ماده 39 قانون نظارت بر رفتار قضات

متن کامل ماده 39 قانون نظارت بر رفتار قضات.

ماده ۳۹ قانون نظارت بر رفتار قضات

متن کامل ماده ۳۹ قانون نظارت بر رفتار قضات.

ماده 39 قانون نظارت بر رفتار قضات

ماده 39ـ هرگاه قاضی در مظان ارتکاب جرم عمدی قرار گیرد دادستان موضوع را بررسی و چنانچه دلایل و قرائن دلالت بر توجه اتهام داشته باشد تعلیق وی از سمت قضائی را تا صدور رای قطعی توسط مرجع ذی صلاح و اجرای آن از دادگاه عالی تقاضا می کند. دادگاه مذکور پس از رسیدگی به دلایل تصمیم مقتضی اتخاذ می نماید.

ماده 39 قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب 1390/07/17

ماده ۳۹ قانون نظارت بر رفتار قضات

ممشاهده ماده ۳۹ قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب 1390/07/17

قانون نظارت بر رفتار قضات / ماده 39

ماده ۳۹ قانون نظارت بر رفتار قضات

پایگاه جامع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۹۰/۰۷/۱۷

متن ماده 39
قانون نظارت بر رفتار قضات

مصوب ۱۳۹۰/۰۷/۱۷
  • ماده ۳۹ قانون نظارت بر رفتار قضات

    متن کامل 39 ماده

    مصوب ۱۳۹۰/۰۷/۱۷
متن ماده ۳۹

ماده 39ـ هرگاه قاضی در مظان ارتکاب جرم عمدی قرار گیرد دادستان موضوع را بررسی و چنانچه دلایل و قرائن دلالت بر توجه اتهام داشته باشد تعلیق وی از سمت قضائی را تا صدور رای قطعی توسط مرجع ذی صلاح و اجرای آن از دادگاه عالی تقاضا می کند. دادگاه مذکور پس از رسیدگی به دلایل تصمیم مقتضی اتخاذ می نماید.

تبصره 1ـ مرجع کیفری صالح می تواند تعلیق قاضی را جهت اقدام مقتضی از دادستان درخواست نماید.
تبصره 2ـ دادستان مکلف است پیش از اظهارنظر راجع به تعلیق قاضی به وی اعلام کند که می تواند ظرف یک هفته پس از ابلاغ اظهارات خود را به طور کتبی یا با حضور در دادسرا اعلام نماید. دادگاه عالی نیز در صورت اقتضاء به همین ترتیب اقدام می نماید.
تبصره 3ـ در صورتی که درخواست تعلیق قاضی از سوی دادسرا یا دادگاه عالی رد شود و پس از آن دلیل جدیدی کشف شود مرجع کیفری صالح می تواند بررسی مجدد موضوع تعلیق را از دادستان درخواست نماید.

ماده 38ـ اجرای احکام قطعی دادگاههای عالی برعهده دادسرا است.

نمایش ماده

ماده 40ـ تعقیب قاضی در جرائم غیرعمدی پس از اعلام مرجع کیفری و اجازه دادستان صورت می گیرد مگر آن که تعقیب یا اجرای حکم مستلزم جلب یا بازداشت قاضی باشد که در این صورت مطابق ماده (39) این قانون عمل می شود. تبصره ـ احضار قاضی که برابر این ماده بدون تعلیق مورد تعقیب قرار می گیرد و نیز احضار قاضی به عنوان شاهد و مطلع فقط از طریق رئیس کل دادگستری استان و به صورت محرمانه انجام می شود.

نمایش ماده
1
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-496 - مورخ 1396/04/13
2
نظریه مشورتی شماره 1400-127-136 ح - مورخ 1400/05/31
فردی که دارای پرونده های متعدد در حوزه قضایی می باشد پس از ارجاع پرونده به دادگاه و چند روز قبل از وقت رسیدگی به عناوین مختلف از قاضی شعبه یا دادرسان دادگاه شکایت کیفری قصور در انجام وظیفه طرح می نماید و با ارسال تصویر شکواییه از قاضی دادگاه درخواست صدور قرار امتناع از رسیدگی را می نماید. این در حالی است که نامبرده از بیشتر قضات این شهرستان شکایت کیفری کرده و تاکنون در خصوص شکایت های وی قرار منع تعقیب صادر شده است. با توجه به سوال مطروحه اعلام فرمایید: 1- بند «ه» ماده 91 قانون آیین دادرسی مدنی مربوط به زمانی است که پیش از تقدیم دادخواست پرونده کیفری یا حقوقی بین قاضی وطرف پرونده مطرح باشد یا این که اعلام شکایت طرفین پرونده علیه قاضی در اثنای رسیدگی و پس از ارجاع نیز مشمول این بند و رد دادرس خواهد بود؟ 2- اگر قبلا بین قاضی و یکی از طرفین پرونده در دادگاه کیفری یا دادسرا پرونده ای مطرح بوده و منجر به صدور قرار منع تعقیب شده باشد از تاریخ صدور قرار کمتر از دو سال گذشته باشد آیا قاضی دادگاه در صورت ارجاع دادخواست جدید باید قرار امتناع از رسیدگی صادر کند یا این که به صراحت بند «ه» ماده 91 قرار منع تعقیب مشمول این بند نبوده و فقط حکم قطعی مشمول جهات رد دادرس خواهد بود؟
3
نظریه مشورتی شماره 1975‏-‎1‏/‎168‏-‎92 - مورخ 1393/02/08
   
4
نظریه مشورتی شماره 99-168-1895 ک - مورخ 1399/11/28
اگر احدی از طرفین پرونده در اثناء رسیدگی علیه قاضی رسیدگی کننده شکایت کیفری طرح کند با این فرض که معمولا هدف از طرح شکایت کنار گذاشتن قاضی رسیدگی کننده از جریان رسیدگی به پرونده با موضوع جرایم مالی واقتصادی و دارای اهمیت است آیا از موارد موضوع بند «ث» ماده 421 قانون آیین دادرسی کیفری است؟
5
نظریه مشورتی شماره 69-861/1-694 - مورخ 1396/04/13
نظر به اینکه به استناد بند ث 421 قانون آیین دادرسی کیفری طرح پرونده کیفری یا حقوقی علیه قاضی رسیدگی کننده از موراد رد می باشد آیا د اگر در پرونده ای که نزد قاضی مطرح است نیز یکی از طرفین از قاضی شکایت کیفری مطرح کند و قصد وی این باشد که قاضی رسیدگی را از رسیدگی منع کند آیا این مورد نیز از موارد رد دادرس است.
6
نظریه مشورتی شماره 98-1/12-46ح - مورخ 1398/06/13
با توجه به ماده 41 قانون نظارت بر رفتار قضات مصوب1390 و ماده 36 آئین نامه اجرایی قانون یاد شده در پرونده های حقوقی آیا در راستای قرار تامین خواسته یا حکم محکومیت قطعی لازم الاجرا به طرفیت مقام قضایی نیاز به اجازه دادستان انتظامی قضات می باشد یا خیر؟
7
نظریه مشورتی شماره 97-168-254 - مورخ 1397/02/19
همانطور که استحضار دارید مطابق با بند ث ماده 421 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 وجود دعوای کیفری یا حقوقی فی مابین دادرس پدر و مادر همسر و یا فرزندان او با یکی از طرفین دعوا یا پدر و مادر همسر یا فرزندان او از جمله جهات رد دادرس می¬باشد نظر به اینکه برخی از اصحاب دعوی با اهدافی خاص و در حین رسیدگی به پرونده اقدام به طرح دعوا علیه قاضی رسیدگی کننده در دادسرای کارکنان دولت می نمایند آیا به صرف طرح دعوی یکی از اصحاب دعوی علیه قاضی رسیدگی کننده در دادسرای کارکنان دولت از موارد رد دادرس مصرح در ماده فوق الذکر می باشد یا خیر ؟
8
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-2383 - مورخ 1396/12/19
با توجه به مواد قانونی مرتبط بفرمایید آیا شکایت کیفری طرف پرونده از دادرس در اثناء رسیدگی در مواردی که قویا شبهه قصد خروج پرونده از شعبه مربوطه و انتقال پرونده به قاضی دیگر از سوی طرف پرونده وجود دارد از موارد صدور قرار امتناع از رسیدگی محسوب می گردد یا خیر؟
9
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-2303 ک - مورخ 1396/12/13
آیا صرف شکایت شاکی در پرونده علیه قاضی در دادسرای کارکنان دولت یا ویژه روحانیت موجب صدور قرار امتناع از رسیدگی خواهد شد یا خیر؟
10
نظریه مشورتی شماره 1938-1/168-95 - مورخ 1396/08/16
چنانچه بعد از ارجاع پرونده به شعبه و در حین رسیدگی یکی از اصحاب دعوی علیه قاضی رسیدگی کننده به پرونده یا اینکه قاضی رسیدگی کننده به پرونده علیه یکی از اصحاب دعوی که در نزد او پرونده دارند شکایت کیفری نموده یا دعوی حقوقی تقدیم نماید آیا از موجبات صدور قرار امتناع از رسیدگی است یا خیر؟
11
نظریه مشورتی شماره 96-168/1-519 - مورخ 1396/04/17
12
نظریه مشورتی شماره 69-861/1-915 - مورخ 1396/04/17
الف- چنانچه دادستان نسبت به اظهارنظر راجع به قرار نهایی در پرونده ای اقدام نماید و متعاقبا مشخص شود که احد از طرفین پرونده ی مذکور بدون اعلام به دادستان نسبت به طرح شکایت کیفری علیه وی اقدام نموده است و طبیعتا نیز دادستان بدون اطلاع نسبت به این موضوع اظهارنظر نموده است حال تکلیف در فروض مختلف ذیل چیست. 1-در اظهارنظر به عمل آمده با قرار منع تعقیب صادره مخالفت شده و عقیده به جلب به دادرس اعلام شده است و پرونده همچنان در جریان رسیدگی است 1-آیا لزومی به عدول دادستان از اظهارنظر سابق به لحاظ اطلاع لاحق وی وجو دارد دارد یا خیر؟ 2-آیا اظهارنظر به عمل آمده ی دادستان به لحاظ اینکه اطلاعی از موضوعی شکایت احد از طرفین پرونده نداشته است معتبر بوده و نیازی به اقدام خاصی نیست زیرا که مراد قانونگذار از اینکه شکایت از موارد رد دادرس می باشد جهت جلوگیری از خروج بی طرفی است که در مانحن فیه به لحاظ عدم اطلاع دادستان این امر متصور نیست. 3-در فرض اینکه نیاز به عدول دادستان از اظهارنظر می باشد آیا نیاز به صدور قرار امتناع از رسیدگی می باشد یا خیر؟ 4-آیا اقدامات دادیار که پس از اظهارنظر دادستان به عمل آمده است در فرض اینکه مقام اظهار نظر دیگری همان نظر اعلامی دادستان را داشته باشد و اعلام نماید اعتبار دارد یا خیر؟ 5-در صورتی که اظهارنظر به عمل آمده موافقت با قرار صادره اعم از منع تعقیب موقوفی تعقیب جلب به دادرسی و. . باشد و پرونده در دادسرا مختومه شده باشد آیا مجوز قانونی برای ورود مجدد به پرونده و اظهارنظر مقام اظهارنظر دیگر وجود دارد یا خیر؟ 6-از آنجایی که وفق بند ث ماده¬ی 421 قانون آئین دادرسی کیفری مطرح بودن دعوای حقوقی یا کیفری و ایضا در سابق مطرح بودن از موجبات صدور قرار رد دادرس می باشد که در فرض یاد شده به لحاظ اینکه اظهارنظر تمامی پرونده¬های مطروحه در دادسرا اصالتا با دادستان می باشد لذا آیا اظهارنظر دادستان برای پرونده هایی که قبل از شکایت کیفری احد از طرفین پرونده از دادستان در شعب تحقیق دادسرا مطرح بوده است هر چند که قبل از اظهارنظر علیه داستان شکایت شده باشد به لحاظ اینکه این گونه پرونده ها متعاقب وجود پرونده جاری در داسرا مطرح می گردد امکان پذیر است یا خیر؟ ب-از آنجایی که وفق ماده ی 401 قانون آئین دادرسی کیفری شرکت در جلسه ی محاکمه و دفاع از کیفرخواست صادره از سوی دادسرای محل وقوع جرم در پرونده ی مفتوح در دادگاه کیفری یک صالح خارج از حوزه قضایی محل وقوع جرم بر عهده دادسرای محل وقوع جرم است به عنوان مثال دفاع از کیفرخواست صادره از سوی دادسرای شهرستان آبیک در دادگاه کیفری یک مرکز استان قزوین به عهده ی دادسرای آبیک می باشد سوال اینجانب با توجه به اینکه در حال حاضر چارت دادیار دفاع از کیفرخواست حذف شده است و دادسرا نیز با کمبود نیروی قضایی روبروست و به لحاظ حجم و مشغله ی کاری دادستان و معاون وی حضور در جلسه ی محاکمه دادگاه کیفری یک که اصولا فاصله ی مکانی قابل توجهی از مرکز شهرستان محل خدمتی ایشان دارد و موجبات گرفتن وقت یک روزه همکار قضایی دادسرا می گردد و از طرفی وفق قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ارسال لایحه ی دفاعی برای جلسه ی محاکمه به منزله حضور در جلسه می باشد آیا در فرض ارسال لایحه ی دفاع از کیفرخواست از سوی دادستان برای جلسه ی محاکمه به منزله ی رعایت الزام حضور دادستان یا نماینده ی وی مقید در ماده¬ی 300 قانون آئین دادرسی کیفری می باشد یا خیر؟ ج- آیا مطالبه و اخذ پرونده ی ارجاع شده به دادیار از سوی دادستان و ارجاع آن به شعبه ی بازپرسی قانونا وجود دارد یا اینکه گرفتن پرونده ی ارجاع شده به دادیار و ارجاع آن به شعبه ی دیگر همانند پرونده های بازپرس وجود ندارد ضمن اینکه در قانون آئین دادرسی کیفری صرفا به بازپرس اشاره شده است.
ماده 39 قانون نظارت بر رفتار قضات

ماده ۳۹ قانون نظارت بر رفتار قضات

متن کامل ماده ۳۹ قانون نظارت بر رفتار قضات.

ماده 39 قانون نظارت بر رفتار قضات

متن کامل ماده 39 قانون نظارت بر رفتار قضات.

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM