حواله تعهد به پرداخت مال به وسیله کسی است که مثل آن را به محیل بدهکار است و نظر اجماعی فقهای متقدم و متاخر همین است. حواله¬هایی که موسسات مالی غیربانکی دراختیار مشتریان قرار می¬دهند از جمله اسنادی هستند که زاییده تفکر ترقی خواه بشر است. اشخاص نمی¬خواهند خود را در اسناد و مدارک و ضوابط دست و پاگیر اسناد تجاری قدیمی گرفتار کنند. لازمه سرعت در تجارت پذیرش اسناد جدیدی است که موید وقوع معاملات یا اشتغال ذمه و گردش سریع اسناد بین بازرگانان است. صادرکننده این نوشته توجهی به نوع سند و ماهیت آن ندارد؛ بلکه وجهی که نزد موسسه دارد به اشخاص حواله و اذن در وصول و تملک می¬دهد. مقنن در ماده 310
قانون تجارت اسم این نوشته را چک نهاده است. تمرکز بر اسم و عنوان سند مهم نیست آنچه مهم است اهداف صدور اسناد ذمه¬ای است. این که سند تابع مقررات تجارت است یا
قانون صدور چک یا قانون مدنی صرفا جهت ثبوت و اثبات و امتیازات قانونی اسناد موثر است. در ماده 310 واژه «محال¬علیه» ا
طلاق داشته و شامل بانک¬های دولتی و غیردولتی موسسات مالی و حتی موسسات خیریه هم می¬شود. با توجه به ا
طلاق مواد 310 311 و 313
قانون تجارت ماهیت نوشته¬هایی را که موسسات مالی در اختیار مشتریان قرار می¬دهند با اجتماع شروط مصرحه ماده 310 (از جمله وجود وجوه نزد محال¬علیه) باید سند تجاری تلقی کرد. ولی امتیازات
قانون صدور چک مثل ماده 16 آن را ندارد و صرفا یک سند عادی تجاری است که از امتیازات
قانون تجارت باید بهره¬مند باشد. یک سند لازم الاجرا نیست زیرا سند لازم¬الاجرا فقط در مورد اسناد رسمی و سند تجاری چک که در حکم آن است مصداق دارد.