نظریه مشورتی شماره 7/1400/1445

نظریه مشورتی شماره 7/1400/1445

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/1400/1445


شماره نظریه:
7/1400/1445

شماره پرونده:
1400-3/1-1445 ح

تاریخ نظریه:
1400/12/23

استعلام
چنانچه زوجه از طریق واحد اجرای اداره ثبت اسناد و املاک بخشی از مهریه خود (تعدادی سکه طلا) و مابقی را از طریق مراجع قضایی مطالبه کند و واحد اجرای ثبت یک چهارم حقوق و مزایای زوج را توقیف نماید و مرجع قضایی نیز با توجه به درخواست اعسار زوج از پرداخت دفعی محکوم به حکم بر تقسیط محکوم به از قرار هر چند ماه یک عدد سکه طلا صادر کند؛ اما زوج اقساط را پرداخت نکند و زوجه اعمال ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 را درخواست کند؛ با توجه به این که صرفا مهریه زوجه از محل توقیف حقوق و مزایای زوج از طریق اجرای اداره ثبت اسناد و املاک در حال وصول است و تنها محل درآمد زوج نیز حقوق و مزایای دریافتی است و توقیف مجدد حقوق و مزایا توسط مرجع قضایی وجاهت قانونی ندارد خواهشمند است به پرسش های زیر پاسخ دهید: 1- آیا در فرض سوال اعمال ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی در راستای پرونده اجرایی وجاهت قانونی دارد؟ 2- از آنجایی که یک دین با منشاء واحد (مطالبه مهریه) در دو مرجع (بخشی در واحد اجرای اداره ثبت اسناد و بخشی در مرجع قضایی) همزمان در حال وصول است و از طرفی اموال دیگری از محکوم علیه (زوج) شناسایی نشده است آیا این موضوع موجب عسرت زوج است؟ 3- چنانچه موجب عسرت زوج شود آیا می توان اجراییه مقدم را اجرا و مستهلک و سپس اجراییه موخر را اجرا کرد یا باید اجرای هر دو به نحو همزمان باشد؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
اولا در فرض سوال که زوجه بخشی از مهریه را از طریق واحد اجرای ثبت اسناد و املاک مطالبه کرده و در همین راستا یک چهارم حقوق و مزایای زوج توقیف شده است و بخش دیگر از آن را از طریق دادگاه درخواست نموده و این دعوا به صدور حکم و تقسیط محکوم به منجر شده است در صورتی که دادگاه با در نظر گرفتن کسر یک چهارم حقوق و مزایای محکوم علیه از طریق واحد اجرای ثبت و یا با فرض کسر یک چهارم حقوق و مزایای محکوم علیه در راستای حکم صادره از دادگاه با لحاظ دیگر دارایی های محکوم علیه محکوم به را نیز تقسیط کند؛ اما محکوم علیه اقساط را پرداخت نکند وفق بخش دوم ماده 18 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 ناظر به ماده 11 همین قانون اعمال ماده 3 قانون یادشده بلامانع است. ثانیا و ثالثا هرچند تعقیب و جریان دو عملیات اجرایی برای یک دین به طور همزمان امکان پذیر نیست؛ اما در فرض سوال با توجه به تجزیه دین (مهریه) و اجرای بخشی از آن در واحد اجرای ثبت و بخش دیگر در واحد اجرای دادگستری اجرای همزمان هر دو اجراییه امکان پذیر است و این امر با عنایت به مراتب مذکور در قسمت اولا نیز موجبات عسرت زوج را فراهم نمی کند.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

ماده 18ـ هرگاه پس از صدور حکم اعسار ثابت شود از مدیون رفع عسرت شده یا مدیون برخلاف واقع خود را معسر قلمداد کرده است به تقاضای محکوم له محکوم علیه تا زمان اجرای حکم یا اثبات حدوث اعسار یا جلب رضایت محکوم له حبس خواهد شد. در این مورد نیز مفاد مواد(4) و(5) این قانون مجری است. این حکم در مورد مدیونی که به موجب ماده (11) این قانون برای پرداخت دین او مهلت مناسب تعیین شده یا بدهی او تقسیط گردیده و در زمان مقرر دین خود یا اقساط تعیین شده را نپرداخته است نیز مجری است.

مشاهده ماده 18 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM