رای قضایی شماره 9309970269700413

رای قضایی شماره 9309970269700413

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970269700413


شماره دادنامه قطعی:
9309970269700413

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/03/19

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
شرط تحقق بزه افترا

پیام رای:
یکی از شروط تحقق بزه افترا صدور حکم برائت برای شاکی در رسیدگی سابق می باشد.

رای دادگاه بدوی
در خصوص شکایت آقای د.ر. علیه خانم ز.خ. دایر به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی نظر به گواهی گواهان و گواهی های پزشکی قانونی متهم بزهکار تشخیص و مستندا به مواد 449-714-569-641 قانون مجازات اسلامی به پرداخت دیه در حق شاکی خصوصی به شرح آتی محکوم می شود: 1- 8/1000 دیه کامل بابت شکستگی بند انتهایی انگشت اول پای راست 2- سه دهم درصد دیه کامل بابت ارش تورم انگشت دوم پای راست 3- 15/1000 دیه کامل بابت کبودی انگشت اول پای راست. در خصوص شکایت خانم ز.خ. علیه خانم م.ر. دایر به اتهامات : 1- توهین 2- افتراء نظر به گواهی گواهان و مفاد کیفرخواست مورخ 16/9/92 دادسرا ناحیه 10 تهران و صورت جلسات مورخ 14/11/92 و 19/1/93 این دادگاه متهم موصوف را بزهکار تشخیص و مستندا به مواد 608 و 698 قانون مجازات اسلامی 1375 به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی بابت بزه توهین و تحمل چهار ماه حبس تعزیری بابت بزه افتراء محکوم می شود. رای صادره ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 1166 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ اسماعیل نژاد

رای دادگاه تجدیدنظر استان
این دادگاه با مطالعه تمام اوراق پرونده اولا: اعتراض خانم ز.خ. را وارد تشخیص نمی دهد. زیرا محکومیت وی فقط پرداخت دیه و مقدار دیه نیز کمتر از خمس دیه کامل است و چنین محکومیتی طبق مقررات قابل اعتراض نمی باشد. از طرف دیگر آنچه معترض مزبور پیرامون اتهامات آقای د.ر. بیان نموده اند به لحاظ این که در دادسرا نسبت به این موارد قرار منع تعقیب صادر شده است موثر در مقام تشخیص نمی گردد. از این رو مستنبط از مواد 232 و 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای بر رد اعتراض خانم ز.خ. صادر می گردد. ثانیا: اعتراض خانم م.ر. نسبت به محکومیت به دلیل توهین وارد دانسته نمی شود. زیرا دادنامه در این بخش با مودای گواهی گواهان سازگار است و مغایر مقررات به نظر نمی رسد. لذا به استناد بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری رای بر تایید دادنامه معترض عنه در این قسمت صادر می گردد. ثالثا: اعتراض خانم م.ر. نسبت به محکومیت به دلیل افتراء مآلا وارد تشخیص داده می شود زیرا افتراء نیازمند سبق رسیدگی است و در این پرونده سبق رسیدگی وجود ندارد. به عبارت دیگر متقاضی تعقیب و رسیدگی به جرم افتراء در واقع متهمی باید باشد که قبلا به اتهام وی رسیدگی شده و به دلیل عجز شاکی از اثبات اتهام در خصوص متهم مزبور قرار منع تعقیب و یا رای برایت صادر می شود و در این وضعیت متهم سابق با در دست داشتن قرار منع تعقیب و یا رای برایت علیه شاکی سابق تحت عنوان مفتری شکایت می نماید. علی هذا نظر به این که چنین ترتیبی در پرونده حاضر مشهود نیست به استناد تبصره 1 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب با نقض دادنامه معترض عنه رای برایت خانم م.ر. در این بخش صادر می گردد. این رای قطعی است.
رییس شعبه 63 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
محمدعلی زاده اشکلک ـ صادقی

قاضی:
حسن اسماعیل نژاد , محمدعلی زاده اشکلک , صادقی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 449 ـ ارش دیه غیرمقدر است که میزان آن در شرع تعیین نشده است و دادگاه با لحاظ نوع و کیفیت جنایت و تاثیر آن بر سلامت مجنی علیه و میزان خسارت وارده با در نظر گرفتن دیه مقدر و با جلب نظر کارشناس میزان آن را تعیین می کند. مقررات دیه مقدر در مورد ارش نیز جریان دارد مگر اینکه در این قانون ترتیب دیگری مقرر شود.

مشاهده ماده 449 قانون مجازات اسلامی

ماده 714 ـ دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می شود به شرح ذیل است: الف ـ سیاه شدن پوست صورت شش هزارم کبود شدن آن سه هزارم و سرخ شدن آن یک و نیم هزارم دیه کامل ب ـ تغییر رنگ پوست سایر اعضاء حسب مورد نصف مقادیر مذکور در بند (الف) تبصره 1 ـ در حکم مذکور فرقی بین اینکه عضو دارای دیه مقدر باشد یا نباشد نیست. همچنین فرقی بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقاء یا زوال اثر آن نمیباشد. تبصره 2 ـ در تغییر رنگ پوست سر ارش ثابت است.

مشاهده ماده 714 قانون مجازات اسلامی

ماده 569 ـ دیه شکستن ترک برداشتن و خرد شدن استخوان هر عضو دارای دیه مقدر به شرح زیر است: الف ـ دیه شکستن استخوان هر عضو یک پنجم دیه آن عضو و اگر بدون عیب درمان شود چهار پنجم دیه شکستن آن است. ب ـ دیه خرد شدن استخوان هر عضو یک سوم دیه آن عضو و اگر بدون عیب درمان شود چهار پنجم دیه خرد شدن آن استخوان است. پ ـ دیه ترک برداشتن استخوان هر عضو چهار پنجم دیه شکستن آن عضو است. ت ـ دیه جراحتی که به استخوان نفوذ کند بدون آنکه موجب شکستگی آن گردد و نیز دیه موضحه آن یک چهارم دیه شکستگی آن عضو است.

مشاهده ماده 569 قانون مجازات اسلامی

ماده 641 ـ دیه هریک از انگشتان اصلی دست یک دهم دیه کامل است.

مشاهده ماده 641 قانون مجازات اسلامی

ماده 608 ـ جنایتی که باعث جمع شدن یک یا دو لب و یا قسمتی از آن گردد موجب ارش است خواه موجب نمایان شدن دندان ها بشود خواه نشود.

مشاهده ماده 608 قانون مجازات اسلامی

ماده 698 ـ از بین بردن گویایی به طور کامل و بدون قطع زبان دیه کامل و از بین بردن قدرت ادای برخی از حروف به همان نسبت دیه دارد. تبصره ـ شخصی که دارای لکنت زبان است و یا به کندی یا تندی سخن میگوید یا برخی از حروف را نمی تواند تلفظ کند گویا محسوب می شود و دیه از بین بردن ادای هر حرف با توجه به تعداد حروف زبان تکلم مجنی علیه تعیین می شود. مانند اینکه از بین بردن قدرت ادای یک حرف شخص فارسی زبان یک سی و دوم دیه کامل است.

مشاهده ماده 698 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM