رای قضایی شماره 9209970907200745

رای قضایی شماره 9209970907200745

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970907200745


شماره دادنامه قطعی:
9209970907200745

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/07/29

گروه رای:
حقوقی

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
دلالت تداوم زندگی مشترک بعد از طلاق

پیام رای:
ادامه زندگی مشترک بعد از طلاق قرینه و اماره قوی بر رجوع زوج به زوجه در ایام عده و نیز رجوع زوجه به ما بذل مهریه است.

رای خلاصه جریان پرونده
خانم ف. ل.الف. دادخواستی بطرفیت آقای م. ز. و به خواسته ثبت واقعه رجوع و به ما بذل و شروع زندگی مشترک تقدیم کرده و توضیح داده به موجب سند رسمی بشماره ترتیب 1884-1389/2/4 دفتر رسمی ثبت طلاق شماره.. . حوزه اصفهان با موافقت خوانده طلاق توافقی از نوع خلع نوبت اول گرفته ایم خوانده در زمان عده رجوع کرده است بنابراین تقاضای ثبت واقعه رجوع و برگشت مهریه جهت ادامه زندگی مشترک را داریم تاریخ رجوع89/2/4 و تاریخ طلاق هم 89/2/4 بوده است0 شعبه 18 دادگاه عمومی حقوقی اصفهان در وقت مقرر با حضور خواهان و وکلای طرفین دعوی تشکیل شده است خواهان اظهار داشته خوانده در اوایل فروردین 89 با زبان نرم و ملاطفت از من درخواست جدایی کرد و من قبول نکردم بعدا از طریق تهدید وارد عمل شد ومن مجبور شدم بپذیرم پس از طلاق توافقی و انجام آن خوانده بمن گفت بیا منزل برویم و منزل شوهرم رفتم و مثل سابق با شوهرم آمیزش داشتم این برنامه حدود بیست ماه و بیست روز طول کشید در تاریخ 90/10/24 مجددا با خوانده اختلاف پیدا کردیم و سپس مادرش به منزل پدرم زنگ زد و گفت بیا دخترت را ببر و پس از آن منزل پدرم رفته درخواست ثبت واقعه رجوع را در زمان عده دارم 0 وکیل خوانده اظهار داشته هیچ دلیلی بر رجوع زن به ما بذل در قبال طلاق وجود ندارد نوع طلاق خلع باین بوده است پس اساسا مرد حق رجوع نداشته بلکه تنها همسر آنهم در ایام عده حق رجوع داشته که دو سال از فرجه شرعی و قانونی آن میگذرد که این حق نه مورد ادعای خواهان و وکیل اوست و نه اتفاق افتاده است خواهان بلحاظ مشکلات کاری و عدم تمایل به روبرو شدن باخواهان در جلسه حضور نداشته و هیچگونه رجوعی صورت نپذیرفته است و اساسا پس از طلاق موکل خوانده را ندیده و هیچ رابطه ای با او نداشته است لذا درخواست رد دعوی وی را دارم0دادگاه قرار استماع شهادت شهود را صادر و بطرفین مراتب را ابلاغ کرده است در وقت مقرر دادگاه با حضور طرفین و وکلای آنان تشکیل شده است وکیل خواهان اظهارداشته شهودرا بهمراه آورده ایم درخواست تحقیق از آنان را دارم دادگاه از گواهان بشرح (صفحات جداگانه 16 الی 22) تحقیق کرده است وکیل خوانده اظهار داشته شهود فقط شهادت داده اند که از واقعه طلاق اطلاع نداشته اند و اثبات کنند و رجوع موکل نمیباشد و زوجه به مهر خود رجوع نکرده است بلکه ادعای رجوع مرد را دارد وکیل خواهان اظهار داشته خواسته موکل اثبات رجوع و رجوع به ما بذل ( مهریه ) می باشد که ظاهرا وکیل محترم دادخواست را مطالعه نفرموده اند که درخواست صدور حکم در هر دو مورد را دارم. دادگاه از کلانتری محل سکونت طرفین دعوی خواسته با تحقیق از محل زندگی خوانده اعلام دارند آیا خانم ف. ل. و آقای م. ز. در سال 89 و90 با هم زندگی میکرده اند یا خیر با اتیان سوگند از همسایگان تحقیق و نتیجه را اعلام دارند ارتباط آنها در چه حدی بوده است 0 کلانتری 12 اصفهان طی نامه ای گزارش مسیول تحقیق کلانتری را به پیوست ارسال داشته است حسب گزارش ستوان یکم ر. ی نامبرده با مراجعه به محل سکونت و تحقیق از همسایگان و اهالی محل پیرامون اینکه خانم ف. ل.الف. و آقای م. ز. در سال 1389 و 1390 با هم زندگی می کرده اند یا خیر و ارتباط آن تا چه حدی بوده اعلام کرده که همگی اظهار داشتند که باهم در منزل فوق زندگی میکرده اند و چند سال هم اینجا بودند و سپس از هم خواستند جدا بشوند و دیگر نمیدانیم چکار کردند و از رابطه ایشان اطلاعی نداشتند فقط می دانستند که در این منزل با هم زندگی می کردند. شعبه هجدهم دادگاه عمومی حقوقی اصفهان بموجب رای شماره 1480-1391/9/19 در خصوص دعوی خواهان خانم ف. ل.الف. با وکالت آقای س. الف. و به طرفیت خوانده آقای م. ز. و با وکالت آقای الف. ش. وبه خواسته ثبت واقعه رجوع پس از طلاق دادگاه با توجه به محتویات پرونده اظهارات خواهان و وکیل وی شهادت شهود بر زندگی خواهان و خوانده در سال 1389 و 1390 و قراین و شواهد موجود حضور زوجه در منزل زوج در این مدت هرچند وکیل خوانده در نحوه رجوع تشکیک کرده که باید بدوا از ناحیه زوجه رجوع به ما بذل محقق می شد تا زوج حق رجوع پیدا کند لیکن با توجه به توافق طرفین بر ادامه زندگی و اصاله الصحه دفاع او قابل پذیرش نیست و با ملاحظه تحقیقات انجام شده از طریق ضابطین دادگستری مبنی بر تایید زندگی زوجین در سال 1389 و سال 1390 از ناحیه همسایگان دعوی خواهان را محول بر صحت تلقی و حکم به الزام خوانده به ثبت واقعه رجوع به زوجیت با خواهان در زمان عده به تاریخ 89/2/4 صادر و اعلام کرده است 0 آقای م. ز. با وکالت ع. ش. نسبت به دادنامه یاد شده تجدیدنظر خواهی بعمل آورده است که پس از پاسخ وکیل تجدیدنظرخوانده شعبه 19 دادگاه تـجدیدنظر استان اصفهان بموجب رای شماره 1491-1391/12/14 در خصوص تجدیدنظر خواهی آقای م. ز. با وکالت آقای ع. ش. نسبت به دادنامه فوق الذکر که متضمن الزام زوج به ثبت واقعه رجوع است را وارد دانسته با این استدلال که (( حسب رونوشت سند طلاق شماره 1884دفتر طلاق شماره 151 اصفهان خانم ف. ل.الف. در تاریخ 89/2/4 با طلاق خلعی نوبت اول مطلقه گردیده است و بنا بر فتوای مشهور فقها از جمله نظریه حضرت امام خمینی (ره ) در مسیله 16 و17 کتاب خلع و مبارات تحریر الوسیله (( طلاق خلع باین است یعنی در ایام عده رجوع در آن نیست لکن در خصوص این طلاق (( باین )) فرقی با طلاقهای باین دیگر دارد و آن اینست که اگر زن در بذل خود رجوع کند البته مادامی که در عده است چنین حقی دارد )) در طلاق خلعی مرد حق رجوع به زن ندارد مگر اینکه زن به ما بذل رجوع نماید سپس مرد به طلاق رجوع کند در حالیکه درما نحن فیه زوجه ادعایی دایر بر رجوع به ما بذل نکرده است تا حق رجوع برای مرد به طلاق بوجود آید و بر فرض صحت ادعای زوجه دایر بر وجود زندگی مشترک فیمابین ایشان و همسرش دلیلی بر رجوع به طلاق محسوب نمیگردد از طرفی استناد دادگاه بدوی به مساله یک القول فی الرجعه از جلد 2 تحریرالوسیله نیز صحیح نمی باشد زیرا مسیله مذکور مربوط به طلاق رجعی بوده وارتباطی با موضوع دعوی ندارد همچنین سیوال و جواب مرقوم در کتاب ره توشه قضایی – استفتایات حضرت امام خمینی ( ره ) صفحه 584 موید موضوع و عدم وقوع رجوع میباشد ) لذا با استدلال فوق دادگاه رای تجدیدنظرخواسته را نقض و حکم بر بطلان دعوی صادر کرده است 0 خانم ف. ل.الف. با وکالت آقای س. الف. نسبت به دادنامه فوق الذکر فرجام خواهی بعمل آورده است که پس از پاسخ فرجام خوانده پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است لایحه اعتراضییه به هنگام شور قرایت میشود 0 هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل است پس از قرایت گزارش آقای مهدی اسلامی عضو ممیز و اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره 1491-1391/12/14 شعبه نوزدهم دادگاه تجدیدنظراستان اصفهان مشاوره نموده چنین رای می دهد :

رای شعبه دیوان عالی کشور
فرجام خواهی وارد و پرونده دارای نقص تحقیقاتی است زیرا: به موجب دادخواست خانم ف. ل.الف. از دادگاه تقاضای (( ثبت واقعه رجوع و به ما بذل و شروع زندگی مشترک )) را نموده است هر چند دادگاه نخستین با صدور حکم بر ثبت واقعه رجوع بصورت ضمنی در مورد رجوع به ما بذل زوجه نیز رای صادر کرده زیرا ثبت واقعه رجوع برگشت به حالت قبل از طلاق از هر لحاظ است استدلال دادگاه محترم تجدید نظر در این مورد که زوجه ادعایی دایر بر رجوع به ما بذل نکرده است بر خلاف متن دادخواست می باشد ضرورت داشته در این مورد دادگاه تجدیدنظر استان با تعیین وقت رسیدگی و دعوت از زوجین و قید ضرورت حضور آنان در مورد رجوع زوجه به مهریه از او در خصوص رجوع زوج توضیحات کافی از نامبردگان بخواهد سپس با ارجاع امر به واحد مددکاری اجتماعی دادگستری و در غیاب آن واحد مدد کاری سازمان بهزیستی خواسته شود با انجام تحقیقات محسوس و غیرمحسوس در محل زندگی زوجین قبل و بعد از تاریخ طلاق (1389/2/4) اعلام گردد بعد از واقعه طلاق زوجه و زوج بصورت مشترک در منزل مورد ادعای زوجه باهم زندگی میکرده اند یا خیر از چه زمانی زوجه در منزل پدرش زندگی مینماید بدیهی است ادامه زندگی مشترک بعد از طلاق قرینه و اماره قوی بر رجوع به ما بذل مهریه و نیز رجوع زوج به زوجه در ایام عده میباشد پس از تکمیل تحقیقات و نیز بررسی مطالب منعکس در دادخواست تجدیدنظر در مورد زوجه و تکمیل تحقیقات نسبت به صدور رای مقتضی اقدام شود لذا بنابمراتب فوق و به استناد بندالف ماده 401 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی رای فرجام خواسته را نقض و پرونده جهت رسیدگی به شعبه نوزدهم دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان ارجاع میگردد.
رییس و مستشار شعبه 12 دیوانعالی کشور
قدرت اله طیبی - مهدی اسلامی

قاضی:
قدرت اله طیبی , اسلامی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 401 - پس از نقض رای دادگاه در دیوان عالی کشور رسیدگی مجدد به دادگاهی که به شرح زیر تعیین می گردد ارجاع می شود و دادگاه مرجوع الیه مکلف به رسیدگی می باشد: الف - اگر رای منقوض به صورت قرار بوده و یا حکمی باشد که به علت نقص تحقیقات نقض شده است رسیدگی مجدد به دادگاه صادرکننده آن ارجاع می شود. ب - اگر رای به علت عدم صلاحیت دادگاه نقض شده باشد به دادگاهی که دیوان عالی کشور صالح بداند ارجاع می گردد. ج - در سایر موارد نقض پرونده به شعبه دیگر از همان حوزه دادگاه که رای منقوض را صادر نموده ارجاع می شود و اگر آن حوزه بیش از یک شعبه دادگاه نداشته باشد به نزدیکترین دادگاه حوزه دیگر ارجاع می شود.

مشاهده ماده 401 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM