نظریه مشورتی شماره 672/96/7

نظریه مشورتی شماره 672/96/7

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 672/96/7


شماره نظریه:
672/96/7

شماره پرونده:
69-681/1-403

تاریخ نظریه:
1396/03/22

استعلام
در جرائمی که واجد وصف عمومی است مثل سرقت چنانچه وقوع جرم مثلا با اقرار متهم کشف گردد ولی شاکی شناسایی نشود آیا دادگاه می تواند حکم به محکومیت صادر نماید یا اینکه به لحاظ اینکه شاکی شناسایی نشده امکان محکومیت متهم وجود ندارد؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
اقرار طبق ماده 160 قانون مجازات اسلامی 1392 یکی از ادله اثبات جرم است و در جرایمی که با اقرار و شهادت قابل اثبات است از جمله سرقت تعزیری با توجه به ماده 161 همین قانون شهادت و اقرار موضوعیت دارد؛ مگر اینکه قاضی علم به خلاف آن داشته باشد. بنابراین در فرض استعلام نیز اقرار متهم در صورت احراز و رعایت شرایط مقرر در مواد 166 167 168 169 و 170 قانون مذکور می¬تواند دلیل اثبات دعوای کیفری باشد مگر اینکه با علم قاضی در تعارض باشد که در این صورت مطابق قسمت اخیر ماده 171 قانون مزبور اقدام می¬گردد. لکن صدور حکم محکومیت سارق به مجازات موجب حد با توجه به ماده 268 قانون مجازات اسلامی 1392 منوط به حصول تمام شرایط مندرج در ذیل ماده اخیرالذکر از جمله "شکایت صاحب مال از سارق نزد مرجع قضایی" است. بدیهی است که در صورت وجود مال مسروقه (در فرض استعلام) دادگاه ¬باید وفق ماده 148 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 نسبت به آن تعیین تکلیف نماید. (حسب مورد مجهول¬المالک یا غائب).

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 160 ـ ادله اثبات جرم عبارت از اقرار شهادت قسامه و سوگند در موارد مقرر قانونی و علم قاضی است. تبصره ـ احکام و شرایط قسامه که برای اثبات یا نفی قصاص و دیه معتبر است مطابق مقررات مذکور در کتاب قصاص و دیات این قانون می باشد.

مشاهده ماده 160 قانون مجازات اسلامی

ماده 268 ـ سرقت در صورتی که دارای تمام شرایط زیر باشد موجب حد است: الف ـ شیء مسروق شرعا مالیت داشته باشد. ب ـ مال مسروق در حرز باشد. پ ـ سارق هتک حرز کند. ت ـ سارق مال را از حرز خارج کند. ث ـ هتک حرز و سرقت مخفیانه باشد. ج ـ سارق پدر یا جد پدری صاحب مال نباشد. چ ـ ارزش مال مسروق در زمان اخراج از حرز معادل چهار و نیم نخود طلای مسکوک باشد. ح ـ مال مسروق از اموال دولتی یا عمومی وقف عام و یا وقف بر جهات عامه نباشد. خ ـ سرقت در زمان قحطی صورت نگیرد. د ـ صاحب مال از سارق نزد مرجع قضایی شکایت کند. ذ ـ صاحب مال قبل از اثبات سرقت سارق را نبخشد. ر ـ مال مسروق قبل از اثبات سرقت تحت ید مالک قرار نگیرد. ز ـ مال مسروق قبل از اثبات جرم به ملکیت سارق در نیاید. ژ ـ مال مسروق از اموال سرقت شده یا مغصوب نباشد.

مشاهده ماده 268 قانون مجازات اسلامی

ماده 148 ـ بازپرس در صورت صدور قرار منع موقوفی یا ترک تعقیب باید درباره استرداد و یا معدوم کردن اشیاء و اموال مکشوفه که دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده از جرم تحصیل شده حین ارتکاب استعمال شده و یا برای استعمال اختصاص داده شده است تعیین تکلیف کند. در مورد ضبط این اموال یا اشیاء دادگاه تکلیف آنها را تعیین می کند. بازپرس مکلف است مادام که پرونده نزد او جریان دارد به تقاضای ذینفع و با رعایت شرایط زیر دستور رد اموال و اشیای مذکور را صادر کند: الف ـ وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد. ب ـ اشیاء و اموال بلامعارض باشد. پ – از اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم شود. تبصره 1 ـ در تمام امور کیفری دادگاه نیز باید ضمن صدور رای نسبت به استرداد ضبط و یا معدوم کردن اشیاء و اموال موضوع این ماده تعیین تکلیف کند. تبصره 2 ـ متضرر از تصمیم بازپرس یا دادگاه در مورد اشیاء و اموال موضوع این ماده می تواند طبق مقررات اعتراض کند هر چند قرار بازپرس یا حکم دادگاه نسبت به امر کیفری قابل اعتراض نباشد. در این مورد مرجع رسیدگی به اعتراض نسبت به تصمیم بازپرس دادگاه و نسبت به تصمیم دادگاه دادگاه تجدید نظر استان است.

مشاهده ماده 148 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM