نظریه مشورتی شماره 7/99/1166

نظریه مشورتی شماره 7/99/1166

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/99/1166


شماره نظریه:
7/99/1166

شماره پرونده:
99-26-1166 ح

تاریخ نظریه:
1399/08/26

استعلام
1- با توجه به ماده 23 اصلاحی قانون اصلاحی قانون صدور چک مصوب 1397 در خصوص صدور اجراییه برای چگ های برگشتی به میزان مبلغ مندرج در چک و حق الوکاله و اجرای آن در اجرای احکام اعلام فرمایید: آیا مقررات ماده 3 در قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و تبصره آن و ماده 6 دستورالعمل ساماندهی و تسریع در اجرای احکام مدنی مصوب 1394 ریاست محترم قوه قضاییه و ماده 4 آیین نامه اجرایی قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1399 ریاست محترم قوه قضاییه در خصوص جلب و مهلت تقدی دادخواست اعسار و دادخواست تعدیل تقسیط در خصوص موضوع مذکور مجری است؟ 2- با توجه به این که در قوانین جاری مانند ماده 3 ودر قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و تبصره آن و ماده 6 دستورالعمل ساماندهی و تسریع در اجرای احکام مدنی و ماده 4 آیین نامه اجرایی قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی قانونگذار از واژه حبس استفاده کرده است و از آن جایی که ابتدا محکوم له جلب محکوم علیه را درخواست می کند و سپس دستور جلب توسط قاضی محترم اجرا صادر می شود و در صورت عجز محکوم علیه از پرداخت محکوم به دستور حبس وی صادر می شود آیا می توان گفت صدور دستور جلب و دستگیری محکوم علیه با منطوق مواد مذکورمنافاتی ندارد؟ به عبارت دیگر آیا می توان محکوم علیه را جلب کرد ؛ بدون آن که ولی دستور حبس ایشان صادر شود؟ 3- با توجه به سوال قبل و منطوق مواد مذکور و ماده 12 و آیین نامه اجرایی قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1399 ریاست محترم قوه قضاییه و تبصره آنچنانچه ظرف یک ماه از محکوم علیه مالی به دست نیاید و مشخص شود دعوای اعسار و یا تعدیل تقسیط مطرح نکرده است آیا صدور دستور جلب محکوم علیه ظرف یک ماه صحیح است؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
1- به موجب ماده 6 دستورالعمل ساماندهی و تسریع در اجرای احکام مدنی مصوب 1398 ریاست محترم قوه قضاییه «پس از ارجاع پرونده به واحد اجرا دادرس اجرای احکام به عنوان دادرس علیالبدل دادگاه مجری حکم عهدهدار کلیه امور اجرای احکام از جمله اجرای ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب 1394 اعطای مرخصی محکومان مالی و اتخاذ تصمیم در خصوص اعتراض به نحوه اجرا میباشد این امر مانع از اعمال نظارت دادگاه صادرکننده رای بر فرآیند اجرای حکم نمیباشد.» بنابراین؛ اعمال ماده 3 قانون یادشده از جمله در راستای ماده 23 قانون اصلاح قانون صدور چک مصوب 1397 بر عهده دادرس علیالبدل اجرای احکام است. 2- مطابق ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 در صورتی که برابر مقررات این قانون محکوم علیه محکوم به را پرداخت نکند به تقاضای محکوم له امکان جلب و حبس وی وجود دارد. بدیهی است مقدمه حبس وی جلب است و چنانچه پس از جلب محکوم علیه رضایت محکوم له یا موجبات پرداخت مجکوم به را فراهم کند حبس نخواهد شد. در غیر این صورت و با تقاضای محکوم له حبس محکوم علیه پس از جلب ناگزیر است. 3- قانونگذار در ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 یکی از شروط جواز بازداشت محکوم علیه را عدم طرح دعوای اعسار ظرف سی روز پس از ابلاغ اجراییه برشمرده است. بنابراین در فرض سوال تا زمانی که مهلت سی روزه مزبور سپری نشده و طرح یا عدم طرح دعوای اعسار توسط محکوم علیه مشخص نشود امکان بازداشت وی به رغم تقاضای محکوم له وجود ندارد.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM