نشست قضایی شماره 1398-6448

نشست قضایی شماره 1398-6448

مجموعه کامل نشست های قضایی

نشست قضایی شماره 1398-6448


کد نشست:
1398-6448

تاریخ برگزاری:
1397/05/16

برگزار شده توسط:
استان کرمان/ شهر زرند

موضوع:
امکان یا عدم امکان جلب محکوم له در اعاده عملیات اجرایی

پرسش:
در اعاده عملیات اجرایی طبق مواد 39 و 156 قانون اجرای احکام مدنی آیا امکان جلب محکوم له در صورت عدم عودت میزان وجوه دریافتی مازاد وجود دارد یا خیر؟ عودت مال در این موارد آیا بصورت دستور قضایی انجام می شود یا در قالب طرح دعوی باید باشد ؟

نظر هیئت عالی:
از آنجایی که اعمال و اجرای مقررات قانون نحوه ی اجرای محکومیت های مالی به ویژه مفاد ماده 3 قانون مرقوم قانون خاص است و قابل تسری به محکوم له ممتنع از عودت مال نمی باشد چه مطابق ماده 39 قانون اجرای احکام مدنی صرفا عملیات اجرایی اعاده می شود و در صورت عدم امکان اعاده مال یا خودداری محکوم له از عودت آن و ضمانت اجرای جلب و بازداشت محکوم له ممتنع وجود ندارد و مشمول مقررات ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی نیز نمی شود.

نظر اکثریت:
مطابق با ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی جلب هر محکومی باید به موجب حکم و وجود یک محکوم به باشد که محکوم علیه از پرداخت ان امتناع کرده است باشد. در اینجا هرچند در مواد 39 و 156 قانون اجرای احکام اجازه داده است تا واحد اجرا بدون رسیدگی قضایی و وجود یک حکم قطعی نسبت به انجام اعاده عملیات اجرایی درخصوص آنچه محکوم له باید بدهد اقدام کند لکن این امر شامل جلب و بازداشت وی نیست زیرا ایشان محکوم علیه واقعی نیست بلکه صرفا قانونگذار جهت جلوگیری از تشکیل پرونده مجدد این اجازه را داده است پس در مقام شک باید درخصوص بازداشت و جلب محکوم له احتیاط کرد.درخصوص قسمت دوم سوال به صراحت ماده 39 به دستور دادگاه بدون اجراییه اعاده عملیات اجرایی انجام میشود.

نظر اقلیت:
اولا اعاده عملیات اجرایی صرفا بنا بر صراحت ماده 39 با دستور دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجرا شده است و بدون نیاز به حکم یا اجراییه انجام میشود. در واقع قانونگذار خواسته تا جهت اعاده عملیات محکوم علیه سابق مجبور به طرح مجدد دعوا نشود و از طرفی چون در انتهای ماده 39 تمام آثار و نتایج حکم را به دستور اعاده عملیات اجرایی تعمیم داده است بنابراین جلب محکوم علیه نیز یکی از آثار حکم است مانند تامین و توقیف اموال چنانچه نتوان مالی از محکوم له که می بایست در مقام اعاده اجرا مالی به محکوم علیه پرداخت کند؛ کشف نمود امکان جلب ایشان و اعمال ماده 3 نیز وجود دارد زیرا مقنن در انتهای ماده 39 جلب محکوم له را استثنا نکرده و عبارت ترتیبی که برای اجرای حکم مقرر است شامل اخطار محکوم له و توقیف اموال و در نهایت جلب وی میشود و خروج جلب از عموم و اطلاق ماده دلیل خاص میخواهد که ما فاقد این دلیل خاص هستیم.

مبحث:
آیین دادرسی مدنی

منبع:
سامانه نشست های قضایی


مواد مرتبط با این نشست قضایی

ماده 39 ـ هر گاه حکمی که به موقع اجرا گذارده شده بر اثر فسخ یا نقض یا اعاده دادرسی به موجب حکم نهایی بلااثر شود عملیات اجرایی به دستور دادگاه اجرا کننده حکم به حالت قبل از اجرا بر می گردد و در صورتی که محکوم به عین معین بوده و استرداد آن ممکن نباشد دادورز ( مامور اجرا) مثل یا قیمت آن را وصول می نماید. اعاده عملیات اجرایی به دستور دادگاه به ترتیبی که برای اجرای حکم مقرر است بدون صدور اجراییه به عمل می آید.

مشاهده ماده 39 قانون اجرای احکام مدنی

ماده 156 ـ در صورتی که به طلبکاری زائد از سهم او داده شده باشد مقدار زائد به نحوی که در ماده 39 مقرر گردیده مسترد می شود.

مشاهده ماده 156 قانون اجرای احکام مدنی

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM