیه آن به مقدار دیه کامل است. ب ـ پنج قسم در جنایتی که دیه آن پنج ششم دیه کامل است. پ ـ چهار قسم در جنایتی که دیه آن دو سوم دیه کامل است. ت ـ سه قسم در جنایتی که دیه آن یک دوم دیه کامل است. ث ـ دو قسم در جنایتی که دیه آن یک سوم دیه کامل است. ج ـ یک قسم در جنایتی که دیه آن یک ششم دیه کامل یا کمتر از آن است. تبصره 1 ـ در مورد هر یک از بندهای فوق در صورت نبودن نفرات لازم مجنی علیه خواه مرد باشد خواه زن می تواند به همان اندازه قسم را تکرار کند. تبصره 2 ـ در هر یک از موارد فوق چنانچه مقدار دیه بیش از مقدار مقرر در آن بند و کمتر از مقدار مقرر در بند قبلی باشد رعایت نصاب بیشتر لازم است.
مشاهده ماده 456 قانون مجازات اسلامیماده 471 ـ هرگاه از شعب مختلف دیوان عالی کشور یا دادگاهها نسبت به موارد مشابه اعم از حقوقی کیفری و امور حسبی با استنباط متفاوت از قوانین آراء مختلفی صادر شود رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور به هر طریق که آگاه شوند مکلفند نظر هیات عمومی دیوان عالی کشور را به منظور ایجاد وحدت رویه درخواست کنند. هر یک از قضات شعب دیوان عالی کشور یا دادگاهها یا دادستانها یا وکلای دادگستری نیز می توانند با ذکر دلیل از طریق رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور نظر هیات عمومی را درباره موضوع درخواست کنند. هیات عمومی دیوان عالی کشور به ریاست رئیس دیوان عالی یا معاون وی و با حضور دادستان کل کشور یا نماینده او و حداقل سه چهارم روسا و مستشاران و اعضای معاون تمام شعب تشکیل می شود تا موضوع مورد اختلاف را بررسی و نسبت به آن اتخاذ تصمیم کنند. رای اکثریت در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها و سایر مراجع اعم از قضایی و غیرآن لازم الاتباع است؛ اما نسبت به رای قطعی شده بی اثر است. در صورتیکه رای اجراء نشده یا در حال اجراء باشد و مطابق رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور عمل انتسابی جرم شناخته نشود یا رای به جهاتی مساعد به حال محکوم علیه باشد رای هیات عمومی نسبت به آراء مذکور قابل تسری است و مطابق مقررات قانون مجازات اسلامی عمل می شود.
مشاهده ماده 471 قانون آیین دادرسی کیفری