الف) آقای غ.ق. با وکالت آقای الف.الف. به طرفیت آقایان و خانم ها 1- م.ک.2- ن.ف. 3 – م.م. 4- م.م. 5- الف.ک. 6- س. م.7- الف. در تاریخ 1381/8/26 دادخواستی به خواسته 1- دستور موقت 2- ابطال
سند رسمی شماره.. .-1381/2/14 دفترخانه.. . تهران 3- الزام به تنظیم
سند رسمی 4- ابطال اجراییه 5-
خلع ید و تحویل مبیع با احتساب خسارات دادرسی تقدیم می کند وکیل خواهان در تشریح خواسته و توجیه ادعای موکل اظهار داشته است که: ((خوانده ردیف یکم به موجب سند عادی مورخ 1378/11/14 اصالتا از طرف خود و وکالتا از طرف شرکاء خویش و ولایتا از طرف فرزندان صغیرش (خواندگان ردیف های دوم و پنجم) یک دستگاه آپارتمان در طبقه پنجم موضوع پلاک های.. .. .. . . و.. . فرعی از.. . و.. . اصلی واقع در بخش 10 تهران به نشانی مندرج در ستون خواندگان آپارتمان قطعه چهل و پنجم تفکیکی را به مبلغ -/136/000/000 ریال به موکل فروخته است و از مبلغ مذکور ابتدا موکل به هنگام امضاء مبایعه نامه مبلغ -/62/000/000 ریال بابت قسمتی از ثمن معامله نقدا به مشارالیه پرداخت نموده و سپس مبلغ 25/000/000 ریال نیز به هنگام تحویل آپارتمان در تاریخ 1378/11/26 به نامبرده تادیه و فروشنده (خوانده ردیف یک) مورد معامله را به موکل تحویل داده است. مطابق بند 2-5
قرارداد توافق بر این می شود که موکل و فروشندگان در تاریخ 1379/5/14 در دفترخانه اسناد رسمی شماره.. . تهران حاضر و نسبت به تنظیم
سند رسمی مورد معامله اقدام نمایند. موکل در تاریخ مقرر در دفترخانه حاضر لکن فروشندگان از حضور در دفترخانه مذکور استنکاف می نمایند و مراتب حضور موکل نیز در دفترخانه طی شماره.. مورخ 1379/5/15 تایید و به ثبت رسیده است. مورد معامله تا تاریخ 1381/7/1 یعنی حدود بیش از دو سال از تاریخ خرید آن در تصرف موکل بوده لکن خوانده ردیف ششم با صدور اجراییه از دفترخانه شماره.. . تهران توسط اداره اول اجرای اسناد رسمی موضوع پرونده اجرایی کلاسه ف/1- 4896 آن را از تصرف موکل خارج می کند. پس از اجرای مفاد اجراییه و تخلیه آپارتمان که در صورت جلسه مورخ 1381/7/1 منعکس است با مراجعه موکل به اداره اول اجرای اسناد رسمی تهران کاشف به عمل آمد خواندگان ردیف یکم تا پنجم آپارتمان را رسما به خوانده ردیف ششم که گویا همسر خوانده ردیف یکم می باشد منتقل نموده اند. وکیل خواهان ازاین رو تقاضای رسیدگی و صدور حکم به خواسته فوق را می نماید.
در اولین جلسه رسیدگی که تاریخ 1382/3/12 تشکیل می شود آقای ر.س. وکیل دادگستری از خواندگان ردیف یکم تا پنجم اعلام وکالت می کند و اظهار می دارد سه نفر از خواندگان به نام های م.م. الف.ک. و م.ک. هم اکنون به سن رشد قانونی نرسیده اند و صغیر می باشند و خواهان می بایست علیه ولی آنان اقامه دعوی نماید و نه اینکه آن ها را اصالتا طرف دعوی قرار دهند و خواهان در تاریخ 1379/5/14 در دفترخانه حاضر نشده و بر طبق بند 4-5 مبایعه نامه
تنظیم قرارداد خود به خود فسخ و معامله فاقد اعتبار است و دادخواست تقابل به کلاسه 1382/9/15 مبنی بر اعلام فسخ مبایعه نامه تقدیم گردیده که تقاضای تجدید وقت و رسیدگی توامان دارد.
ب ) آقای م.ک. اصالتا و ولایتا از طرف م.م. و الف. و م.ک. و خانم ها ن.ف. و م.م. با وکالت آقای ر.س. به طرفیت غ.ق. دادخواستی تحت عنوان دعوی تقابل به خواسته اعلام فسخ مبایعه نامه با احتساب خسارات دادرسی تقدیم می کنند وکیل خواهان ها در تشریح خواسته اظهار داشته که احدی از موکلین به نام آقای م.ک. یک دستگاه آپارتمان را وفق مبایعه نامه مورخ 1378/11/4 به خوانده واگذار نموده و طبق بند 2- 5 مبایعه نامه خریدار متعهد و ملتزم شده تا پایان وقت اداری 1379/5/14 در دفترخانه اسناد رسمی شماره.. . تهران حضور یافته و به تنظیم سند اقدام نماید و وفق بند 4 -5 مبایعه نامه هرگاه خریدار در موعد مقرر در دفترخانه حاضر نشده و نسبت به تنظیم
سند رسمی معامله اقدام نکند
قرارداد مذکور به خودی خود فسخ و معامله فاقد اعتبار می باشد. خریدار در تاریخ مقرر حاضر نگردیده است و مبایعه نامه موصوف
منفسخ گردیده لذا تقاضای اعلام انفساخ مبایعه نامه را دارم.
ج ) آقای غ.ق. با وکالت آقای الف.الف. به طرفیت خانم م.ک. به خواسته های مطروحه در دعوی اصلی دادخواست دیگری تقدیم می کند که علت طرح دادخواست را عدم ذکر نام خوانده اخیر در دادخواست اولیه ذکر می کند. هر سه پرونده لف یکدیگر می شود.
د) در اثنای دادرسی احدی از خواندگان به نام م.م. طی لایحه ثبت شده به شماره 664 مورخ 1384/3/7 اعلام می کند آقای م.ص. فوت نموده است. لذا دادگاه طی دادنامه شماره 8 و 7- 376 مورخ 1388/4/7 قرار توقیف دادرسی صادر نمود. سپس آقایان و خانم ها م. م. م. م. و س.م. و م. ج. و الف. و م.ک. و ن.ف. به دلالت گواهی
حصر وراثت به شماره 85/... صادره از شعبه پنجم دادگاه عمومی تهران به عنوان
وراث آن مرحوم معرفی شدند و متعاقبا خانم س.م. مادر آن مرحوم نیز فوت کرد.
ه ) دادگاه با عنایت به اینکه انفساخ
قرارداد موضوع بند 4- 5
قرارداد استنادی در صورتی تحقق می یافت که خریدار در موعد مقرر در دفترخانه حاضر نمی گردید درحالی که به دلالت نامه مثبوت به شماره 6970 مورخ 1382/10/14 دفترخانه اسناد رسمی شماره.. .. تهران خوانده دعوی متقابل در تاریخ مقرر جهت تنظیم سند در دفترخانه حضور یافته بنابراین موضوع
انفساخ معامله به لحاظ عدم تحقق شرط منتفی است. لذا مستندا به ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به رد دعوی متقابل صادر می گردد. در خصوص دعوی اصلی نظر به اینکه
قرارداد عادی استنادی مورخ 1378/11/14 که به موجب آن خوانده ردیف یک اصالتا از طرف خود و وکالتا از طرف شرکا و ولایتا از طرف فرزندان یک دستگاه آپارتمان جزء پلاک ثبتی یادشده را به خواهان واگذار نموده که مفادا گویای بیع قطعی می باشد و بر طبق ماده 10
قانون مدنی نسبت به متعاقدین نافذ و دارای ارزش و اعتبار قانونی است و استناد خوانده ردیف ششم به ماده 1305
قانون مدنی مبنی بر عدم قابلیت استناد تاریخ اسناد عادی نسبت به شخص ثالث دادگاه بر این عقیده است که این اصل در مواردی که تاریخ سند عادی را با دلایل دیگری بتوان ثابت نمود قابل خدشه است و در مانحن فیه اولا گواهی دفترخانه اسناد رسمی حاکی از حضور خواهان در تاریخ 1379/5/15 جهت تنظیم سند مثبت تقدم تاریخ سند عادی نسبت به تاریخ
سند رسمی ( 1381/2/14) می باشد. ثانیا به لحاظ رابطه سببی (همسری) فروشنده با خوانده ردیف ششم بعید به نظر می رسد که فرد اخیر از وقوع معامله مقدم با خواهان مطلع نبوده است درنتیجه اصل استنادی مصرح در ماده 1305 به لحاظ اثبات معامله مقدم و جلوگیری از سوءاستفاده از قانون در اینجا موثر در مقام نیست. لذا ملک متنازع فیه متعلق به خریدار با سند عادی مقدم است و معامله با
سند رسمی موخر فاقد اعتبار و نفوذ می باشد و حکم بر ابطال
سند رسمی شماره.. .- 1381/2/14 دفترخانه شماره.. . تهران صادر می گردد و نظر به اینکه مطابق ماده 674
قانون مدنی موکل باید تمام تعهداتی را که وکیل در حدود وکالت متقبل شده انجام دهد با احراز رابطه حقوقی بین طرفین و توجها به اصل لزوم قراردادها و اینکه تنظیم
سند رسمی از لوازم و آثار عقد بیع می باشد حکم بر محکومیت خواندگان ردیف دوم تا پنجم و
ورثه خوانده ردیف اول به حضور در دفترخانه اسناد رسمی و تنظیم سند انتقال ملک موصوف به نسبت سهامشان و پرداخت هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل در حق خواهان صادر می گردد و در مورد خواسته های دیگر (ابطال
اجراییه خلع ید و تحویل مبیع) نظر به اینکه این دعاوی فرع بر اثبات مالکیت و مطابق ماده 22 قانون ثبت مالک کسی است که ملک در
دفتر املاک به نام او ثبت شده باشد. لذا تا صدور سند مالکیت رسمی بنام خواهان دعاوی مزبور قابل استماع نمی باشد مستندا به ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دعوی صادر می گردد. رای صادره ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد. ضمنا نسبت به احدی از
وراث بنام خانم س.م.که به دلالت گواهی فوت شماره 488741 فوت نموده است مستندا به ماده 105 قانون آیین دادرسی مدنی قرار توقیف دادرسی صادر می گردد.
دادرس شعبه نهم دادگاه عمومی ( حقوقی )تهران
احمدی