دادگاه¬های محترم درمواردی حکم برمحکومیت غیابی یاحضوری صادر نموده¬اند و صرفا از ابتدای پرونده دادسرا تا انتهای پرونده صدورحکم قطعی فقط یک نام و نام خانوادگی یا نهایتا نام پدر وجود دارد وهیچ¬گونه رونوشت مدارک هویتی ضمیمه پرونده نمی¬باشد که به همین صورت پرونده به اجرای احکام کیفری ارسال شده است و با وجود مکاتبات متعدد با اداره
ثبت احوال که مرجع مذکور اعلام نموده است یا چنین فردی با چنین هویتی وجود ندارد و یا اعلام می¬نماید تعداد افراد با این مشخصات بیشتر از حد شمارش است و امکان تعیین و تشخیص وجود ندارد به عنوان مثال اعلام می¬نماید تعداد رکوردها سیصدنفر یا هزار وهشتصد نفر می¬باشد و مورد از موارد شبه غیر محصوره می¬باشد وبه جهت نداشتن شاکی یا عدم اطلاع شاکی و با وجود تحقیقات متعدد اطلاع دیگری از محکوم¬علیه حاصل نمی-شود و پرونده سال¬های سال در شعبه باقی مانده است و امکان اجرا وجود ندارد و موجودی شعبه به شدت بالا رفته است چون یا از مواردی است که مشمول مرور زمان نمی¬شود مثل دیه یا حدود یا تعزیرات منصوص شرعی یا سایر موارد حق الناسی یا به جهت سنگین بودن جرم مرور زمان طولانی دارد حال با توجه به موارد مرقوم و با توجه به اینکه رای مبهم می¬باشد و شدت ابهام به حدی است که امکان تشخیص و تعیین مشخصات سجلی محکوم¬علیه فراهم نیست وبا توجه به مفهوم اولویت ماده491 قانون آئین دادرسی کیفری که نه تنها لازم الاجرا نیست بلکه امکان اجرای چنین آرائی وجود ندارد و هر گونه تحقیق و تعقیب ازحیطه وظایف قانونی قاضی اجرای احکام خارج می¬باشد آیا در راستای ماده 497 از قانون مذکور می¬توان پرونده را به دادگاه صادر کننده رای اعاده کرد تا دادگاه محترم راسا نسبت به رفع ابهام اقدام نماید یا از موارد نقص تحقیقات تشخیص و با دستور رفع نقص به شعبه تحقیق دادسرا ارجاع نماید (خواهشمندم نظر به کاربردی و مبتلا به بودن مسئله در شعبه اجرای احکام کیفری درصورت امکان وصلاحدید راهنمایی فرمایید و راه حل مختومه شدن چنین پرونده¬هایی را بیان فرمایید).