نظریه مشورتی شماره 7/1400/927

نظریه مشورتی شماره 7/1400/927

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/1400/927


شماره نظریه:
7/1400/927

شماره پرونده:
1400-3/9-927 ح

تاریخ نظریه:
1400/11/19

استعلام
1- آیا قاضی اجرای احکام اختیار اعمال ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 را داراست یا الزاما باید قاضی شعبه این امر را تجویز کند؟ (صرف نظر از ماده 6 دستورالعمل ساماندهی و تسریع در اجرای احکام مدنی مصوب 1398/7/24 ریاست محترم قوه قضاییه) 2- چنانچه برای مثال محکوم به مبلغ پانصد میلیون تومان و خسارت تاخیر تادیه آن باشد با وصول هر میزان از اصل دین آیا محاسبه خسارت تاخیر تادیه نسبت به آن میزان متوقف می شود؟ مانند آن که در این فرض در صورت پرداخت مبلغ پانصد میلیون تومان از سوی محکوم علیه آیا می توان مبلغ واریزی را بابت چهارصد میلیون تومان اصل خواسته و خسارت تاخیر تادیه این مبلغ که یکصد میلیون تومان می شود محاسبه کرد و راجع به یکصد میلیون تومان باقی مانده از اصل محکوم به از تاریخ مندرج در دادنامه تا زمان وصول خسارت تاخیر تادیه را محاسبه کرد؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
1- به موجب ماده 6 دستور العمل ساماندهی و تسریع در اجرای احکام مدنی مصوب 24/7/1398 ریاست محترم قوه قضاییه «پس از ارجاع پرونده به واحد اجرا دادرس اجرای احکام به عنوان دادرس علی البدل دادگاه مجری حکم عهده دار کلیه امور اجرای احکام از جمله اجرای ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 اعطای مرخصی محکومان مالی و اتخاذ تصمیم در خصوص اعتراض به نحوه اجرا می باشد این امر مانع از اعمال نظارت دادگاه صادرکننده رای بر فرآیند اجرای حکم نمی باشد». دستورالعمل موصوف در اجرای ماده 10 اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب و ماده 34 اصلاحی 22/1/1395 آیین نامه قانون مذکور از سوی رئیس محترم قوه قضاییه تصویب شده است و در حوزه های قضایی که واحد متمرکز اجرای احکام مدنی ایجاد شده است اجرا می شود؛ بنابراین دادرس اجرای احکام مدنی به عنوان دادرس علی البدل دادگاه مجری حکم عهده دار کلیه امور اجرای احکام از جمله اعمال ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی است و چنانچه قاضی اجرای احکام فاقد ابلاغ دادرس علی البدل باشد اعمال ماده 3 یادشده بر عهده دادگاه صادرکننده حکم نخستین و اجراییه است. 2- مرجع قضایی ضمن رای خود دو نوع مبلغ را تعیین نمی کند تا یکی به عنوان اصل دین و دیگری به عنوان خسارت موضوع ماده یادشده تلقی شود؛ بلکه در فرض احراز شرایط اعمال ماده یادشده حکم بر آن اساس اعمال ماده 282 قانون مدنی در فرض سوال موضوعا منتفی است؛ بنابراین چنانچه خوانده به پرداخت دین با احتساب خسارت تنزل ارزش پول محکوم شود و محکوم علیه بخشی از محکوم به را پرداخت کند؛ مادامی که مابقی را پرداخت نکرده است با توجه به اجراییه صادره مکلف به پرداخت باقیمانده محکوم به بر اساس شاخص تورم خواهد بود؛ یعنی خسارت تنزل ارزش پول به آن بخش از محکوم به که پرداخت نشده است نیز تعلق می¬گیرد و این فرض منصرف از مبحث خسارت مرکب است.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

ماده 282 - اگر کسی به یک نفر دیون متعدده داشته باشد تشخیص این که تادیه از بابت کدام دین است با مدیون می باشد.

مشاهده ماده 282 قانون مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM