رای قضایی شماره 9209970224300292

رای قضایی شماره 9209970224300292

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9209970224300292


شماره دادنامه قطعی:
9209970224300292

تاریخ دادنامه قطعی:
1392/04/18

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
جعل به عنوان مقدمه ارتکاب کلاهبرداری

پیام رای:
درصورتی که جعل مقدمه ارتکاب کلاهبرداری باشد مجازات مستقل ندارد.

رای دادگاه بدوی
در خـصوص اتهام آقای ح.ر. مبنی بـر جـعل و کلاهبـرداری (از طریق استفاده از سند مجعول چک شماره.. . -20/5/90) به مبلغ 000/000/340ریال نظر به شکایت شاکی و نظریه کارشناس رسمی دادگستری حاکی از انتـساب امضاء چـک به مشارالیه بدون داشتن حـق امضـاء در ذیل چک متعـلق به شرکت (به شماره حساب.. . بانک ملت شعبه دکتر فاطمی) حسب گواهی عدم پرداخت و کارتکس دارندگان حق امضاء در بانک یاد شده و عدم کارسازی چک توسط بانک بدین لحاظ اظهارات متعاقب وی به اینکه از چک موصوف استفاده شده و دارنده ذی نفع نبوده و اینکه وی مدیون و بدهکار دارنده اولی نمی باشد دفاعی غیر منطقی و بلاوجه و سپس در جلسه 29/8/1391امظاء چک را منتسب بر خود ندانسته که دادگاه علی رغم قبول اولیه به انتساب چک به وی و البته اظهارنظر کارشناس جهت رعـایت حداقل حـقوق مشارالیه مراتب را به کارشناسی ارجاع نموده ولکن از پرداخت و تودیع هزینه کارشناسی با وصف ابلاغ استماع نموده و در مقام بیان آخرین دفاع با قبول تحویل چک از سوی خود به شرکت الف. بنا را به استرداد چک از سوی شرکت مذکور اعلام داشته و خـود وشرکتش را مدیون و بدهـکار وجـه چـک به شاکی ندانسته که دادگاه باتوجه به مراتب فوق و اسناد و مدارک جمع آوری شده چک یاد شده توسط نامبرده و استفاده از آن اتهام جعل و کلاهبرداری به مبلغ یاد شده را محرز دانسته و مستندا به مواد 46 و 47 و 536 و 10 از قانون مجازات اسلامی و ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشاء و کلاهبرداری حکم بر محکومیت متهم به تحمل 180روز بابت جعل و 365 روز بابت کلاهبرداری و جزای نقدی معادل وجه مذکور و رد مال و اعتبار ماخوذه ناشی از تحویل چک به شرکت الف. به میزان مبلغ یاد شده در حق شاکی صادر و اعلام می دارد. رای صادره حضوری ظرف بیست روز از ابلاغ قابل پژوهش در محاکم استان می باشد.
رییس شعبه 1049 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ خلجی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم الف.ب. و آقای م.ح. و خانم م.ف. به وکالت از آقای ح.ر. از دادنامه شماره 1266 مورخ 19/12/91 شعبه 1049 دادگاه عمومی جزایی تهران به طرفیت آقای م.غ. به موجب آن به اتهام جعل و کلاهبرداری (استفاده از سند مجعول) به حبس و رد مال و جزای نقدی محکوم شده است و در خصوص محکومیت از بابت کلاهبرداری از طریق ارایه چک تقلبی از توجه به مندرجات پرونده و ملاحظه لایحه تجدیدنظرخواهی و اظهارات و دفاعیات طرفین و خصوصا تجدیدنظرخواه در مراحل رسیدگی و دادرسی و بررسی دقیق محتویات و مستندات پرونده و اینکه از ناحیه معترض ایراد اساسی برابر موارد و جهات مطروحه در ماده 240 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری اعلام و ارایه نشده است و دادنامه بدون خدشه و اشکال موثر با استدلال و مستندات موجود مطابق مقررات و موازین قانونی و اصول دادرسی صحیحا صادر گردیده است اعتراض را غیر وارد تشخیص داده با رد تجدیدنظرخواهی به استناد ماده 257 از قانون فوق الذکر و عمومات ماده 22 از قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب و اصلاحیه سال هشتاد و یک رای صادره را توجها به اینکه در ازاء طلب دیگران و بدهکاری خود چکی که حق امضاء نداشته داده است و بعد از برگشت نیز اقدام به پرداخت وجه چک نکرده است بنابراین دارنده چک از رسیدن به طلب خود با تقلب صادرکننده منع شده است این عمل تجدیدنظرخواه بردن مال غیر به نحو متقلبانه است. علی هذا دادنامه معترض عنه را با استدلال مذکور در این قسمت نتیجتا تایید و استوار می دارد. در خصوص محکومیت از بابت اتهام جعل چک مذکور از توجه به اینکه تجدیدنظرخواه خودش چک مذکور را امضاء کرده است در حالی که ایشان حق امضاء این چک را نداشته انتساب عنوان اتهامی جعل نسبت به تجدیدنظرخواه درست نبوده و نمی باشد چرا که تجدیدنظرخواه با عمل تقلبی خود ارایه چک مذکور و امضاء در صورتی که چنین حقی را نداشته است مال دیگری را برده است که به شرح صدر دادنامه در این خصوص محکومیت تایید شده است. با این وضعیت عنوان اتهامی جعل مصداق پیدا نمی کند اعتراض را در این مورد وارد تشخیص داده به استناد مواد مذکور دادنامه معترض عنه را در این قسمت نقض نموده و حکم برایت صادر و اعلام می گردد. رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 43 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
دشتبانی ـ رفعت

قاضی:
خلجی , دشتبانی , رفعت

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 46 ـ در جرایم تعزیری درجه سه تا هشت دادگاه می تواند در صورت وجود شرایط مقرر برای تعویق صدور حکم اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را از یک تا پنج سال معلق نماید. دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز پس از اجرای یکسوم مجازات می تواند از دادگاه صادرکننده حکم قطعی تقاضای تعلیق نماید. همچنین محکوم می تواند پس از تحمل یکسوم مجازات در صورت دارا بودن شرایط قانونی از طریق دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری تقاضای تعلیق نماید.

مشاهده ماده 46 قانون مجازات اسلامی

ماده 47 ـ صدور حکم و اجرای مجازات در مورد جرایم زیر و شروع به آنها قابل تعویق و تعلیق نیست: الف ـ جرایم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور خرابکاری در تاسیسات آب برق گاز نفت و مخابرات ب ـ جرایم سازمان یافته سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار آدم ربایی و اسیدپاشی پ ـ قدرت نمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه دیگر جرایم علیه عفت عمومی تشکیل یا اداره مراکز فساد و فحشا ت ـ قاچاق عمده مواد مخدر یا روانگردان مشروبات الکلی و سلاح و مهمات و قاچاق انسان ث ـ تعزیر بدل از قصاص نفس معاونت در قتل عمدی و محاربه و افساد فی الارض ج ـ جرایم اقتصادی با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون (100.000.000) ریال

مشاهده ماده 47 قانون مجازات اسلامی

ماده 536 ـ هرگاه در مورد ماده (535) این قانون عمل یکی از دو نفر غیرمجاز و عمل دیگری مجاز باشد مانند آنکه شخصی وسیله یا چیزی را در کنار معبر عمومی که مجاز است قرار دهد و دیگری کنار آن چاهی حفر کند که مجاز نیست شخصی که عملش غیرمجاز بوده ضامن است. اگر عمل شخصی پس از عمل نفر اول و با توجه به اینکه ایجاد آن سبب در کنار سبب اول موجب صدمه زدن به دیگران می شود انجام گرفته باشد نفر دوم ضامن است.

مشاهده ماده 536 قانون مجازات اسلامی

ماده 10 ـ در مقررات و نظامات دولتی مجازات و اقدام تامینی و تربیتی باید به موجب قانونی باشد که قبل از وقوع جرم مقرر شده است و مرتکب هیچ رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل را نمیتوان به موجب قانون موخر به مجازات یا اقدامات تامینی و تربیتی محکوم کرد لکن چنانچه پس از وقوع جرم قانونی مبنی بر تخفیف یا عدم اجرای مجازات یا اقدام تامینی و تربیتی یا از جهاتی مساعدتر به حال مرتکب وضع شود نسبت به جرایم سابق بر وضع آن قانون تا صدور حکم قطعی موثر است. هرگاه به موجب قانون سابق حکم قطعی لازم الاجراء صادرشده باشد به ترتیب زیر عمل می شود: الف ـ اگر رفتاری که در گذشته جرم بوده است به موجب قانون لاحق جرم شناخته نشود حکم قطعی اجراء نمی شود و اگر در جریان اجراء باشد اجرای آن موقوف می شود. در این موارد و همچنین در موردی که حکم قبلا اجراء شده است هیچ گونه اثر کیفری بر آن مترتب نیست. ب ـ اگر مجازات جرمی به موجب قانون لاحق تخفیف یابد قاضی اجرای احکام موظف است قبل از شروع به اجراء یا در حین اجراء از دادگاه صادرکننده حکم قطعی اصلاح آن را طبق قانون جدید تقاضا کند. محکوم نیز می تواند از دادگاه صادرکننده حکم تخفیف مجازات را تقاضا نماید. دادگاه صادرکننده حکم با لحاظ قانون لاحق مجازات قبلی را تخفیف میدهد. مقررات این بند در مورد اقدام تامینی و تربیتی که در مورد اطفال بزهکار اجراء می شود نیز جاری است. در این صورت ولی یا سرپرست وی نیز می تواند تخفیف اقدام تامینی و تربیتی را تقاضا نماید. تبصره ـ مقررات فوق در مورد قوانینی که برای مدت معین و یا موارد خاص وضع شده است مگر به تصریح قانون لاحق اعمال نمی شود.

مشاهده ماده 10 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM