رای قضایی شماره 9209970907000746

رای قضایی شماره 9209970907000746

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970907000746


شماره دادنامه قطعی:
9209970907000746

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/12/17

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
درخواست طلاق زوجه به دلیل ازدواج مجدد قانونی زوج

پیام رای:
ازدواج مجدد زوج حتی به موجب رای دادگاه چنانچه موجب بروز اختلافات شدید و طولانی مدت با زوجه اول گردد و تحمل آن برای وی دشوار باشد می تواند از مصادیق عسر و حرج تلقی شود.

رای خلاصه جریان پرونده
در تاریخ 7/10/90 خانم ح.ب. به طرفیت زوج خود آقای م.گ. طی تسلیم دادخواستی خواستار صدور گواهی عدم امکان سازش به علت عسر و حرج به انضمام کلیه خسارات گردیده ضمنا خواهان چنین بیان داشته: به موجب عقدنامه شماره 12787 - 7/9/89 دفتر شماره... میانه به عقد زوجیت قانونی درآمدیم و دارای فرزند پسری ده ساله بنام ط. می باشیم نظر به اینکه در مدت زندگی همواره مورد سوء رفتار و معاشرت خوانده قرارگرفته و به کارهای طاقت فرسا و کارگری در صحرا و طویله مشغول بوده ام و مدت 6 سال بلاتکلیف در خانه اقوام رها گردیدم که این موضوع با تحقیق قابل اثبات است که موجب عسر و حرج اینجانب بوده و حسب ماده 1130 و تبصره ذیل آن به شرح خواسته درخواست رسیدگی دارم به تاریخ 23/2/91 در وقت مقرر جلسه شعبه 4 دادگاه عمومی حقوقی شهرستان میانه به تصدی امضاء کننده ذیل تشکیل است طرفین و وکیل خواهان خانم ز.م. در جلسه حاضرند خواهان اظهار داشت نظر به اینکه خوانده در طویله مرا با طناب می بست و مورد کت کاری قرار می داد و به من هیچ خرج و مخارج نمی داد و حدود هفت سال می باشد که با یکدیگر اختلاف شدید داریم و مرا با موتورسیکلت به منزل پدرم آورده است و در مدت 7 سال نیز هیچ مبلغی بابت نفقه به من نداده است و در بدترین شرایط زندگی قرارگرفته ام درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش دارم خوانده اظهار داشت بنده راضی به طلاق نیستم و آمادگی دارم که وی را به منزل مشترک ببرم و با او زندگی کنم چون ایشان تمکین نکرده است تقاضای رد دعوی خواهان را دارم بالاخره دادگاه به موجب دادنامه شماره 366- 31/3/91 چنین مقرر داشته: در خصوص دادخواست خانم ح.ب. با وکالت خانم س.م. به طرفیت آقای م.گ. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به علت عسر و حرج به انضمام کلیه خسارات قانونی دادگاه با بررسی جامع اوراق و محتویات پرونده توجها به اینکه خواهان برای اثبات صدق ادعای خویش دلایل قوی و متقن به دادگاه ابراز و ارایه ننموده است چراکه حسب اظهارات صریح خوانده مشارالیها جهت دیدار خواهرش به منزل پدرش رفته است و هیچ زور و اجبار و یا احیانا کتک کاری در کار نبوده است و ازدواج دوم خوانده نیز با مجوز و حکم دادگاه بوده است و آن هم در سال 89 چنین مجوزی به وی اعطاء شده است درصورتی که استشهادیه محلی پیوست پرونده حاکی از این است که خوانده پنج سال پیش ازدواج نموده است و این امر مبین و موید کذب بودن استشهادیه محلی را در ذهن انسان متبادر می نماید که صرفا براساس واقعیت قضیه و ماهیت موضوع و بدون بررسی و تفحص صحت وسقم مسیله تنظیم و تنسیق یافته است که چنین استشهادیه محلی وافی به مقصود نبوده و ارزش قضایی مطلوبی را ندارد و فاقد اعتبار می باشد و هیچ آثار و بار حقوقی بر آن مترتب نیست و در موضوع مبحوث عنه با توجه به اینکه خوانده علی رغم صدور حکم تمکین هیچ وقعی به آن حکم ننهاده است و به موجب قانونی زن وقتی مستحق نفقه می گردد که نسبت به زوج تمکین کند و یا اینکه عدم تمکین او مربوط به اعمال و افعال شخص زوج باشد و در مانحن فیه به جهت اینکه زوجه بدون عذر موجه از زوج تمکین ننموده است مجوز ازدواج مجدد در راستای آن اصدار یافته است و نفقه نیز با استدلال فوق به او تعلق نمی گیرد و استناد خواهان به عدم پرداخت نفقه و یا تجویز ازدواج مجدد جهت صدور حکم طلاق فاقد محمل قانونی است علی هذا دادگاه با تراجم و امعان نظر به کافه موارد صدرالبیان و با موثر دانستن دفاعیات خوانده دعوی خواهان را مستحق اجابت ندانسته و به مستفاد از ماده 1257 قانون مدنی و ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر بیحقی خواهان را صادر و اعلام می دارد رای صادره قابل تجدیدنظر در دادگاه های تجدیدنظر استان اعلام گردیده که خانم س.م. به وکالت از خانم ح.ب. به طرفیت آقای م.گ. نسبت به دادنامه یادشده 366- 31/3/91 صادره از شعبه چهارم دادگاه میانه مبادرت به تجدیدنظرخواهی نموده به موجب دادنامه شماره 1410- 14/11/91 صادره از شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی چنین مقرر داشته: در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ح.ب. با وکالت خانم ز.م. به طرفیت تجدیدنظر خوانده آقای م.گ. به خواسته اعتراض و تجدیدنظرخواهی نسبت به دادنامه 366 شعبه 4 دادگاه عمومی حقوقی شهرستان میانه که به موجب دادنامه مذکور گواهی عدم امکان سازش به درخواست زوجه مردود اعلام شده است نظر به اینکه ایراد و اعتراض موجه و مستدلی که موجبات نقض دادنامه بدوی را ایجاب نماید از ناحیه تجدیدنظرخواه به عمل نیامده و رای موافق موازین قانونی و با رعایت و شرایط اصول دادرسی اصدار یافته و اعتراض با شقوق مندرج در ماده 348 قانون اخیرالذکر دادنامه معترض عنه تایید می گردد رای صادره قابل فرجام اعلام گردیده که خواهان بدوی خانم ح.ب. با وکالت آقای ح.م. نسبت به دادنامه یادشده مبادرت به فرجام خواهی نموده نظر به اینکه مورد دیگری به نظر نمی رسد پرونده جهت مشاوره در جلسه هیات شعبه مطرح لوایح طرفین نیز حین جلسه مشروحا قرایت خواهد شد. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرایت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور
رای دادگاه از جهات ذیل مخدوش است:
اولا- به دلایل استنادی خواهان تحقیق از شهود وی که طی استشهادیه 10/11/90 اعلام داشته فرجام خوانده 5 سال پیش زوجه با فرزند خردسال چهار سال و نیمه اش را با لباس ژنده و دمپایی در منزل یکی از اقوامش در الف. رها کرده و وساطت ریش سفیدان محل نتیجه ای نداده و در آن زمان مطرح بوده که زوج همسر صیغه ای دارد که در نهایت ازدواج مجدد از سوی زوج مورد تایید قرارگرفته هیچ گونه تحقیق نشده اقتضاء داشت دادگاه از مسجلین استشهادیه و کسانی که احتمالا وساطت برای صلح و سازش کردند و نیز در مورد سابقه نکاح موقت زوج و ازدواج رسمی یا منکوحه فوق تحقیق رسیدگی می نمود نظر به اینکه اختلافات زوجین به مدت چندین سال شروع و تاکنون استمرار دارد و زوج نیز با ازدواج مجدد عمق اختلاف و عسر و حرج را برای زوجه تشدید نموده لذا رای فرجام خواسته که بدون توجه و رسیدگی به موارد فوق صادر گردیده و نظر به اینکه وضع حادث شده (ازدواج مجدد) هم امکان صلح و سازش را بیشتر در مخاطره قرار داده مستندا به بند الف ماده 401 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن نقض رای فرجام خواسته پرونده جهت رسیدگی به دادگاه صادرکننده رای منقوض ارجاع می نماید.
رییس شعبه 10 دیوان عالی کشور ـ مستشار ـ عضو معاون
عبداله پور ـ صدوقی فر (اقلیت) ـ صدقی

قاضی:
غلامعلی صدقی , هادی عبداله پور , قدرت اله صدوقی فر

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1257 - هرکس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند و مدعی علیه هر گاه در مقام دفاع مدعی امری شود که محتاج به دلیل باشد اثبات امر برعهده او است.

مشاهده ماده 1257 قانون مدنی

ماده 197 - اصل برائت است بنابراین اگر کسی مدعی حق یا دینی بر دیگری باشد باید آن را اثبات کند درغیر این صورت با سوگند خوانده حکم برائت صادر خواهد شد.

مشاهده ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 401 - پس از نقض رای دادگاه در دیوان عالی کشور رسیدگی مجدد به دادگاهی که به شرح زیر تعیین می گردد ارجاع می شود و دادگاه مرجوع الیه مکلف به رسیدگی می باشد: الف - اگر رای منقوض به صورت قرار بوده و یا حکمی باشد که به علت نقص تحقیقات نقض شده است رسیدگی مجدد به دادگاه صادرکننده آن ارجاع می شود. ب - اگر رای به علت عدم صلاحیت دادگاه نقض شده باشد به دادگاهی که دیوان عالی کشور صالح بداند ارجاع می گردد. ج - در سایر موارد نقض پرونده به شعبه دیگر از همان حوزه دادگاه که رای منقوض را صادر نموده ارجاع می شود و اگر آن حوزه بیش از یک شعبه دادگاه نداشته باشد به نزدیکترین دادگاه حوزه دیگر ارجاع می شود.

مشاهده ماده 401 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM