رای قضایی شماره 9109970909400945

رای قضایی شماره 9109970909400945

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970909400945


شماره دادنامه قطعی:
9109970909400945

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/10/24

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
ارش ترس و وحشت

پیام رای:
ترس و وحشت (شوک عصبی) موجب محکومیت به ارش است.

رای خلاصه جریان پرونده
شعبه 106 دادگاه عمومی جزایی دزفول به موجب دادنامه شماره 00156ـ24/2/91 در خصوص اتهام آقایان 1ـ ح.ف. فرزند ح. 2ـ الف.ف. فرزند ح. هر دو نفر بر: الف ـ توهین ب ـ تهدید ج ـ تخریب د ـ وارد کردن شوک عصبی به شاکیه و اتهام خانم پ.د. فرزند ر. دایر بر توهین موضوع شکایت آقای م.ن. و خانم ف.ن. پس از احراز مجرمیت نامبردگان نسبت به موارد اتهامی به شرح مرقوم در دادنامه مستندا به مواد 367 495 608 677 و 699 قانون مجازات اسلامی هر یک از متهمین ردیف های اول و دوم را مشترکا و متفقا از بابت ارش ترس و وحشت به شاکی (وارد کردن شوک عصبی) به خانم ف.ن. به میزان 5/2 درصد دیه کامل در حق شاکی و هر کدام از آن ها از جهت بزه تهدید به 74 ضربه شلاق تعزیری و نسبت به بزه تخریب به دو سال حبس تعزیری و نسبت به بزه توهین و فحاشی به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم نموده است و از باب تکمیل و تتمیم مجازات با رعایت ماده 19 قانون مذکور هر کدام را به مدت سه سال از اشتغال در امور بنگاه داری منع کرده است و متهم ردیف سوم را در خصوص بزه توهین به یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم نموده است. رای در خصوص الف.ف. غیابی اعلام شده است. واخواهی متهم مورد قبول واقع نشده و دادنامه واخواسته طی شماره 00412 ـ 28/4/91 با رد درخواست تایید شده است. تجدیدنظرخواهی آقایان الف. و ح.ف. از رای صادره جهت رسیدگی به شعبه 14 دادگاه تجدیدنظر استان ارجاع که دادگاه مرجوع الیه طی دادنامه شماره 000898 ـ 16/7/91 با رد درخواست تجدیدنظرخواهی نامبردگان دادنامه تجدیدنظرخواسته را مورد تایید قرار داده است. آقای ح.ف. با تقدیم درخواستی به دیوان عالی کشور که در وقت مشاوره قرایت خواهد شد و خلاصه آن حکایت از این دارد که منزل متعلق به وی بوده و تخریب نسبت به او مصداق ندارد مجازات نامتناسب می باشد شاکیه در صحنه جرم حضور نداشته تا شوک عصبی بر وی واقع شود مشاجره لفظی بین فرزندش الف. با شاکی صورت گرفته و تعیین مجازات تتمیمی در ارتباط با یک موضوع صنفی موجب بروز مشکلات خانوادگی و رزق و روزی آن ها می شود و در صحنه درگیری حضور نداشته خواستار تجویز اعاده دادرسی شده که پرونده جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع و به شرح آتی مبادرت به صدور رای می گردد.هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش آقای احمدی عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای دکتر احتشامی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر «رد درخواست اعاده دادرسی»; مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور
با توجه به محتویات پرونده نظر به اینکه متقاضی تجویز اعاده دادرسی آقای ح.ف. در درخواست خود دلیل و یا مدرک جدیدی که با یکی از شقوق ماده 272 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب انطباق داشته باشد ارایه ننموده است لذا درخواستش رد می شود.
رییس شعبه 9 دیوان عالی کشور ـ عضو معاون
داودی ـ احمدی

قاضی:
احمدی , داودی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 367 ـ در ماده (366) این قانون اگر اولیای هر دو مجنی علیه خواهان قصاص باشند و دو مجنی علیه از نظر دیه یکسان نباشند و دیه مرتکبان بیش از دیه مجنی علیهم باشد مانند اینکه هر دو قاتل مرد باشند و یکی از دو مقتول زن باشد خواهان قصاص از سوی زن باید نصف دیه کامل را بپردازد که در این صورت به سبب مشخص نبودن مرتکب قتل زن فاضل دیه مذکور میان مرتکبان به نسبت مساوی تقسیم می شود. تبصره ـ دیه موضوع این ماده طبق این قانون و قبل از قصاص به مستحق پرداخت می شود.

مشاهده ماده 367 قانون مجازات اسلامی

ماده 495 ـ هرگاه پزشک در معالجاتی که انجام می دهد موجب تلف یا صدمه بدنی گردد ضامن دیه است مگر آنکه عمل او مطابق مقررات پزشکی و موازین فنی باشد یا این که قبل از معالجه برائت گرفته باشد و مرتکب تقصیری هم نشود و چنانچه اخذ برائت از مریض به دلیل نابالغ یا مجنون بودن او معتبر نباشد و یا تحصیل برائت از او به دلیل بیهوشی و مانند آن ممکن نگردد برائت از ولی مریض تحصیل می شود. تبصره 1– در صورت عدم قصور یا تقصیر پزشک در علم و عمل برای وی ضمان وجود ندارد هر چند برائت اخذ نکرده باشد. تبصره 2 ـ ولی بیمار اعم از ولی خاص است مانند پدر و ولی عام که مقام رهبری است. در موارد فقدان یا عدم دسترسی به ولی خاص رئیس قوه قضاییه با استیذان از مقام رهبری و تفویض اختیار به دادستان های مربوطه به اعطای برائت به طبیب اقدام می نماید.

مشاهده ماده 495 قانون مجازات اسلامی

ماده 608 ـ جنایتی که باعث جمع شدن یک یا دو لب و یا قسمتی از آن گردد موجب ارش است خواه موجب نمایان شدن دندان ها بشود خواه نشود.

مشاهده ماده 608 قانون مجازات اسلامی

ماده 677 ـ جنایتی که موجب زوال عقل یا کم شدن آن شود هرچند عمدی باشد حسب مورد موجب دیه یا ارش است و مرتکب قصاص نمی شود.

مشاهده ماده 677 قانون مجازات اسلامی

ماده 699 ـ جنایتی که موجب پیدایش عیبی در گفتار یا ادای حروف گردد و یا عیب موجود در آن را تشدید کند موجب ارش است.

مشاهده ماده 699 قانون مجازات اسلامی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM