در صورتی که اسقاط حق عزل وکیل در ضمن عقد لازمی به صورت شرط نتیجه ظهور نماید بنابر حاکمیت اراده طرفین و لزوم وفای به شرط اختیار عزل موکل ساقط و او پایبند به وکالت می¬شود. ولی در صورتی که اسقاط حق عزل وکیل به صورت شرط فعل باشد بدین معنی که موکل در ضمن عقد لازمی تعهد نماید که از حق عزل استفاده نکند در این صورت حق عزل از بین نمی¬رود و اگر برخلاف شرط آن را بکار برد عزل نفوذ خود را داشته و وکالت را منحل می¬سازد؛ لکن اگر شرط عدم عزل به سود او شده باشد می¬تواند به استناد
خیار تخلف از شرط عقد لازم را فسخ کند و در صورتی¬که حق عزل وکیل در ضمن عقد وکالت اسقاط شود با اصلی که در ماده 10
قانون مدنی پذیرفته شده است و آنچه اشخاص را در قراردادهای خص
وصی پایبند می¬نماید توافق آنان است و به عبارتی همان دو اراده¬ای که عقد وکالت را به وجود می¬آورد می¬تواند آن را منحل سازد. در موردی که سقوط عزل و یا استعفای وکیل ضمن وکالت اعلام می¬شود بیانگر آن است که طرفین خواسته¬اند آزادی اراده خود را در این خصوص محدود کنند. بنابراین لازمه احترام به خواسته آنان و وفای به شرط ایجاب می¬نماید که از مفاد آن پیروی شود.