نظریه مشورتی شماره 7/1400/1031

نظریه مشورتی شماره 7/1400/1031

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/1400/1031


شماره نظریه:
7/1400/1031

شماره پرونده:
1400-168-1031 ک

تاریخ نظریه:
1400/12/07

استعلام
6-پس از فوت شخص و طرح شکایت از طرف اولیای دم هیات انتظامی نظام پزشکی در مرحله بدوی و تجدیدنظر حکم برائت پزشکان را صادر و اعلام می نماید و متعاقبا با اعتراض اولیای دم دادگاه تجدیدنظر استان رای نظام پزشکی را تایید می نماید هم زمان پرونده کیفری نیز تشکیل و در پرونده کیفری محکمه بدوی موضوع را به پزشکی قانونی ارجاع و آن مرجع ضمن احراز تقصیر پزشکان و تعیین درصد آن حکم بر محکومیت صادر می نماید و پرونده مورد تجدیدنظرخواهی پزشکان واقع و به همان شعبه ای که رای نظام پزشکی را تایید نموده است ارجاع می گردد سوال این است که:1-آیا نظریه نظام پزشکی با وصف تایید در دادگاه تجدیدنظر برای محکمه کیفر ی لازم الاتباع می باشد یا خیر؟ 2-در صورت لازم الاتباع نبودن آیا قضائی که سابقا رای نظام پزشکی را تایید نموده اند دارای جهات رد دادرس می باشند؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
1- هر چند مطابق بند «ز» ماده 3 قانون تشکیل سازمان نظام پزشکی یکی از وظایف این سازمان اظهار نظر کارشناسی در مورد جرایم پزشکی است که به موجب تبصره 3 ماده 35 این قانون هیئت های بدوی انتظامی پزشکی شهرستان ها مرجع صالح برای اعلام نظر کارشناسی است و نیز طبق تبصره 5 ماده مذکور مراجع قضایی می توانند در صورت لزوم نظریه هیئت تجدید نظر و یا هیئت عالی پزشکی را اخذ کنند و نظریه کارشناسی مراجع مذکور بر اساس تبصره 1 ماده 41 این قانون مشورتی است؛ اما هیات های انتظامی به موجب بند «هـ» ماده 5 قانون یادشده علاوه بر وظیفه فوق الذکر رسیدگی به تخلفات صنفی و حرفه ای شاغلین گروه پزشکی و حرف وابسته به آن را عهده دار هستند که امری متفاوت از همکاری با مراجع قضایی در رسیدگی به جرایم پزشکی است؛ بنابراین در فرض پرسش که رای هیات انتظامی تجدید نظر پزشکی در خصوص تخلفات پزشکی در دادگاه تجدید نظر استان تایید شده است با توجه به تفاوت «تخلف» با «جرم» از حیث شکلی و ماهوی موجب قانونی جهت الزام مرجع قضایی رسیدگی کننده به جرم پزشکی در تبعیت از رای قطعی صادره در خصوص تخلف پزشکی وجود ندارد. 2- با عنایت به هدف مقنن از وضع قواعد رد دادرس (مبنی بر لزوم حفظ بی طرفی قاضی) چون «تقصیر پزشکی» که قبلا دادگاه تجدید نظر در مورد آن اظهارنظر کرده است یکی از ارکان اصلی یعنی رکن مادی جرم مورد رسیدگی را تشکیل می دهد لذا نوعی اظهارنظر ماهوی پیشین پیرامون موضوع بوده و به استناد بند «ت» ماده 421 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 از موارد رد دادرس است.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 421 ـ دادرس در موارد زیر باید از رسیدگی امتناع کند و طرفین دعوی نیز می توانند در این موارد ایراد رد دادرس کنند: الف ـ قرابت نسبی یا سببی تا درجه سوم از هر طبقه بین دادرس و یکی از طرفین دعوی یا شریک یا معاون جرم؛ وجود داشته باشد. ب ـ دادرس قیم یا مخدوم یکی از طرفین دعوی باشد یا یکی از طرفین مباشر امور دادرس یا امور همسر وی باشد. پ ـ دادرس همسر و یا فرزند او وارث یکی از طرفین دعوی یا شریک یا معاون جرم باشند. ت ـ دادرس در همان امر کیفری قبلا تحت هر عنوان یا سمتی اظهارنظر ماهوی کرده یا شاهد یکی از طرفین بوده باشد. ث ـ بین دادرس پدر و مادر همسر و یا فرزند او و یکی از طرفین دعوی یا پدر و مادر همسر و یا فرزند او دعوای حقوقی یا کیفری مطرح باشد یا در سابق مطرح بوده و از تاریخ صدور رای قطعی بیش از دو سال نگذشته باشد. ج ـ دادرس همسر و یا فرزند او نفع شخصی در موضوع مطروحه داشته باشند. تبصره ـ شکایت انتظامی از جهات رد دادرس محسوب نمی شود.

مشاهده ماده 421 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM