رای قضایی شماره 9209970269701645

رای قضایی شماره 9209970269701645

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970269701645


شماره دادنامه قطعی:
9209970269701645

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/12/20

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
رد مال در فرض گذشت شاکی

پیام رای:
رد مال در فرض گذشت شاکی منتفی می شود.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام 1. ج.م. فرزند ر. اهل افغانستان با وکالت خانم ن.ق. 2. م.ر. فرزند ق. دایر بر مشارکت در سرقت از منزل 3. پ.ع. فرزند م. 4. م.گ. فرزند م. مبنی بر معاونت در سرقت موضوع شکایت آقای ع.الف.؛ به این شرح که متهم ردیف دوم پس از باز شدن درب منزل توسط متهم ردیف اول و در معیت هم دیگر وارد منزل شده و مبادرت به سرقت می نماید و متهمین ردیف سوم و چهارم نیز وظیفه نگهبانی و مراقبت را بر عهده داشته اند متهمین پس از دستگیری به اتهامات انتسابی اقرار داشته اند و گفته های ایشان با وقوع سرقت انطباق داشته و صرف نظر از دفاعیات ایشان مبنی بر اجبار به اقرار ملاحظه می گردد و در دادسرا نیز که هیچ /گونه فشار و یا اجباری نبوده و به اتهامات خود اقرار نموده هم چنین هیچ انگیزه ای جهت تعمد در گرفتار کردن متهمین ردیف 2 و 3 و 4 توسط متهم ردیف اول ملاحظه نمی گردد و علی هـذا دادگاه اتهامات انتسـابی را با توجه به محتویات پرونده و اقاریر ایشان و همسایگی محل سرقت با متهم ردیف دوم محرز و مسلم دانسته و مستند به مواد 656 و 667 و 726 و 19 و 20 قانون مجازات اسلامی هر یک از متهمین ردیف اول و دوم را به سه سال حبس و هفتاد ضربه شلاق و هر یک از متهمین ردیف سوم و چهارم را به تحمل شش ماه حبس و یک ضربه شلاق تعزیری محکوم نموده و متهم ردیف اول را از ادامه اقامت در ایران و هم /چنین ورود مجدد به ایران به مدت بیسـت سـال محروم و با توجه به اعلام گذشـت شاکی نسـبت به متهم ردیف دوم نامبرده را به رد مال محکومیتی نخواهد داشت ولیکن متهم ردیف اول محکوم به مسترد نمودن اموال مسروقه به میزان نصف آن ها می باشد که با توجه به مجهول بودن اموال مسروقه و لزوم تقدیم دادخواست دادگاه با تکلیفی در بیان میزان اموال مسروقه مواجه نیست. رای صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
دادرس شعبه 1174 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ منوچهری

رای دادگاه تجدیدنظر استان
به موجب دادنامه شماره 401544 مورخ 28/10/1392 دادگاه عمومی جزایی شعبه محترم 1174 تهران آقایان ج.م. فرزند ر. و م.ر. فرزند ق. به دلیل شرکت در سرقت و آقایان پ.ع. فرزند م. و م.گ. فرزند م. به دلیل معاونت در سـرقت حسـب مورد به تحمل مجازات محکوم شده اند.
محکوم علیهم اعتراض کرده اند و رسیدگی مرحله تجدیدنظر را خواستار شده اند. خانم ن.غ. به وکالت از آقای ج.م. و آقای ع.ر. به وکالت از محکوم علیهما م.ر. و پ.ع. لایحه داده اند.
شاکی محترم بدوی آقای ع.الف. نیز اعتراض کرده اند.
این دادگاه با مطالعه تمام اوراق پرونده اعتراض تجدیدنظرخواهان را وارد تشخیص نمی دهد زیرا اساس دادنامه با اوضاع و احوال منعکس در پرونده از قبیل اظهارات دفاعی محکوم علیهم سازگار است و مغایر مقررات به نظر نمی رسد. ضمنا عمـلکرد دادگاه محـترم بـدوی در اختصـاص رد مـال به افرادی که در ارتکاب جرم و عنصر مادی آن دخالت داشته اند موافق مقررات صورت پذیرفته است و همان طور که می دانیم معاون جرم در خصوص رد مال تکلیفی ندارد. النهایه صدور حکم به محرومیت از ورود به ایران به مدت بیست سال صرف نظر از مشکلات عملی که در اجرا به دنبال خواهد داشت مفید و ضروری به نظر نمی رسد. لذا از دادنامه بدوی حذف می شود و با این تغییر و به استناد تبصره 4 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب رای بر تایید دادنامه معترض عنه در نتیجه صادر می گردد. این رای قطعی است.
رییس شعبه 63 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار
علی زاده اشکلک ـ ناصری نژاد

قاضی:
رسول منوچهری , ناصری نژاد , محمدعلی زاده اشکلک

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 656 ـ شکستن هریک از استخوان های ترقوه در صورتی که بدون عیب درمان شود موجب چهار درصد دیه کامل و در صورتی که درمان نشود و یا با عیب درمان شود موجب نصف دیه کامل است.

مشاهده ماده 656 قانون مجازات اسلامی

ماده 667 ـ قطع بیضه ها یا اندام تناسلی مردانه خنثای ملحق به مرد موجب دیه کامل است. قطع بیضه ها یا اندام تناسلی مردانه خنثای مشکل یا ملحق به زن موجب ارش است.  

مشاهده ماده 667 قانون مجازات اسلامی

ماده 726 ـ دیه جنایت بر میت خواه عمدی باشد یا خطایی توسط خود مرتکب پرداخت می شود.

مشاهده ماده 726 قانون مجازات اسلامی

ماده 19 ـ مجازات های تعزیری به هشت درجه تقسیم می شود: درجه 1 ـ حبس بیش از بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از یک میلیارد (1.000.000.000) ریال ـ مصادره کل اموال ـ انحلال شخص حقوقی درجه 2 ـ حبس بیش از پانزده تا بیست و پنج سال ـ جزای نقدی بیش از پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال تا یک میلیارد (1.000.000.000) ریال درجه 3 ـ حبس بیش از ده تا پانزده سال ـ جزای نقدی بیش از سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال تا پانصد و پنجاه میلیون (550.000.000) ریال درجه 4 ـ حبس بیش از پنج تا ده سال ـ جزای نقدی بیش از یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000) ریال تا سیصد و شصت میلیون (360.000.000) ریال ـ انفصال دائم از خدمات دولتی و عمومی درجه 5 ـ حبس بیش از دو تا پنج سال ـ جزای نقدی بیش از هشتاد میلیون (80.000.000) ریال تا یکصد و هشتاد میلیون (180.000.000)ریال ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از پنج تا پانزده سال ـ ممنوعیت دائم از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی ـ ممنوعیت دائم از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی درجه 6 ـ حبس بیش از شش ماه تا دو سال ـ جزای نقدی بیش از بیست میلیون (20.000.000) ریال تا هشتاد میلیون (80.000.000) ریال ـ شلاق از سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه و تا نود و نه ضربه در جرایم منافی عفت ـ محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از شش ماه تا پنج سال ـ انتشار حکم قطعی در رسانه ها ـ ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه برای اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال ـ ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری توسط اشخاص حقوقی حداکثر تا مدت پنج سال درجه 7 ـ حبس از نود و یک روز تا شش ماه ـ جزای نقدی بیش از ده میلیون (10.000.000) ریال تا بیست میلیون (20.000.000) ریال ـ شلاق از یازده تا سی ضربه ـ محرومیت از حقوق اجتماعی تا شش ماه درجه 8 ـ حبس تا سه ماه ـ جزای نقدی تا ده میلیون (10.000.000) ریال ـ شلاق تا ده ضربه تبصره 1 ـ موارد محرومیت از حقوق اجتماعی همان است که در مجازات های تبعی ذکر شده است. تبصره 2 ـ مجازاتی که حداقل آن منطبق بر یکی از درجات فوق و حداکثر آن منطبق با درجه بالاتر باشد از درجه بالاتر محسوب می شود. تبصره 3 ـ در صورت تعدد مجازات ها مجازات شدیدتر و درصورت عدم امکان تشخیص مجازات شدیدتر مجازات حبس ملاک است. همچنین اگر مجازاتی با هیچ یک از بندهای هشت گانه این ماده مطابقت نداشته باشد مجازات درجه هفت محسوب می شود. تبصره 4 ـ مقررات این ماده و تبصره های آن تنها جهت تعیین درجه مجازات است و تاثیری در میزان حداقل و حداکثر مجازات های مقرر در قوانین جاری ندارد. تبصره 5 ـ ضبط اشیاء و اموالی که در ارتکاب جرم به کار رفته یا مقصود از آن به کارگیری در ارتکاب جرم بوده است از شمول این ماده و بند (ب) ماده (20) خارج و در مورد آنها برابر ماده (215) این قانون عمل خواهد شد. در هر مورد که حکم به مصادره اموال صادر می شود باید هزینه های متعارف زندگی محکوم و افراد تحت تکفل او مستثنی شود.

مشاهده ماده 19 قانون مجازات اسلامی

ماده 20 ـ در صورتی که شخص حقوقی براساس ماده (143) این قانون مسوول شناخته شود با توجه به شدت جرم ارتکابی و نتایج زیان بار آن به یک تا دو مورد از موارد زیر محکوم می شود این امر مانع از مجازات شخص حقیقی نیست: الف ـ انحلال شخص حقوقی ب ـ مصادره کل اموال پ ـ ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی به طور دائم یا حداکثر برای مدت پنج سال ت ـ ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه به طور دائم یا حداکثر برای مدت پنج سال ث ـ ممنوعیت از اصدار برخی از اسناد تجاری حداکثر برای مدت پنج سال ج ـ جزای نقدی چ ـ انتشار حکم محکومیت به وسیله رسانه ها تبصره ـ مجازات موضوع این ماده در مورد اشخاص حقوقی دولتی و یا عمومی غیر دولتی در مواردی که اعمال حاکمیت می کنند اعمال نمی شود.

مشاهده ماده 20 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM