رای قضایی شماره 9309970223001615

رای قضایی شماره 9309970223001615

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970223001615


شماره دادنامه قطعی:
9309970223001615

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/09/29

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
شرایط تقسیط سکه به قیمت آن در مهریه

پیام رای:
اگر اقساط مهریه به صورت عین سکه بهار آزادی تعیین شده باشد تقسیط آن به قیمت سکه ها بدون موافقت زوجه صحیح نیست.

رای دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست آقای ی.س. به طرفیت خانم م.ی. با وکالت الف. به خواسته اعسار از پرداخت محکوم به موضوع دادنامه شماره.. .. همین دادگاه که طی آن خواهان به پرداخت.. . عدد سکه بهار آزادی و خسارات دادرسی محکوم شده و اینک خواهان به شرح دادخواست تقاضای تقسیط آن را دارد. خوانده می گوید: دارایی دارد به نام دیگران کرده است. ودیعه توقیف کردم. شهود تعرفه شده متفقا بر ناتوانی خواهان در ایفای دین گواهی داده اند. دادگاه با نگرش در اوراق پرونده از جمله مفاد استشهادیه تقدیمی مطلعین بدین بیان که تصدیق نموده اند: خواهان قادر به پرداخت محکوم به به طور یک جا نمی باشد نظر به مودای اظهارات شهود که برای دادگاه در حد اماره قضایی و نه دلیل شرعی موثر بوده افزون بر آن خوانده دفاع موثری ابراز نداشته و دلیلی بر ایسار و عدم اعسار خواهان اقامه نکرده است؛ در واقع تعیین مهریه به صورت غیر متعارف در ابتدای زندگی مشترک خود اماره علم و اطلاع زوجین و ارتکاز ذهنی آنان از ناتوانی در پرداخت یکجای دین دارد. از این رو دادگاه نظر به آیه شریفه 280 سوره بقره : «و ان کان ذو عسره فنظره الی میسره» ترجمه: «و اگر بدهکار تنگدست باشد تا هنگام گشایش به او مهلت بدهید.» توجها به اصل مندرج در ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و ملاک ماده 504 آن به استناد مواد (1-20-21-23-37) قانون اعسار و ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و مواد 277-652-1083 قانون مدنی نظر به تجویز تبصره ذیل ماده 19 آیین نامه اجرایی موضوع ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی النهایه ناتوانی خواهان از پرداخت دفعی و نقدی محکوم به یاد شده را محرز دانسته با صدور حکم اعسار و در نهایت با استناد به قاعده «المیسور لا یسقط بالمعسور» به شرح زیر این بدهی را در حق خواهان تقسیط می نماید: خواهان مکلف است در ابتدا قیمت بیست سکه و هر دو ماه قیمت روز یک سکه را به زوجه تا استهلاک کامل محکوم به پرداخت نماید. چنانچه در وضعیت مالی خواهان اتفاقی افتاد که قادر به پرداخت بیشتری از دین شود این رای مانع توقیف سایر اموال نخواهد بود. رای صادره حضوری و ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض و تجدیدنظرخواهی در دادگاه های محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه 275 دادگاه عمومی خانواده تهران
وحدانی نیا

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم م.ی. به طرفیت آقای ی.س. نسبت به دادنامه شماره 1077 مورخ 1393/6/25 صادره از شعبه 275 دادگاه عمومی (خانواده) تهران که به موجب آن حکم به اعسار تجدیدنظرخوانده از پرداخت دفعی مهریه محکوم به و تقسیط آن صادر گردیده است اولا: مهریه محکوم به عین سکه بهار آزادی است و تقسیط آن به قیمت سکه ها بدون موافقت زوجه صحیح نیست. لذا با استناد به ماده 351 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی قیمت سکه های پیش پرداخت و اقساط ماهیانه به عین سکه بهار آزادی تصحیح می گردد. ثانیا: با توجه به مندرجات پرونده و مستندات رای و استدلال دادگاه و لوایح اعتراضی و دفاعی تجدیدنظرخواهی با هیچ یک از جهات مندرج در ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی انطباق ندارد و دادنامه تجدیدنظرخواسته مطابق قانون و دلایل موجود در پرونده صادر شده و مخالفت آن نیز با موازین شرعی محرز نیست. لذا با استناد به ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه مذکور با اصلاحیه مزبور تایید می شود. این رای قطعی است.
رییس و مستشار شعبه 30 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
بیگدلی - علیخانی

قاضی:
محرمعلی بیگدلی , حسین علیخانی , وحدانی نیا

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 277 - متعهد نمی تواند متعهدله را مجبور به قبول قسمتی از موضوع تعهد نماید ولی حاکم می تواند نظر به وضعیت مدیون مهلت عادله یا قرار اقساط دهد.

مشاهده ماده 277 قانون مدنی

ماده 652 - در موقع مطالبه حاکم مطابق اوضاع و احوال برای مقترض مهلت یا اقساطی قرار می دهد.

مشاهده ماده 652 قانون مدنی

ماده 1083 - برای تادیه ی تمام یا قسمتی از مهر می توان مدت یا اقساطی قرار داد.

مشاهده ماده 1083 قانون مدنی

ماده 198 - درصورتی که حق یا د ینی برعهده کسی ثابت شد اصل بر بقای آن است مگر این که خلاف آن ثابت شود.

مشاهده ماده 198 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 351 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر در رای بدوی غیر از اشتباهاتی از قبیل اعداد ارقام سهو قلم مشخصات طرفین و یا از قلم افتادگی در آن قسمت از خواسته که به اثبات رسیده اشکال دیگری ملاحظه نکند ضمن اصلاح رای آن را تایید خواهد کرد.

مشاهده ماده 351 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 348 - جهات درخواست تجدیدنظر به قرار زیر است : الف - ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه. ب - ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود. ج - ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی. د - ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادر کننده رای ه- ادعای مخالف بودن رای با موازین شرعی و یا مقررات قانونی. تبصره - اگر درخواست تجدیدنظر به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آمده باشد درصورت وجود جهات دیگر مرجع تجدیدنظر به آن جهت هم رسیدگی می نماید.

مشاهده ماده 348 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 358 - چنانچه دادگاه تجدیدنظر ادعای تجدیدنظرخواه را موجه تشخیص دهد رای دادگاه بدوی را نقض و رای مقتضی صادر می نماید. در غیر این صورت با رد درخواست و تایید رای پرونده را به دادگاه بدوی اعاده خواهد کرد.

مشاهده ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

ماده 6 ـ معسر کسی است که به دلیل نداشتن مالی به جز مستثنیات دین قادر به تادیه دیون خود نباشد. تبصره ـ عدم قابلیت دسترسی به مال در حکم نداشتن مال است. اثبات عدم قابلیت دسترسی به مال برعهده مدیون است.

مشاهده ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM