رای قضایی شماره 9409970220600193

رای قضایی شماره 9409970220600193

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9409970220600193


شماره دادنامه قطعی:
9409970220600193

تاریخ دادنامه قطعی:
1394/03/12

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
آثار بطلان سند رسمی انتقال ملک

پیام رای:
در صورت صدور حکم مبنی بر بطلان سند رسمی انتقال ملک کلیه معاملات بین منتقل الیه و ایادی بعدی او معتبر نبوده و تصرفات آنان درملک به لحاظ فقدان مبانی قانونی و عدم انتقال ملک به ناقل قانونی به آنان عدوانی و غاصبانه محسوب و دعوی خلع ید به طرفیت آنان قابل پذیرش است.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست تقدیمی ع.الف. خ.م. به طرفیت الف. ب. و خ. الف. با وکالت ر. ش. دایر بر خلع ید از پلاک ثبتی.. . بخش 12 تهران و قلع و قمع مستحدثات با احتساب خسارات دادرسی به استناد تصویر مصدق سند مالکیت به سریال.. . دادنامه 880735-1388/11/5-880917-1388/12/26-870613-1387/11/26 به شرح دادخواست اظهار گردیده به موجب سند رسمی مالک شش دانگ پلاک مبحوث عنه هستم که خواندگان تحت تصرف غاصبانه خود دارند لذا به شرح خواسته مورد استدعاست وضعیت ثبتی حاکی است که سند مالکیت شش دانگ به نام ع.الف. افشانی ثبت و سند صادر گردیده سپس طبق سند شماره.. . به مورخه 1359/6/2 به ع.الف. خ.م. خواهان پرونده انتقال یافته است پیرو آن طبق سند شماره.. .-1383/7/30به الف. ب. (خوانده ردیف اول) منتقل و سند انتقالی مذکور به موجب دادنامه 735-1388/11/5-917-1388/12/26 شعبه 179 دادگاه عمومی تهران و دادنامه 282مورخ 1390/2/26 شعبه 6 دادگاه تجدید نظر تهران ابطال و نهایتا سند مالکیت المثنی به نام خواهان صادر گردیده آقای الف. ب. خوانده ردیف اول با خوانده ردیف دوم قرار داد مشارکت در ساخت به شماره.. . و به مورخه 1387/2/24 منعقد می نماید و به موجب آن آورده خوانده ردیف اول آقای الف. ب. شش دانگ پلاک مبحوث عنه و آورده خوانده ردیف دوم هزینه های ساخت بوده و بابت ما به التفاوت هزینه ساخت و پلاک مذکور وجوهی هم به خوانده ردیف اول از ناحیه خوانده ردیف دوم پرداخت و سهم هر یک از پلاک موصوف پس از ساخت به صورت بالمناصفه مقرر می گردد ملک مورد بازدید و معاینه و تحقیقات محلی قرار گرفت و به طور اجمال حاکی از اتمام سفت کاری و انجام قسمت های از نازک کاری ساختمان است که در شش طبقه ساخته شده است خوانده دفاعا اظهار داشته خلع ید و قلع و قمع فرع بر عدوانی بودن تصرفات متصرف و تحقق ارکان و شرایط غصب است که در ما نحن و فیه مفقود است زیرا اولا خواهان تا 1383/8/30 مالک بوده و به موجب سند.. . در مورخه مذکور به الف. ب. منتقل کرده است و با عملکرد غیر قانونی سند مذکور را باطل نموده است ثانیا مالکیت آقای الف. ب. از 1383/7/30 لغایت 1391/5/23 مسجل بوده و در مورخه 1387/2/24 مالک وقت با من قرارداد مشارکت در ساخت منعقد نموده است. من نیز در 6 طبقه مشتمل بر یک طبقه پارکینگ و 8 واحد آپارتمان مسکونی با رعایت کلیه موازین شرعی و قانونی ایجاد کرده ام و به پنجاه درصد آن به من واگذار گردیده است با هزینه های زیاد و مرارت های فراوان ساخته و متحمل هزینه شده ام و خلع ید و قلع و قمع بنا و مستحدثات با حقوق مکتسبه اینجانب در تعارض است و نمی توان حقوق اینجانب را ضایع ساخت علیهذا رد خواسته مورد استدعاست با عنایت به اظهارات و دفاعیات مطروحه و اسناد و مدارک ابرازی و معاینه محلی صورت گرفته گرچه مساعی دادگاه در جلب ر. یت و مصالحه بوده که عقیم ماند و ر. یت خدا و مخلوق وی در آن بهتر تامین می شد مع الوصف گرچه خواهان به وصف موجود مالک رسمی پلاک ثبتی مبحوث عنه هستند لیکن اقداماتی در آن صورت گرفته که با اتکاء سند رسمی بوده است به عبارتی دیگر سازنده که به وصف موجود شش طبقه در بنا نهاده مشارکت وی قطعا با اتکاء و اعتماد به سند رسمی بوده است که مالک رسمی وقت و الف. ب. داشته است بر اساس آن مجوز ساخت گرفته شده و مستحدثاتی ایجاد گردیده و با انتقال صوری یا واقعی به نام الف. ب. و مشارکت وی با سازنده موجب صرف هزینه های برای سازنده گردیده است و اگر خواهان قصد انتقال نداشتند تفویض وکالت در کنار مبایعه نامه توجیهی نداشته و در ملک مبحوث عنه تغییرات فیزیکی ماهیتی رخ داده است و عقیده دادگاه بر این است که عرصه ملک در حکم تلف است حداقل سه دانگ ملک عرصه و اعیان از مالکیت الف. ب. خارج شده و متعلق حق غیر واقع شده و تغییرات در آن حادث شده علی هذا دادگاه در راستای اجرای عدالت حکم بر بطلان دعوی خواهان به استناد ماده 197 آیین دادرسی صادر و اعلام می گردد و خواهان به مطالبه قیمت روز اعیان ملک مبحوث عنه خویش (همان گونه که سابقا داشته ) و عرضه آن ارشاد می شود رای صادره حضوری ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم محترم تجدید نظر استان تهران است.
دادرس شعبه 191 دادگاه عمومی حقوقی تهران - عیسی بلوری اربط

رای دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقای ع.الف. خ.م. با وکالت آقای ح. الف.ب. به طرفیت آقایان ا. الف. ب. 2. خ. الف. از دادنامه شماره 181مورخ 1393/2/28 شعبه 191دادگاه عمومی حقوقی تهران که طی ان حکم بر بطلان دعوی تجدیدنظرخواه به خواسته خلع ید از پلاک ثبتی.. . فرعی از.. . اصلی و قلع و قمع مستحدثات صادر شده وارد می باشد زیرا مالکیت تجدیدنظرخواه (خواهان بدوی) بر پلاک ثبتی مورد دعوی به استناد سند رسمی مالکیت و پاسخ اداره ثبت اسناد جنوب غرب تهران ثابت بوده و استیلاء ید خواندگان بر پلاک مزبور بر مبنای سند رسمی انتقال شماره.. . مورخ1383/7/30 دفتر اسناد رسمی شماره.. . تهران مشعر بر انتقال پلاک مزبور از ناحیه تجدیدنظرخواه به تجدیدنظرخوانده ردیف یک استوار شده که به دلالت رای شماره 735 مورخ 1388/11/5صادره از شعبه 179 دادگاه عمومی تهران حکم بر بطلان سند مزبور صادر شده و با این وصف فساد معاملات واقع شده بین تجدیدنظرخوانده ردیف یک و ایادی بعدی نیز محرز بوده و تصرفات تجدیدنظرخواندگان در ملک مزبور به لحاظ فقدان مبانی قانونی و عدم انتقال ملک به ناقل قانونی به آنان عدوانی و غاصبانه تلقی گردیده زیرا مطابق ماده 36 قانون مدنی تصرفی که ثابت شود ناشی از سبب مملک یا ناقل قانونی نبوده معتبر نخواهد بود مطابق ماده 311 همان قانون غاصب باید مال مغصوب راعینا" به صاحب آن رد نماید بنابراین دادگاه با پذیرش تجدیدنظرخواهی به استناد بندهای ج وهـ ماده 348 صدر ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته را نقض نموده و با توجه به دلایل و مستندات فوق الذکر و اینکه دلیلی از ناحیه تجدیدنظرخواندگان مبنی بر انتقال ملک به ناقل قانونی به انان ارایه نشده و لذا دعوی خواهان را ثابت تشخیص داده و به استناد مقررات یاد شده حکم بر محکومیت تجدیدنظرخواندگان به خلع ید از پلاک ثبتی.. . فرعی از...اصلی و قلع و قمع ابنیه احداثی در آن به علاوه پرداخت خسارات دادرسی به تجدیدنظرخواه صادر و اعلام می شود این قطعی است.
رییس و مستشار شعبه ششم دادگاه تجدیدنظراستان تهران
جلال فارسیجانی - سعید رضایی

قاضی:
رضائی , جلال فارسیجانی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 36 - تصرفی که ثابت شود ناشی از سبب مملک یا ناقل قانونی نبوده معتبر نخواهد بود.

مشاهده ماده 36 قانون مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM