رای قضایی شماره 9209970909900292

رای قضایی شماره 9209970909900292

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970909900292


شماره دادنامه قطعی:
9209970909900292

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/08/07

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
استرداد دادخواست در مرحله فرجام خواهی

پیام رای:
در صورت استرداد دادخواست فرجام خواهی دیوان عالی کشور قرار ابطال دادخواست صادر می کند

رای خلاصه جریان پرونده
خواهان زوج آقای ج.ب. فرزند م. 43 ساله شغل آزاد با وکالت آقای ح.ب. طی دادخواست تقدیمی به ریاست محترم دادگاه عمومی مشهد پیوست فتوکپی سند ازدواج به طرفیت خوانده همسرش خانم ف.س. 40 ساله خانه دار هر دو اهل و ساکن مشهد تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش به منظور اجرای صیغه طلاق نموده است و وکیل مذکور اظهار داشته طبق سند نکاحیه مورخ 27/8/69 خوانده همسر قانونی موکل بوده و مدت 21 سال از ازدواج آنان می گذرد و حاصل این زندگی مشترک 2 فرزند بنام های ع. 20 ساله و ر. 5 ساله می باشد به دلیل اختلاف ریشه ای امکان ادامه زندگی وجود ندارد و تقاضای صدور حکم به عدم امکان سازش دارم و پرونده پس از تشریفات ثبت و ارجاع در شعبه 39 دادگاه عمومی حقوقی مشهد مطرح و در جلسه اولیه دادگاه که خواهان و وکیلش حضورداشته اند و خوانده با ابلاغ قانونی و واقعی حضور نداشته و لایحه نیز ارسال نداشته است وکیل خواهان اظهار داشته خواسته موکل به شرح دادخواست است و خواهان اظهار داشته که دو تا فرزند داریم ولی چون امکان سازش وجود ندارد حاضرم هر چه قانون بگوید عمل نمایم مهریه و سایر حقوق قانونی ایشان را پرداخت می نمایم. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر و زوج داور خود را معرفی و داور زوج اعلام داشته جهت اصلاح بین زوجین سعی و کوشش به عمل آمد و به جهت اختلاف ریشه ای و عدم تفاهم و ادامه زندگی مشترک ممکن نیست و بهتر است از یکدیگر جدا شوند و داور انتصابی زوجه نیز در نظریه خود نوشته به جهت اختلاف ریشه ای مابین زوج و زوجه امکان سازش وجود ندارد و بهتر است از یکدیگر جدا شوند دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و در دادنامه شماره 0001408ـ 25/6/91 در خصوص دادخـواست ج.ب. فـرزنـد م. با وکالـت ح.ب. علـیه ف.س. به خواسته طلاق به دلیل عدم امکان سازش حاضر شد که حق وحقوق زوجه را پرداخت کند ولی خوانده با ابلاغ واقعی حاضر نشد و دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر زوج داورش را معرفی ولیکن زوجه با ابلاغ واقعی از معرفی داور امتناع کردند دادگاه داور از طرف ایشان تعیین داوران موفق به سازش نشدند دادگاه به استناد مواد قانونی که ذکر کرده با صدور گواهی عدم امکان سازش به زوج اجازه داده با پرداخت مهریه زوجه و پرداخت نفقه ایام عده به مبلغ یک میلیون تومان نامبرده را به طلاق رجعی عدی مطلقه نماید یکی از فرزندان کبیر است و فرزند دیگر که 6 ساله است طبق ماده 1169 قانون مدنی در حضانت مادرش است و پدرش باید هرماه 100 هزار تومان نفقه به مادرش پرداخت کند ملاقات برای پدر هر هفته یک بار روز جمعه 24 ساعت فرزند در اختیار پدرش خواهد بود که از ناحیه وکیل زوجه در خصوص عدم تعرض دادگاه راجع به شرط تنصیف دارایی و اجرت المثل و نحله مورد اعتراض و طی دادخواست تجدیدنظر تقدیمی تقاضای تجدیدنظر نموده است لذا پرونده در شعبه شانزدهم دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی مطرح و در دادنامه شماره 002014ـ 30/8/91 نظر به اینکه به موجب بند ب تبصره 6 ذیل ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده و وسع مالی زوج دادگاه مبلغی را از باب نحله برای زوجه تعیین می نماید لذا مبلغ نحله زوجه را در صورت اجرای صیغه طلاق یک صد و پنجاه میلیون ریال تعیین و با اصلاح به عمل آمده ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته را اصلاح و تایید نموده است که از سوی زوجه خانم ف.س. مورد اعتراض و طی دادخواست فرجامی تقدیمی راجع به مبلغ نحله تعیینی از سوی دادگاه تجدیدنظر اعتراض و اظهار داشته مبلغ در نظر گرفته شده برای 22 سال زندگی مشترک بسیار ناچیز است و خود زوج راضی بود تا 100 میلیون تومان بدهد و لذا فرجام خواهی نموده است متعاقبا پس از تقدیم دادخواست فرجامی زوجین و وکلای آن ها در دادگاه تجدیدنظر حضور به هم رسانیده و در حضور مستشار محترم دادگاه تجدیدنظر طرفین به شرح ذیل توافق به اجرای طلاق نمودند 1ـ برای مهریه زوجه و سایر حقوق مالی زوج مبلغ شش صد میلیون ریال برابر شصت میلیون تومان به زوجه بپردازد. 2 ـ حضانت فرزند شش ساله بنام ر. با مادر است تا سن رشد قانونی و پدر حق ملاقات دارد 3 ـ نفقه فرزند ماهانه مبلغ دویست و پنجاه معادل دو میلیون و پانصد هزار ریال تعیین گردید 4 ـ بدین وسیله زوجه نسبت به شکایت کیفری خود که در شعبه 130 دادگاه عمومی جزایی مشهد مطرح است اعلام گذشت و رضایت می کـند و قطـعیت و تنجز این گذشت همراه گواهی طلاق به دادگاه مزبور اعلام می گردد و زوجه خانم ف.س. طی لایحه تقدیمی به ریاست محترم شعبه 16 دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی نوشته احتمالا بدین وسیله دادخواست فرجام خواهی ام را نسبت به دادنامه شماره...... صادره از سوی آن شعبه محترم مسترد می دارم و وکیل وی نیز امضاء خانم ف. را مورد تایید قرار داده است و در ذیل لایحه مذکور مستشار محترم شعبه 16 دادگاه تجدیدنظر جناب ع.ش. انصراف خانم ف.س. و گواهی وکیل محترم ایشان مورد تایید قرار داده است و به هرتقدیر پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه (26 دیوان عالی کشور) ارجاع گردیده است.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش آقای رضا انصاری عضو ممیز و دقت در اوراق پرونده و دادنامه شماره 0002014ـ30/08/91 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه دیوان عالی کشور
با توجه به محتویات پرونده در خصوص اعتراض و فرجام خواهی زوجه خانم ف.س. به طرفیت فرجام خوانده شوهرش آقای ج.ب. نسبت به دادنامه فوق صادره از شعبه 16 دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی که در تایید دادنامه شماره 001408ـ 25/6/91 شعبه 39 دادگاه عمومی حقوقی مشـهد مبنی بر صـدور گـواهی عـدم امکان سازش و اجازه به زوج تا با پرداخت مهریه زوجه و پرداخت نفقه ایام عـده به مبلغ یک میلیون تومان نامبرده را به طلاق رجعی عدی مطلقه نماید صادر گردیده است (البته تایید مذکور با اصلاح دادنامه شعبه 39 دادگاه فوق و تعیین مبلغ یک صد و پنجاه میلیون ریال به عنوان نحله می باشد که در صورت اجرای صیغه طلاق زوج مبلغ مذکور را باید بابت نحله پرداخت نماید) و اعتراض و فرجام خواهی زوجه به لحاظ آن است که مبلغ نحله تعیین شده را در قبال کارهایی که در مدت 22 سال زندگی مشترک انجام داده ناچیز ذکر نموده است متذکر می گردد نظر به اینکه بعد از تقدیم دادخواست و لایحه فرجامی همان طور که در گزارش ذکر شد زوجین و وکلای آن ها در دادگاه تجـدیدنظر حضـور به هم رسانیده و راجـع به مهریه زوجه و سایر حقوق مالی و نیز حضانت فرزند مشترک و نفقه وی و غیره به توافق رسیده اند به شرح مذکور در گزارش متعاقبا خانم ف.س. دادخواست فرجامی خود را مسترد و انصراف وی از فرجام خواهی نیز مورد تایید مستشار محترم شعبه اول دادگاه تجدیدنظر قرارگرفته است لذا با استیناس از ماده 363 قانون آیین دادرسی مدنی قرار ابطال دادخواست فرجامی صادر و پرونده به دادگاه عودت داده می شود.
رییس شعبه 26 دیوان عالی کشور ـ مستشار
انصاری ـ جعفری

قاضی:
انصاری , جعفری

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 1169 - برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی می کنند مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است. تبصره - بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه می باشد. (اصلاحی 80/09/1382 مجمع تشخیص نظام)

مشاهده ماده 1169 قانون مدنی

ماده 363 - چنانچه هریک از طرفین دعوا دادخواست تجدیدنظر خود را مسترد نمایند مرجع تجدیدنظر قرار ابطال دادخواست تجدیدنظر را صادر می نماید.

مشاهده ماده 363 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM