در پرونده کلاسه 300532 شعبه 104 دادگاه عمومی جزایی بوشهر آقای الف.خ. به وکالت از آقایان ف.ش. و ص.ف. دادخواستی بطرفیت بانک م. بوشهر 2 الف.ب.3 شرکت.ط به خواسته صدور حکم بر احراز برایت ذمه موکلین از پرداخت دیون موضوع دادنامه شماره 920300273 مورخه 29/3/92 شعبه 104 دادگاه جزایی (موردادعای بانک م. بوشهر) و الزام خواندگان ردیف دوم و 3 به پرداخت جمع دیون مذکور به انضمام
خسارت دادرسی و حق الوکاله وکیل مقوم به 51000000 ریال تقدیم دادگاه نموده با استناد به مدارک و مستندات ذکرشده در ستون مربوط به دلایل و منضمات دادخواست توضیح داده خوانده ردیف اول برابر پرونده کلاسه 7724 اجرای ثبت بوشهر در قبال تسهیلات اعطایی به شرکت.ط به میزان 6143615656 ریال و عدم پرداخت کامل اقساط از طرف شرکت مذکور مبادرت به تملک املاک موضوع سند رهنی شماره 152397 مورخ 23/8/85 دفتر اسناد رسمی شماره... بوشهر تنها در قبال مبلغ 262100000 ریال نموده است (پلاک های.. ./...و... با جمیع متعلقات آن ازجمله ماشین آلات و تاسیسات 3015 واقعات در بخش 2 بوشهر که در زمان پرداخت تسهیلات در سال 85 از طرف کارشناسان بانک به مبلغ 9710000000 ریال کارشناس گردیده.. . علی رغم پرداخت مبلغ 1589217000 از اقساط مذکور به بانک م.. . 2 علاوه بر تملک املاک مذکور به ثمن بخش مجددا از طرف بانک م. دادخواست دیگری بطرفیت شرکت مذکور و موکلین بخواسته صدور حکم بر محکومیت آنان به پرداخت مبلغ 4611353649 ریال به استناد قراردادهای داخلی بانکی به انضمام خسارت.. .طرح که با کلاسه 911091 در شعبه 104 دادگاه جزایی بوشهر مورد رسیدگی قرار گرفته و نهایتا حکم بر محکومیت موکلین صادر گردیده است 3 صرف نظر از ایراد و عدیده شکلی و ماهوی در پرونده اجرای ثبت و اینکه مطالبه دین واحد از دو محل برخلاف صریح قانون می باشد نظر به اینکه به استناد دادنامه قطعی شماره 90400325 مورخ 18/4/90 شعبه 4 دادگاه حقوقی بوشهر آقای الف.ب. مبادرت به خریداری کل شرکت مذکور از موکلین به موجب بیع نامه 15/5/87 (...) در قبال تنها پرداخت اقساط شرکت مذکور به شرح فوق به بانک م. نموده است و این موضوع به استناد اسناد و مدارک پیوستی بااطلاع و رضایت کامل بانک م. صورت گرفته است لذا موضوع از مصادیق بارز عقد ضمان مواد 684 و 698
قانون مدنی بوده به شرح خواسته تقاضای رسیدگی دارم جلسه اول رسیدگی به تاریخ 1/11/92 به جهت مجهول المکان بودن خوانده ردیف دو وقت بعدی از طریق آگهی ابلاغ در روزنامه جمهوری اسلامی انجام شده در جلسه بعدی مورخه 21/12/92 وکیل خواهان لایحه ای تقدیم به شماره وارده 92002398-15/12/92 ثبت دفتر و پیوست پرونده شده ضمن آن اشعار داشته در اجرای ماده 98 قانون آیین دادرسی مدنی خواسته دادخواست را به احراز انتقال ذمه موکلین از پرداخت تسهیلات پرداختی بانک م. بوشهر به شرکت ط. و انتقال ذمه خواندگان ردیف دوم و سوم دادخواست به پرداخت مطالبات مذکور به شرح مندرج در دادخواست به استناد دادنامه قطعی شماره 90400320 مورخه 18/4/90 شعبه 4 دادگاه حقوقی بوشهر و
قرارداد مورخه 5/5/87 تنظیمی فی مابین موکلین و آقای الف.ب.و دلایل مذکور در دادخواست تغییر و اصلاح نموده در اجرای دستور مندرج در مواد 648 (عقد ضمان عبارت است از اینکه شخصی مالی را که بری ذمه دیگری است به عهده بگیرد و 698 ( بعدازاینکه ضمان به طور صحیح واقع شده ذمه مضمون عنه بر و ذمه ضامن به مضمون له مشغول می شود ) و ماده 701
قانون مدنی استدعای رسیدگی و صدور حکم شایسته دارم و خوانده (بانک م.) اظهار داشت دفاعیات به شرح لایحه تقدیمی 1/11/92 می باشد اگرچه دادگاه محترم به ایراد عدم پرداخت هزینه دادرسی توسط خواهان ها و وکیل محترم ایشان توجه نموده و دستور رفع نقص نیز صادر گردیده لیکن دفتر محترم در اخطاریه رفع نقص صرفا به اعلام آدرس احد از خواندگان اشاره نموده است لذا با توجه به اینکه هزینه دادرسی وفق قانون پرداخت نگردیده دعوی با کیفیت فوق قابل رسیدگی نمی باشد در لایحه استنادی وکیل خوانده اشعار داشته اولا دو خواسته در یک دادخواست جمع شده بایستی در مورد هر خواسته هزینه دادرسی جداگانه تقویم و پرداخت شود خواسته درواقع پول رایج ایران است مطابق ماده 62 قانون آیین دادرسی مدنی بایستی عمل شود در ماهیت دعوی حاضر قبلا رسیدگی و از سوی خواهان مورد دفاع قرارگرفته و حکم صادرشده خوانده ردیف 2 به موجب دادنامه پیوست دادخواست از سوی شعبه 4 دادگاه حقوقی بوشهر ملزم به پرداخت تسهیلات بانکی گردیده خوانده ردیف سوم هم به موجب حکم همین دادگاه محکوم به پرداخت گردیده ثالثا در پرونده کلاسه 91091 همین دادگاه خواهان ها با همین استدلالات مندرج در دادخواست به دفاع از خود پرداخته اند دادگاه طی دادنامه شماره 9200373 به صراحت بر این استدلال و برهان خط بطلان کشیده است درواقع این ادعاها یک بار طرح و مورد رسیدگی واقع و رد گردیده است صدور دادنامه از سوی شعبه 4 دادگاه حقوقی در دعوی فی مابین خواهان ها و خوانده ردیف دوم تاثیری در روابط فی مابین بانک موکل و خواهان ها ندارد بانک هیچ گاه با انتقال
سهام شرکت و عین مرهونه به هر شکل به خوانده ردیف دوم موافقت نکرده است بلکه به صراحت ممانعت خود را اعلام نموده است خوانده ردیف سوم حق واگذاری را به هر صورت به اشخاص دیگر بدون موافقت مرتهن (بانک) را به موجب
قرارداد رهنی از خود سلب و ساقط نموده مکاتبات صورت گرفته نیز با شرکت بود و قید نام خوانده ردیف دو صرفا به عنوان
مدیر شرکت بوده بدیهی است مدت مدیریت هر شرکتی به استناد ماده 109
قانون تجارت از دو سال تجاوز نخواهد کرد و هر دو سال مدیران جدید انتخاب می گردند مکاتبه با شرکت هیچ گاه به معنای قبول انتقال نبوده است و نسبت خواهان ها به عنوان ضامن با امضاء تعهدنامه بانکی به شماره 139500295 مورخ 9/9/84 بازپرداخت وام دریافتی را تضمین نموده اند و این ضمانت فارغ از مسیولیت آن ها در شرکت و به عنوان مدیر بوده است وقتی تعهدنامه مذکور خواهان ها به طورقطع متعهد به پرداخت بدهی به بانک گردیده اند و با امضاء تعهدنامه پذیرفته اند بدهکار بانک می باشند و تمام مقررات و الزامات مربوط به بدهکار در مورد آن ها قابل اجرا می باشد به موجب بند سه تعهدنامه تغییر صاحبان و مالکین یا
سهامداران شرکت تاثیری در اعتبار تعهدنامه نداشته حسب ماده 403
قانون تجارت در مواردی که موافق با قراردادهای خص
وصی ضمانت تضامنی باشد طلبکار می تواند به ضامن با متعهد اصل رجوع کرده و راهکار قانونی را به مراجعه هر یک و غیره آن روشن نموده است لذا اقدامات بانک در مراجعه به خواهان ها موافق قانون بوده چنانچه مدیر جدید شرکت در مقابل خواهان ها تعهد به پرداخت دیون شرکت نموده باشد در روابط خود آن ها موثر است نسبت به حقوق اشخاص ثالث تاثیری ندارد بانک موکل نیز با انتقال ذمه ضامنین به شخص دیگر ازجمله خوانده ردیف دوم موافقتی ننموده است و عقد ضمان فی مابین طرفین منعقد نگردیده دادگاه نیز قبلا به موارد مطروحه رسیدگی و حکم به محکومیت خواهان ها صادر کرده است و نمی تواند رای قبلی خود را فسخ نمایند دعوی جدید به منزله رسیدگی مجدد به دعوایی است که قبلا رسیدگی شده. تقاضای رد دعوی را دارم دادگاه با کیفیت فوق ختم رسیدگی را اعلام طی دادنامه شماره 301133-22/12/92 ضمن انعکاس خلاصه جریان پرونده با این استدلال که دادگاه سابقا در پرونده کلاسه 91/1091 شعبه 1045 جزایی به موجب دادنامه مذکور حکم به محکومیت خواهان ها به نحو تضامنی به پرداخت 4611353649 ریال بابت اصل خواسته و
خسارت تاخیر تادیه تا تاریخ 30/10/91 و پرداخت مبلغ روزانه 1410764 ریال به عنوان
خسارت تاخیر از تاریخ 30/10/91 تا یوم الوصول و پرداخت هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل در حق بانک م. شعب استان بوشهر صادر گردیده که تاکنون قطعیت نیافته بنابراین با این وصف اولا چنانچه مدعی برایت ذمه هستند می توانند نسبت به دادنامه یادشده تجدیدنظرخواهی نمایند ثانیا در مانحن فیه دلیلی نیز بر برایت ذمه خویش تقدیم ننموده اند لذا دادگاه دعوی آنان را به کیفیت مطروحه غیر وارد تشخیص مستندا به ماده 1257 از
قانون مدنی و ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بطلان آن صادر می نماید این رای در تاریخ 10/1/93 به وکیل خواهان ها ابلاغ شده در تاریخ 7/2/93 از رای مذکور فرجام خواهی نموده به شرح لایحه پیوست اشعار داشته خواسته دادخواست بدوی با توجه به تغییر و اصلاح خواسته در جلسه اول دادرسی به موجب لایحه تقدیمی به شماره 14/12/92 که دادگاه محترم به آن توجه ننموده عبارت بوده است از احراز انتقال ذمه موکلین از پرداخت تسهیلات پرداختی بانک م. بوشهر به شرکت.ط و انتقال ذمه خواندگان ردیف دوم و سوم دادخواست به پرداخت مطالبات مذکور به استناد دادنامه قطعی شماره 400320 مورخه 18/4/90 شعبه 4 حقوقی بوشهر و
قرارداد 15/5/87 بین موکلین و الف.ب. اما دادگاه محترم به تغییر خواسته در جلسه اول توجهی ننموده است نظر به اینکه دادگاه سابقا در پرونده کلاسه 91/1091 شعبه 104 جزایی حکم به محکومیت خواهان ها به نحو تضامنی به پرداخت 4611353649 ریال بابت اصل خواسته و
خسارت تاخیر تادیه از تاریخ 30/10/91 تا یوم الوصول و پرداخت هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل در حق بانک م. بوشهر صادر کرده که تاکنون قطعیت نیافته بنابراین با استدلال دیگر منعکس در رای حکم به بطلان دعوی صادر کرده اولا این جانب از مفاد رای دادنامه استنادی اطلاع داشتم بااطلاع از آن اقدام به طرح دعوی نمودم ثانیا چنانچه نظر دادگاه بدوی این بوده که دعوی مذکور در همان دادگاه یا دادگاه هم عرض دیگری قبلا اقامه شده و تحت رسیدگی باشد و یا اگر همان دعوی نسبت دعوایی باشد که با دعوی خواهان ارتباط کامل دارد بنا به دستور مندرج در بند 4 ماده 84 و ماده 89 قانون آیین دادرسی مدنی پرونده منقضی صدور قرار بوده است و صدور حکم به بطلان دعوی خلاف صریح قانون است ثالثا دادگاه بدوی صرفا بنا به درخواست بانک م. و بنا به رویه معمول مبادرت به صدور دادنامه شماره 92300273 دایر بر محکومیت موکلین نموده و خواسته و پرونده حاضر به صورت موضوعی خارج از پرونده مذکور می باشد تقاضای نقض رای فرجام خواسته را دارم در پرونده از فرجام خواندگان لایحه ای مشاهده نشده پس از ارسال به دیوان عالی کشور به این شعبه ارجاع کلاسه فوق ثبت شده است.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردیده پس از قرایت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد: