رای قضایی شماره 9109970222500897

رای قضایی شماره 9109970222500897

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970222500897


شماره دادنامه قطعی:
9109970222500897

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/07/09

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
تاثیر تصریح به قابلیت تجدیدنظر آرای قطعی

پیام رای:
درج قابلیت تجدیدنظر داشتن در ذیل رای تاثیری در وضعیت قابل تجدیدنظر بودن یا نبودن آن نخواهد داشت و این موضوع تابع عنوان خواسته و مبلغ آن می باشد. لذا رای دادگاه عمومی در مقام تجدیدنظر و اعاده دادرسی از رای شورای حل اختلاف علی رغم ذکر قابلیت تجدیدنظر قطعی است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای خ.و. به طرفیت تجدیدنظرخوانده آقای ص.الف. به خواسته تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه شماره 1615-8/5/90 لایحه شماره 1511-7/8/90 تجدیدنظرخوانده نظر به اینکه رای صادره از شورای حل اختلاف مطابق با موازین قانونی اصدار یافته و هیچ گونه خدشه و خللی به آن وارد نمی باشد ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه در اجرای ماده 31 قانون شورای حل اختلاف عینا رای صادره استوار می گردد رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 151 دادگاه عمومی حقوقی تهران - سعیدی
در خصوص دادخواست خواهان خ.و. به طرفیت خوانده ص.الف. و به خواسته اعاده دادرسی نسبت به رای شماره 151/900356 با توجه به محتویات پرونده و دفاعیات موثر خوانده به شرح لایحه شماره 592-6/6/91 و با عنایت به اینکه موجبی برای پذیرش اعاده دادرسی ارایه نگردیده است لذا دادگاه دعوی خواهان را محکوم به رد اعلام می نماید رای صادره ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در مرجع تجدیدنظر استان تهران خواهد بود.
رییس شعبه 151 دادگاه عمومی حقوقی تهران - سعیدی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص دعوی مطروحه از سوی آقای خ.و. به طرفیت آقای ص.الف. و دایر به خواسته تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه شماره 00257 مورخ 12/4/1391 شعبه 151 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر صدور حکم به رد دعوی اعاده دادرسی تجدیدنظرخواه از دادنامه قطعی شماره 00493 مورخ 8/8/1391 همان مرجع که در مقام تجدیدنظرخواهی از دادنامه شماره 1615 مورخ 8/5/90 حوزه 755 قاضی محترم شورای حل اختلاف مجتمع شماره 15 تهران که بر صدور حکم به محکومیت آقای و. به پرداخت مبلغ 000/000/48 ریال به عنوان اصل خواسته و با احتساب هزینه دادرسی و خسارت تاخیر در امر تادیه و در حق آقای الف. اشعار داشته اصدار یافته و طی دادنامه معترض عنه قطعی مرقوم ضمن رد تجدیدنظرخواهی مطروحه عینا دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید و استوار داشته و سپس طی دادخواست 1/3/1391 مشمول درخواست اعاده دادرسی واقع گردیده که علی رغم عدم رعایت تشریفات قانونی موضوع مواد 426 427 و 435 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و از سوی مستدعی اعاده دادرسی در طرح و اقامه دعوی مرقوم و نیز عدم اتخاذ تصمیم پیرامون درخواست حاوی دعوی معنونه از سوی مرجع یاد شده و مطابق تبصره ذیل ماده 435 قانون پیش گفته و با تغافل از ضوابط قانونی مشمول صدور دستور بلاتاریخ مندرج در برگ 48 پرونده مبنی بر تعیین وقت رسیدگی گردیده و صرف نظر از آشفتگی و درهم ریختگی و عدم نظم و ترتیب اوراق پرونده و از آنجا که مرجع یادشده در مقام رسیدگی به تجدیدنظرخواهی از دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 1615 قاضی شورای حل اختلاف صدرالذکر مبادرت به صدور رای معترض عنه به شماره دادنامه 00493- 8/8/91 و به صورت قطعی نموده و فی الواقع به عنوان مرجع عالی مبادرت به تایید و استواری دادنامه مرجع تالی نموده و در وضعیت حاضر رای تجدیدنظرخواسته به شماره 00257- 12/4/1391 علی الاصول و علی القاعده به صورت قطعی خواهد بود و درج قابلیت تجدیدنظر داشتن ذیل آن تاثیری در وضعیت نخواهد داشت زیرا برابر مقررات قانونی موضوع ماده 330 قانون پیش گفته اصل بر قطعیت آرای صادره از دادگاه های عمومی و انقلاب در امور حقوقی (مدنی) بوده و با توجه به مقررات قانونی موضوع بند اول ذیل ماده 11 قانون شوراهای حل اختلاف رسیدگی به اصل دعوی بدوی سابق الطرح در صلاحیت قاضی شورای حل اختلاف قرار گرفته که با صدور دادنامه قطعی اصداری از سوی مرجع تجدیدنظر مربوطه (شعبه 151 دادگاه عمومی حقوقی تهران) قطعیت حاصل نموده و اکنون اعاده دادرسی از آن و از دادگاه عالی مربوطه و دادنامه اصداری قطعی صورت پذیرفته که از شمول شقوق بندهای ماده 331 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی خروج موضوعی داشته خصوصا از بند اول ذیل ماده 331 مرقوم زیرا صلاحیت نسبی به دعاوی حقوقی تا مبلغ پنجاه میلیون ریال در صلاحیت شوراهای حل اختلاف قرار گرفته و میزان مقرره در مقررات یاد شده (ماده 330) از زمان اجرای قانون شوراهای حل اختلاف دستخوش تغییر و تحول واقع شده و با توجه به اصل خواسته به میزان 000/000/48 ریال که در صلاحیت شورای مذکور بوده و دادنامه اصداری به شماره 00493 قطعی بوده لذا اعاده دادرسی از آن در صلاحیت شعبه 151 مرقوم قرار داشته و به تبع اصل دادنامه معترض نیز قطعی بوده بناء علی هذا و با عنایت به مراتب معنونه مارالذکر و صرف نظر از وضعیت دعوی اعاده دادرسی مطروحه و کیفیت نارسای دادنامه اصداری نسبت به آن و از آنجا که به عقیده این دادگاه دادنامه تجدیدنظرخواسته به شماره 00257-12/4/91 به تبع اصل حکم و برابر ضوابط و مقرارت خاص مربوطه قطعی بوده لذا تجدیدنظرخواهی از آن فاقد موقعیت قانونی و غیر قابل استماع می باشد لهذا ضمن عدم قبول و عدم پذیرش آن مستندا به ماده 330 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و رعایت ماده 356 ناظر به مواد 2 و 3 همان قانون و اتخاذ وحدت از ملاک و منطوق بندهای 7 و 8 ذیل ماده 84 و ماده 89 قانون پیش گفته و رعایت بند اول ذیل ماده 11 و ماده 31 قانون شورای حل اختلاف قرار رد (عدم استماع) دعوی تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه را صادر و اعلام می دارد رای دادگــاه قطعی است.
مستشاران شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
طاهری - موحدی

قاضی:
سعیدی , حمیدرضاموحدی , طاهری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 31ـ عضویت در شورا افتخاری است. قوه قضائیه به تناسب فعالیت و میزان همکاری قضات اعضاء و کارکنان شورا پاداش مناسب پرداخت می کند. در خصوص اعضاء و کارکنان تمام وقت نیز با رعایت حداقل پرداخت حقوق مطابق قانون کار پاداش پرداخت می نماید.

مشاهده ماده 31 قانون شورای حل اختلاف

ماده 11ـ در کلیه اختلافات و دعاوی خانوادگی و سایر دعاوی مدنی و جرائم قابل گذشت مرجع قضائی رسیدگی‏کننده می‏تواند با توجه به کیفیت دعوی یا اختلاف و امکان حل و فصل آن از طریق صلح و سازش فقط یک بار برای مدت حداکثر سه ماه موضوع را به شورا ارجاع نماید. تبصره ـ در اجرای این ماده شوراها مکلفند برای حل و فصل دعوی یا اختلاف و ایجاد صلح و سازش تلاش کنند و نتیجه را اعم از حصول یا عدم حصول سازش در مهلت تعیین شده برای تنظیم گزارش اصلاحی یا ادامه رسیدگی به طور مستند به مرجع قضائی ارجاع ‏کننده اعلام نمایند.

مشاهده ماده 11 قانون شورای حل اختلاف

ماده 426 - نسبت به احکامی که قطعیت یافته ممکن است به جهات ذیل درخواست اعاده دادرسی شود: 1 - موضوع حکم مورد ادعای خواهان نبوده باشد. 2 - حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده باشد. 3 - وجود تضاد در مفاد یک حکم که ناشی از استناد به اصول یا به مواد متضاد باشد. 4 - حکم صادره با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و اصحاب آن که قبلا" توسط همان دادگاه صادر شده است متضاد باشد بدون آنکه سبب قانونی موجب این مغایرت باشد. 5 - طرف مقابل درخواست کننده اعاده دادرسی حیله و تقلبی به کار برده که در حکم دادگاه موثر بوده است. 6 - حکم دادگاه مستند به اسنادی بوده که پس از صدور حکم جعلی بودن آنها ثابت شده باشد. 7 - پس از صدور حکم اسناد و مدارکی به دست آید که دلیل حقانیت درخواست کننده اعاده دادرسی باشد و ثابت شود اسناد و مدارک یادشده در جریان دادرسی مکتوم بوده و دراختیار متقاضی نبوده است.

مشاهده ماده 426 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 427 - مهلت درخواست اعاده دادرسی برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه به شرح زیر می باشد: 1 - نسبت به آرای حضوری قطعی از تاریخ ابلاغ. 2 - نسبت به آرای غیابی از تاریخ انقضای مهلت واخواهی و درخواست تجدیدنظر. تبصره - در مواردی که درخواست کننده اعاده دادرسی عذر موجهی داشته باشد طبق ماده (306) این قانون عمل می شود.

مشاهده ماده 427 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 435 - در دادخواست اعاده دادرسی مراتب زیر درج می گردد: 1 - نام و نام خانوادگی و محل اقامت و سایر مشخصات درخواست کننده و طرف او. 2 - حکمی که مورد درخواست اعاده دادرسی است. 3 - مشخصات دادگاه صادرکننده حکم. 4 - جهتی که موجب درخواست اعاده دادرسی شده است. در صورتی که درخواست اعاده دادرسی را وکیل تقدیم نماید باید مشخصات او در دادخواست ذکر و وکالتنامه نیز پیوست دادخواست گردد. تبصره - دادگاه صالح بدوا در مورد قبول یا رد درخواست اعاده دادرسی قرار لازم را صادر می نماید و در صورت قبول درخواست مبادرت به رسیدگی ماهوی خواهد نمود. سایر ترتیبات رسیدگی مطابق مقررات مربوط به دعاوی است.

مشاهده ماده 435 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 331 - احکام زیر قابل درخواست تجدیدنظر می باشد : الف - در دعاوی مالی که خواسته یا ارزش آن از سه میلیون (000 000 3) ریال متجاوز باشد. ب - کلیه احکام صادره در دعاوی غیرمالی. ج - حکم راجع به متفرعات دعوا درصورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد. تبصره - احکام مستند به اقرار در دادگاه یا مستند به رای یک یا چند نفر کارشناس که طرفین کتبا رای آنان را قاطع دعوا قرار داده باشند قابل درخواست تجدیدنظر نیست مگر درخصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادرکننده رای.

مشاهده ماده 331 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 330 - آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در امور حقوقی قطعی است مگر در مواردی که طبق قانون قابل درخواست تجدیدنظر باشد.

مشاهده ماده 330 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM