تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه آقای غ.س. به وکالت از تجدیدنظر خواهان های ردیف دوم لغایت پنجم به ترتیب خانم ها: م. ف. ز. و ف. همگی م. به طرفیت تجدیدنظر خوانده مربوطه آقای غ.م. موضوع تجدیدنظرخواهی وارده به شماره 107 مورخ 28/5/92 و متقابلا تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه تجدیدنظرخواه آقای غ.م. به طرفیت تجدیدنظر خواندگان ردیف های اول لغایت چهارم به ترتیب آقا و خانم ها ح. ف. ف. و ز. همگی م. موضوع تجدیدنظرخواهی وارده به شماره 101 مورخ 26/5/92 و در هردو فقره نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 00281 مورخ 31/4/92 شعبه 105 محترم دادگاه عمومی حقوقی تهران که در بخش های معترض عنه مربوطه به ترتیب بر الف) صدور حکم به محکومیت تجدیدنظر خواهان های نخست موضوع وارده به شماره 107-28/5/92 به پرداخت مبلغ 000/000/318 ریال بابت اصل خواسته نخست مشتمل بر
خسارت قراردادی ناشی از تاخیر در تحویل مبیع موضوع
قرارداد عادی بیع 24/8/85 و از تاریخ 30/2/86 لغایت 9/12/88 و با احتساب کلیه خسارات دادرسی و کلا له و در حق خواهان بدوی آقای م. و ب) صدور حکم بر بطلان دعوی بدوی خواهان آقای غ.م. پیرامون مطالبه
خسارت تاخیر تادیه در مطالبه
خسارت قراردادی پیش گفته و ج) به انشاء حکم به رد بخش دیگری از خواسته دعوی بدوی تجدیدنظرخواه فقره ثانی (آقای م.) به خواسته مطالبه
وجه التزام قراردادی بابت عدم تنظیم
سند رسمی انتقال مبیع صدرالذکر از تاریخ 10/9/89 الی تنظیم
سند رسمی و با احتساب خسارات دادرسی اشعار داشته با هیچ یک از شقوق مقررات قانونی موضوع ماده 348
قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مطابقتی نداشته و مشروح لوایح تجدیدنظرخواهی نیز متضمن جهت یا جهات قانونی نقض نبوده و مفاد آن ها که فاقد تقید به هرگونه ادله شرعیه یا قانونیه است موثر در مقام نقض نمی باشد همچنین بر نحوه رسیدگی مرجع محترم نخستین و استدلال و استنباط قضایی مربوطه خدشه و منقصتی وارد نیست و دادنامه در هر دو بخش مطابق موازین و مقررات قانونی و محتویات و مستندات پرونده اصدار یافته و در مجموع دلیل شرعی یا قانونی بر نقض آن تقدیم و ارایه نگردیده زیرا: اولا وکیل تجدیدنظرخواه نخست و نیز تجدیدنظرخواه ثانی با تغافل از مقررات قانونی موضوع ماده 348 قانون پیش گفته دعوی موکلین یا دعوی مربوطه خویش را مقید به هیچ یک از جهت یا جهات قانونی نقض ننموده و نه تنها در دادخواست های حاوی دعاوی مارالبیان همچنین در لوایح اعتراضیه نیز مراتب دعاوی مطروحه را مقید به جهات قانونی اعتراض نداشته و به صرف ابراز ادعای بلاجهت و بلادلیل و صرف انتفاع و استفاده از ظرفیت تجدیدنظرخواهی بسنده و اکتفا نموده که به ترتیب مبینه دعاوی مرقوم فاقد موقعیت قانونی گردیده و صرف نظر از آن ثانیا: پیرامون محکومیت تجدیدنظرخواهان های دعوی موضوع وارده به شماره 107 مورخ 28/5/92 تخطی قراردادی مشارالیهم در تحویل مبیع محرز و مسلم بوده و مطابق بند 9-4 ذیل ماده 4
قرارداد عادی بیع 24/8/85 و میان طرفین متعاقدین که بالاصاله و بالوکاله مقرر گردیده " 9-4: «در صورت استنکاف فروشنده از تحویل مورد معامله در موعد مقرر بابت هر روز تاخیر سیصد هزار ریال 30/2/86.. . ریال به خریدار بپردازد.. . »; و در بخش فوقاتی
قرارداد مذکور تاریخ تحویل مبیع 30/2/86 تعیین و مقرر گردیده بنابراین عدم مبادرت فروشندگان در تحویل مبیع و در موعد مقرر محرز و مسلم بوده و دلیل موجهی در عدم ایفاء تعهد مربوطه ابراز نداشته فلذا
خسارت قراردادی مقرره متوجه نامبردگان بوده و در مطالبه آن از ناحیه خریدار (خواهان بدوی) رادع و مانع قانونی وجود نداشته ثالثا: دادنامه تجدیدنظرخواسته در دو بخش حاوی آراء ماهیتی سلبی در عدم پذیرش بخش هایی از خواسته دعوی خواهان بدوی (مطالبه
خسارت تاخیر تادیه از
خسارت قراردادی یادشده و نیز مطالبه
خسارت قراردادی بابت
وجه التزام ناشی از عدم ایفاء تعهد فروشندگان در تنظیم
سند رسمی انتقال مبیع پیش گفته) نیز مطابق موازین و مقررات قانونی اصدار یافته زیرا: الف) مطالبه خسارات از
خسارت در نظام حقوقی ما و مطابق و موازین اصولی فقهی حقوقی و قانونی موردپذیرش واقع نشده و مطالبه آن با رادع و مانع قانونی و شرعی مواجه می باشد و ب) تعهدات طرفین در عقود معاوضی و ازجمله بیع در مقابل یکدیگر قرارگرفته و به عبارتی نسبت به یکدیگر همسنگ و هم طراز می باشند و نسبت به تعهدات متقابل طرفینی طرفی می تواند
خسارت ناشی از عدم ایفاء تعهد طرف مقابل را مطالبه نموده باشد که خود به تعهدات مربوطه درباره ی زمانی مقرره مبادرت نموده باشد و در مانحن فیه خواهان بدوی دلیل در ایفاء تعهد مربوطه (ایداع تتمه ثمن معامله) ابراز نداشته و چک ادعایی که به میزان تمام وجه مذکور نبوده موثر در مقام نمی باشد بناء علی هذا و با عنایت به مراتب معنونه مارالذکر دادگاه تجدیدنظرخواهی های ابرازی بلاجهت و بلادلیل مطروحه وارد و موجه ندانسته و مستندا به ماده 358
قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی های مطروحه در نتیجه دادنامه معترض عنه تجدیدنظر خواسته را تایید و استوار می نماید. ثانیا در خصوص تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه غ.س. و به وکالت از تجدیدنظرخواه ردیف اول دادخواست 28/5/92 آقای ح.م. و نیز تجدیدنظرخواهی مطروحه از ناحیه غ.م. به طرفیت تجدیدنظر خوانده ردیف پنجم دادخواست 26/5/92 خانم م.م. و نسبت به ابواب دادنامه تجدیدنظر خواسته به شماره 00281 مورخ 31/4/92 نظر به آنکه الف) فردی بنام آقای ح.م. جزء اصحاب دعوی بدوی نبوده و مشارالیه مداخله رای در دعوی مرقوم به عنوان خواهان یا خوانده نداشته و دعوی تجدیدنظرخواهی بلادلیل از ناحیه مشارالیه مطرح گردیده و ب) همچنین فردی بنام خانم م.م. جزء صحابه دعوی بدوی نبوده و مشارالیها نیز مداخله ای به عنوان خواهان یا خوانده در دعوی پیش گفته نداشته لذا طرح و اقامه دعوی تجدیدنظرخواهی به طرفیت وی نیز فاقد موقعیت قانونی و در وضعیت غیرقابل استماعی قرار داشته و چنانچه سهوی در تعرفه مشارالیهما در دعاوی تجدیدنظرخواهی های معنونه اتفاق افتاده باشد مسیول آن فرد یا افراد اقدام کننده در طرح و اقامه دعاوی مارالبیان بوده و علی رغم نارسایی معنونه هیچ گاه مراتب مورد اصلاح واقع نشده بناءعلی هذا و با عنایت به مراتب معنونه مبینه مارالذکر دادگاه تجدیدنظرخواهی های مذکور به ترتیب الف) از ناحیه آقای ح.م. و ب) به طرفیت خانم م.م. را وارد و موجه ندانسته و مستندا به ماده 356
قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی ناظر به مواد 2 3 و بندهای 47 و 8 و 10 ذیل 84 89 قانون پیش گفته قرار رد (عدم استماع) دعاوی تجدیدنظرخواهی از ناحیه و به طرفیت مشارالیهما را صادر و اعلام می دارد. رای دادگاه قطعی است.
رییس شعبه 25 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
طاهری موحدی