این
رای وحدت رویه اختصاص به
دعوی خلع ید دارد و امکان تسری به سایر دعاوی از جمله الزام به تحویل مبیع را ندارد چرا که اولا در متن رای صراحتا از
خلع ید استفاده شده و نام این دعوی آمده است. ثانیا در متن رای آمده است که رای صادره از شعبه پنجم دادگاه تجدید نظر استان صحیح صادر شده و موضوع پرونده مطروحه در شعبه پنجم
خلع ید بوده است و نه الزام به تحویل مبیع. ثالثا منشا
دعوی خلع ید و الزام به تحویل مبیع متفاوت است. در
دعوی خلع ید منشا حق خواهان مالکیت اوست و در دعوی الزام به تحویل مبیع منشا حق خواهان
قرارداد بین او و خوانده است بر همین اساس در
دعوی خلع ید "مالکیت" مستلزم اثبات است. رابعا
رای وحدت رویه شباهت به قانون تفسیری دارد و لازم است که قوانین تفسیری مضیق تفسیر شوند و به علاوه تفسیر موسع
رای وحدت رویه خلاف اصل تفکیک قوا است. در واقع به نوعی سپردن اختیار قانون گذاری به قوه قضاییه است که مذموم می باشد. علی هذا با توجه به استدلالات فوق و این که در حال حاضر در پاره ای مواقع تنظیم
سند رسمی تکلیفی سنگین است که مستلزم مقدمات متعدد است توسعه مفاد رای به دعوی الزام به تحویل مبیع مستمسکی برای شانه خالی کردن فروشندگان از تحویل مبیع خواهد شد.