نظریه مشورتی شماره 7/98/550

نظریه مشورتی شماره 7/98/550

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/98/550


شماره نظریه:
7/98/550

شماره پرونده:
98-26-550 ح

تاریخ نظریه:
1398/09/26

استعلام
مطابق ماده 13 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی چنانچه فردی در دادگاههای مختلف دارای محکومیت های مالی به اشخاص متعدد باشد و به طور همزمان در آن دادگاهها دعوی اعسار مطرح کند آیا با توجه به جهات ذیل امکان رسیدگی توامان این پرونده ها وجود دارد؟ الف- رسیدگی هر یک از دادگاهها در مورد وضعیتی واحد یعنی وضعیت اقتصادی و تمکن یا عدم تمکن محکوم علیه انجام می گیرد رسیدگی و حکم هر یک از دادگاهها از نظر احراز اعسار و تعیین میزان اقساط در رسیدگی و حکم دیگر دادگاهها موثر است؟ ب- مطابق مقرره قانونی فوق الذکر و ماده 24 قانون آیین دادرسی مدنی رسیدگی به موضوع در صلاحیت دادگاههای رسیدگی کننده به دعوی اصلی یا صادر کننده اجرائیه است که ممکن است این دادگاهها هم از حیث محلی مختلف باشند و هم از حیث ذاتی مثلا دادگاه یک شهرستان نسبت به شهرستان دیگر یا دادگاه حقوقی نسبت به دادگاه جزایی و دادگاه خانواده؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
نظر اکثریت: اولا با عنایت به ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 و تبصره آن اعسار وضعیت مدیونی است که به دلیل نداشتن مالی بجز مستثنیات دین یا عدم دسترسی به مال خود قادر به تادیه دیون خود نباشد؛ بنابراین شخصی که به اشخاص مختلف مدیون بوده و به موجب احکام متفاوت محکوم شده است و اکنون مدعی اعسار از پرداخت همه محکوم به ها می باشد در واقع یک ادعا (وضعیت اعسار) را که راجع به خواندگان متعدد است مطرح نموده و اگر این ادعا را به موجب دادخواست های مختلف مطرح کرده باشد گرچه احکام محکومیت از شعب مختلف صادر شده و مختلف باشد با عنایت به صدر ماده 16 و ملاک ماده 84 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 با توجه به سبق ارجاع توامان رسیدگی می شود. ثانیا تمام مقررات راجع به رسیدگی توامان به دعاوی متعدد یا رسیدگی به دعوای واحد علیه خواندگان متعدد در یک دادگاه منصرف از موارد صلاحیت ذاتی است. نظر اقلیت: به موجب ماده 24 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 و ماده 13 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 دعوای اعسار از پرداخت محکوم به باید در همان دادگاهی که حکم محکومیت به پرداخت را صادر کرده و یا صلاحیت ابتدایی رسیدگی به موضوع را دارد رسیدگی شود؛ همچنین در تبصره 2 ماده 11 همان قانون به عنوان راهکار قانونی رفع تزاحم و تعارض احکام اعسار طرح دعوای تعدیل حکم اعسار صادره پیش بینی شده است و لذا از این حیث تابع راهکار های قانونی احکام معارض (اعاده دارسی فرجام) نیست. به علاوه از حیث مرجع رسیدگی واحد در رسیدگی به دعاوی اعسار متعدد که در شعب متعدد مطرح می باشد مقرره ای وجود ندارد و هرگونه اتخاذ روش دیگر مستلزم قانون گذاری می باشد و الزام دادگاه ها در پذیرش دعوای اعسار نسبت به احکام دیگر مراجع موجب قانونی ندارد؛ با عنایت به این مراتب هر دعوای اعسار باید جداگانه در مرجع صالح خود رسیدگی و چنان چه سابق بر آن حکم اعسار صادر شده باشد به مرجع رسیدگی کننده جدید ارائه و در حکم این مرجع لحاظ گردد و اگر در زمان رسیدگی ارائه نشود از موجبات درخواست حکم تعدیل برای اعسار خواهد بود.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 24 - رسیدگی به دعوای اعسار به طور کلی با دادگاهی است که صلاحیت رسیدگی نخستین به دعوای اصلی را دارد یا ابتدا به آن رسیدگی نموده است.

مشاهده ماده 24 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 84 - در موارد زیر خوانده می تواند ضمن پاسخ نسبت به ماهیت دعوا ایراد کند: 1 - دادگاه صلاحیت نداشته باشد. 2 - دعوا بین همان اشخاص در همان دادگاه یا دادگاه هم عرض دیگری قبلا" اقامه شده و تحت رسیدگی باشد و یا اگر همان دعوا نیست دعوایی باشد که با ادعای خواهان ارتباط کامل دارد. 3 - خواهان به جهتی ازجهات قانونی از قبیل صغر عدم رشد جنون یا ممنوعیت از تصرف دراموال در نتیجه حکم ورشکستگی اهلیت قانونی برای اقامه دعوا نداشته باشد. 4 - ادعا متوجه شخص خوانده نباشد. 5 - کسی که به عنوان نمایندگی اقامه دعوا کرده از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومت و سمت او محرز نباشد. 6 - دعوای طرح شده سابقا بین همان اشخاص یا اشخاصی که اصحاب دعوا قائم مقام آنان هستند رسیدگی شده نسبت به آن حکم قطعی صادر شده باشد. 7 - دعوا بر فرض ثبوت اثر قانونی نداشته باشد از قبیل وقف و هبه بدون قبض. 8 - مورد دعوا مشروع نباشد. 9 - دعوا جزمی نبوده بلکه ظنی یا احتمالی باشد. 10 - خواهان در دعوای مطروحه ذی نفع نباشد. 11 - دعوا خارج از موعد قانونی اقامه شده باشد.

مشاهده ماده 84 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 13ـ دعوای اعسار در مورد محکوم به در دادگاه نخستین رسیدگی کننده به دعوای اصلی یا دادگاه صادرکننده اجرائیه و به طرفیت محکوم له اقامه می شود.

مشاهده ماده 13 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

ماده 6 ـ معسر کسی است که به دلیل نداشتن مالی به جز مستثنیات دین قادر به تادیه دیون خود نباشد. تبصره ـ عدم قابلیت دسترسی به مال در حکم نداشتن مال است. اثبات عدم قابلیت دسترسی به مال برعهده مدیون است.

مشاهده ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM