در تاریخ 3/4/91 آقای م.م. با وکالت خانم م.م. دادخواستی مبنی بر تقاضای صدور حکم
طلاق به طرفیت خانم ط.ص. تسلیم دادگستری مشهد نموده که به شعبه 38 دادگاه عمومی مشهد ارجاع شده است. خلاصه توضیح وکیل زوج این است که طرفین در تاریخ 10/10/90 با هم ازدواج دایم نموده اند در فاصله کوتاهی اختلاف غیرقابل حل پیداکرده اند به استناد ماده 1133 ق.م. زوج تقاضای
طلاق دارد. دادگاه طرفین را دعوت نموده است. جلسه دادگاه در تاریخ 3/7/91 وکیل خواهان و خود خوانده حاضر شدند وکیل خواهان خواسته را تکرار کرد و اضافه نمود به دلیل رفتار ناشایست زوجه زوج تقاضای
طلاق دارد ضمنا زوجه طی
سند رسمی شماره 26523 -18/2/91 تمام
مهریه جز 14سکه را مصالحه کرده است و زوجه در پیامک ها بارها گفته بیشتر تمایل به عشق وحال با دیگران دارد و مایل نیست بدنش را در اختیار شوهرش قرار دهد متن پیامک ها به دادگاه تسلیم می گردد و در همین فاصله کوتاه چندین پرونده حقوقی و کیفری مطرح شده است. خوانده دعوی حاضر شد و بیان داشت: من وقتی که مهرم را بخشیدم می خواستم زندگی کنم حالا که مهرم را بخشیدم و شوهرم مرا بدون
نفقه رها کرد شکایت نمی کردم چه می کردم شوهرم مرا زده بود چشمانم را کبود کرده بود بعد با سه چهار نفر آمده بود ترسیدم. درب را باز نکردم تا مامور آمد درب را باز کردم شوهرم گفت تو شکایت خود را پس بگیر
مهریه را ببخش من هم شکایت را پس می گیرم سرم کلاه رفت. راضی به
طلاق نیستم. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر کرده است. زوجه لایحه ای بدون معرفی داور بیان داشت تمام حقوقم از
مهریه نفقه گذشته و جاری را می خواهم و من در تمکین شوهرم هستم. داوران توفیق در سازش بین زوجین نداشته اند. دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره 2414-7/9/91با پذیرش دعوی زوج رای به
طلاق زوجه با پرداخت 14 سکه بهار آزادی و یک میلیون و پانصد هزار تومان
نفقه ایام عده صادر کرده است. از این رای زوجه تجدیدنظرخواهی نموده است پرونده به شعبه 16 دادگاه تجدیدنظر استان ارجاع شده اسـت. خلاصه ایراد زوجه مفادا این اسـت: اسـتناد زوج به پیامک کذب محض است و با آشنایی که در مخابرات دارد آن را تهیه کرده است. که به آن به شدت معترض هستم. من
مهریه ام 114 سکه بود 100 سکه را بذل کردم که با وی زندگی کنم که وی سوءاستفاده نموده و مرا
طلاق می دهد و بنده به
مهریه ام رجوع می کنم و کل
مهریه ام را می خواهم. خلاصه پاسخ وکیل زوج این است: ادعای ندادن
نفقه کذب است و یک میلیون و پانصد هزار تومان
نفقه ایام عده در توان زوج نمی باشد و از بابت 14 سکه
مهریه تقاضای تقسیط دارد. دادگاه تجدیدنظر در وقت فوق العاده با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره 2774-17/11/91ضمن تایید اصل حکم
طلاق به توجه به اظهارات زوجه در دادگاه درباره ندادن
نفقه توسط زوج و مجبور شدن به شکایت بدون ابطال صلح نامه درباره مصالحه یک صد سکه توسط زوجه به زوج چنین بخشش و مصالحه را بدون انگیزه معقول و از باب اکراه یا تهدید یا تطمیع دانسته و زوج به پرداخت 114 سکه هنگام اجرای صیغه
طلاق الزام کرده است. از این رای توسط وکیل زوج فرجام خواهی شد و پرونده به این شعبه ارجاع شده است. خلاصه ایراد وکیل زوج این است زوجه هیچ دلیل بر عدم پرداخت
نفقه اقامه ننموده و نیز صلح نامه را یک
سند رسمی دانسته و طبق ماده 70 ق ثبت قضات را مکلف به اعتبار دادن آن اعلام کرده است و نقض رای را خواستار شده است. خلاصه پاسخ زوجه این است رای برابر مقررات صادرشده استوار نمودن آن را دارد.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش آقای الهی عضو ممیز و اوراق پرونده و دادنامه شماره 2774-17/11/91 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد: