رای قضایی شماره 9309970955301395

رای قضایی شماره 9309970955301395

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970955301395


شماره دادنامه قطعی:
9309970955301395

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/11/19

گروه رای:
اداری

نوع مرجع:
شعبه تجدیدنظر دیوان عدالت اداری

عنوان رای:
ملاک تشخیص اراضی بایر

پیام رای:
ملاک تشخیص اراضی بایر عدم بهره برداری از آن است و صرف سابقه مشجر بودن زمین نافی بایر بودن آن نیست.

رای شعبه تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
آنچه موضوع حکم دادنامه های استنادی وکیل آقای الف.پ. آمده است صوری بودن موضوع سند انتقال رسمی.. . مورخ.. . و ابطال سند عزل شماره.. . مورخه.. . و مالکیت آقای الف.پ. در زمان صدور سند عزل مذکور می باشد. به تصریح دادنامه های استنادی به شماره های.. . الی.. . صادره از شعبه 12 دادگاه تجدیدنظر استان اقدمات آقای س.پ. به موجب وکالت نامه رسمی صورت گرفته و تا زمانی که این اقدامات از طرف مرجع ذی صلاح قانونی ابطال نشود واجد اعتبار قانونی خواهد بود. و آقای س.پ. وکالت رسمی جهت حل و فصل موضوع ملک با شهرداری را داشته است همچنین پس از اصدار حکم قطعی از جانب دادگاه تجدیدنظر استان تهران آقای س.پ. در این پرونده با شکایت آقای الف.پ. به اتهام کلاهبرداری تحت تعقیب بوده لکن مجددا ایشان در پرونده مطروحه در دیوان عدالت اداری با عنوان وکیل مع الواسطه علیه شهرداری تقاضای ابطال اقدامات تملکی پلاک ثبتی موضوع دادنامه های مذکور را می نماید. به عبارت دیگر شاکی و متهم پرونده های مطروحه در دادگاه های عمومی این بار علیه شهرداری طرح دعوی می نمایند. آنچه مسلم است اقدامات شهرداری در تملک پلاک ثبتی.. . فرعی از.. . اصلی واقع در بخش.. . تهران به آنچه فرض مالکیت قانونی اشخاص به موجب ماده 22 47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک صورت گرفته است و اشخاص که مذکور در سند حق تملک و نقل و انتقال داشته اند. بدیهی است صدور حکم به صوری بودن معامله و حتی نفی وصف مالکیت اشخاص در زمان اجرای طرح به موجب قانون مالک ثبتی بوده است متوجه اقدامات دستگاه تملک کننده و تخلف از مقررات و عدم رعایت تشریفات قانونی در تملک نخواهد بود. همچنین انتقال سند از سوی شهرداری یک بار در اجرای تبصره 6 ماده 9 قانون زمین شهری مصوب 1366 و در مرتبه دوم بر اساس توافق با مالکین متن سند مباینتی ندارد و این اقدام شهرداری در راستای تایید تنفیذ اقدامات خود از سوی مالکین تعیین سند بوده است و موجب بررسی ابطال اقدامات تملکی محسوب نمی شود. مضافا اینکه پلاک مورد شکایت به تاریخ 1370/4/18 بایر تشخیص داده شده و ملاک اقدامات شهرداری در تملک پلاک مذکور واقع شده است بدیهی است زمینی که به هر علتی مورد بهره برداری قرار نگیرد بایر تلقی می گردد و مندرجات سند مالکیت ابرازی مبنی بر باغ مشجر نافی بایر بودن زمین مورد شکایت نخواهد بود. به عبارت دیگر اساسا شرط ضروری برای تشخیص زمین بایر سبق احیاء و عمران می باشد بنا به مراتب مذکور تمسک شکات بر اینکه زمین متنازع فیه برابر سند مشجر می باشد موجه نبوده و خللی بر اقدامات شهرداری در تملک پلاک مورد شکایت وارد نمی کند. لازم به ذکر است شرایط و الزامات مقرر در نظم حاکم به تملک دارای ارزش یکسانی نمی باشد و این گونه نیست که صرف عدم رعایت هر یک از شرایط منجر به ابطال اقدامات گردد. همچنین که عدم اطلاع به مالک به فرض ثبوت مالکیتش در زمان تملک باعث بطلان تملک نیست. در این میان الزامات پرداخت غرامت بیشتر مطرح می گردد. با عنایت به مراتب مذکور با پذیرش اشتباه بین مستندا به ماده 79 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 1392 ضمن نقض دادنامه شماره.. . مورخه.. . حکم به رد شکایت آقای الف.پ. با وکالت مع الواسطه آقای س.پ. و وکالت آقای م.م. صادر و اعلام می دارد. رای صادره قطعی است.
مستشاران شعبه سوم تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
عاشوری ـ مهری

قاضی:
مرتضی عاشوری , محمد مهری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 79ـ در صورتی که رئیس قوه قضائیه یا رئیس دیوان رای قطعی شعب دیوان را خلاف بین شرع یا قانون تشخیص دهند رئیس دیوان فقط برای یک بار با ذکر دلیل پرونده را برای رسیدگی ماهوی و صدور رای به شعبه همعرض ارجاع مینماید. رای صادر شده قطعی است. تبصره ـ چنانچه رای قطعی موضوع این ماده از شعبه بدوی صادر شده باشد در این صورت پرونده برای صدور رای به شعبه تجدیدنظر ارجاع می گردد.

مشاهده ماده 79 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری

ماده 9 ـ وزارت مسکن و شهرسازی موظف است زمین های مورد نیاز برای امر مسکن و خدمات عمومی را ضمن استفاده از کلیه اراضی موات و دولتی در شهرهایی که به پیوست این قانون به دلیل عدم تکاپوی اراضی مذکور در این شهرها ضرورت آن حتمی است به ترتیب از زمین های بایر و دایر شهری تامین نماید. مالکان اراضی بایر و دایر شهری اعم از اشخاص حقیقی یا حقوقی و بنیادها و نهادها و ارگانهای دولتی و غیر دولتی موظفند زمین های مورد نیاز دولت یا شهرداریها را که موضوع این قانون است به منظورهای ذیل و با تقویم دولت به آنها ( دولت و شهرداریها) بفروشند: الف ـ تفکیک و فروش توسط وزارت امور مسکن و شهرسازی به افراد واجدالشرایط دریافت زمین جهت مسکن و یا اجرای طرحهای ساختمان سازی مسکونی. ب ـ ایجاد تاسیسات عمومی و عمرانی و اداری و اجرای طرحهای مصوب شهری و عوض طرحهای شهری حسب مورد به وسیله وزارتخانه ها و شهرداریها و موسسات و شرکتهای دولتی و نهادها و موسساتی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است. ج ـ حفاظت از میراث فرهنگی کشور. تبصره 1 ـ در صورت مراجعه مالک یا مالکین زمین های بایر و دایر و اعلام یا اعلان عدم نیاز دولت و شهرداریها به زمین مالک می تواند پس از عمران و آماده سازی زمین نسبت به تفکیک و واگذاری زمین خود طبق ضوابط و مجوز وزارت مسکن و شهرسازی اقدام نماید. تبصره 2 ـ مالکان اراضی بایر و دایر شهری اعم از مشاع و یا شش دانگ که زمین آنها مورد نیاز دولت و شهرداریها به شرح این ماده است مشروط بر این که از مزایای مواد 6 یا 8 قانون اراضی شهری مصوب 1360 استفاده نکرده باشند حق دارند طبق ضوابط وزارت مسکن و شهرسازی قطعه یا قطعاتی از زمین مذکور به انتخاب خود و در صورت عدم امکان از سایر اراضی دولتی معادل 1000 (هزار) متر مربع عمران و تفکیک نمایند یا به دولت بفروشند زائد بر آن ( نه عین و نه منفعت) قابل واگذاری نیست مگر به دولت و با تقویم دولت و یا این که با اجازه و زیر نظر وزارت مسکن و شهرسازی عمران نموده واگذار نماید. تبصره 3 ـ صغار یتیم تا سن بلوغ شرعی و بازماندگان درجه اول شهدا و مفقودالاثرها و همسران آنها تا زمانی که فرزندان آنها را تحت تکفل داشته باشند از شمول این ماده مستثنی هستند عمران و تفکیک و واگذاری زمین های موضوع این تبصره مشمول مقررات این قانون بوده و چنانچه زمین مشمول این تبصره مورد نیاز برای طرح دولتی خاصی باشد که احداث آن در محل دیگری میسر نباشد معادل ارزش زمین مورد نظر از محل اراضی دولتی به صورت عوض واگذار می گردد. تبصره 4 ـ واگذاری سهام مشاعی مالکین اراضی شهری به یکدیگر در یک یا چند قطعه زمین به نحوی که سهم هر یک از مالکین پس از انتقال زائد بر حد نصاب مقرر در این ماده نگردد با رعایت شرایط مندرج در این قانون بلامانع است. تبصره 5 ـ شرکتهای تعاونی مسکن که قبل از تصویب قانون اراضی شهری مصوب 1360 مالک زمین هایی باشند با رعایت حداقل نصاب تفکیک محل وقوع زمین برای هر یک از اعضاء واجدالشرایط که از مزایای قانون اراضی شهری مصوب 1360 و این قانون استفاده نکرده باشند در قالب ضوابط وزارت مسکن و شهرسازی حق بهره برداری از زمین خود را دارا می باشند و زمین های مازاد بر نیاز آنها و نیز زمینی که طبق ضوابط مذکور در مهلت مقرر بدون عذر موجه عمران نگردد تابع مقررات این قانون و در اختیار دولت قرار می گیرد. تبصره 6 ـ در صورت استنکاف یا عدم مراجعه و یا عدم دسترسی به مالک یا نا مشخص بودن نشانی مالک پس از اعلان وزارت مسکن و شهرسازی و در صورت وجود تعارض ثبتی و در وثیقه بودن ملک یا هر گونه اشکالات حقوقی یا ثبتی دیگر که مانع از انجام معامله دولت گردد دولت یا شهرداریها با سپردن بهای زمین مورد تملک به صندوق ثبت محل زمین را تملک و حسب مورد وزارت مسکن و شهرسازی یا شهرداری به قائم مقامی مالک سند انتقال را امضاء می نمایند و در موقع مراجعه مالک پس از ارائه مفاصا حسابهای لازم و رفع هر گونه اشکال بهای آن قابل پرداخت می باشد و یا در صورت امکان زمین معوض واگذار می گردد. تبصره 7 ـ دولت و شهرداریها می توانند برای اجرای طرحهای دولتی و تاسیسات عمومی زیر بنایی خود زمین مورد نیاز را در شهرها و شهرکهای سراسر کشور با رعایت کلیه ضوابط و تبصره های این ماده تملک نمایند. تبصره 8 ـ زمین های دایری که دولت یا شهرداریها در کلیه شهرها و شهرکها نیاز به تملک آنها دارند پس از تصویب طرح و اعلام مراتب به ادارات ثبت قابل انتقال به غیر نبوده مگر به دولت یا شهرداریها. تبصره 9 ـ تقویم دولت بر اساس قیمت منطقه ای ( ارزش معاملاتی) زمین بوده و بهای اعیانی ها در اراضی و سایر حقوق قانونی طبق نظر کارشناس رسمی دادگستری بر اساس بهای عادله روز تعیین می گردد. تبصره 10 ـ در صورت درخواست و توافق مالک دولت موظف است به جای اراضی تملک شده از اراضی که در خارج از محدوده قانونی شهرها و شهرکها در اختیار دارد معادل ارزشی زمین تملک شده برای امر کشاورزی به مالکین این قبیل اراضی واگذار نماید. تبصره 11 ـ این ماده و تبصره های آن با استفاده از اجازه مورخ 1360.7.19 حضرت امام خمینی مدظله العالی که در آن مجلس شورای اسلامی را صاحب صلاحیت برای تشخیص موارد ضرورت دانسته اند صرفا در شهرهای مندرج در پیوست این قانون و تبصره های 7 و 8 آن در کلیه شهرها و شهرکهای سراسر کشور برای مدت 5 سال از تاریخ تصویب قابل اجراء است و پس از مهلت مذکور در شهرهای یاد شده نیز مانند سایر شهرهای کشور سایر مواد قانون قابل اجراء خواهد بود.

مشاهده ماده 9 قانون زمین شهری

ماده 22 - همین که ملکی مطابق قانون در دفتر املاک به ثبت رسید دولت فقط کسی را که ملک به اسم او ثبت شده و یا کسی که ملک مزبور به او منتقل گردیده و این انتقال نیز در دفتر املاک به ثبت رسیده یا اینکه ملک مزبور از مالک رسمی ارثا به او رسیده باشد مالک خواهد شناخت. در مورد ارث هم ملک وقتی در دفتر املاک به اسم وارث ثبت می شود که وراثت و انحصار آن ها محرز و در سهم الارث بین آن ها توافق بوده و یا در صورت اختلاف حکم نهایی در آن باب صادر شده باشد. تبصره - حکم نهایی عبارت از حکمی است که به واسطه ی طی مراحل قانونی و یا به واسطه ی انقضای مدت اعتراض و استیناف و تمیز دعوایی که حکم در آن موضوع صادر شده از دعاوی مختومه محسوب شود.

مشاهده ماده 22 قانون ثبت اسناد و املاک

ماده 47 - در نقاطی که اداره ی ثبت اسناد و املاک و دفا تر اسناد رسمی موجود بوده و وزارت عدلیه مقتضی بداند ثبت اسناد ذیل اجباری است: 1- کلیه ی عقود و معاملات راجعه به عین یا منافع اموال غیرمنقوله که در دفتر املاک ثبت نشده. 2- صلحنامه و هبه نامه و شرکتنامه.

مشاهده ماده 47 قانون ثبت اسناد و املاک

ماده 48 - سندی که مطابق مواد فوق باید به ثبت برسد و به ثبت نرسیده در هیچ یک از ادارات و محاکم پذیرفته نخواهد شد.

مشاهده ماده 48 قانون ثبت اسناد و املاک

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM