رای قضایی شماره 9309970220401668

رای قضایی شماره 9309970220401668

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9309970220401668


شماره دادنامه قطعی:
9309970220401668

تاریخ دادنامه قطعی:
1393/12/10

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
مرور زمان در بزه استفاده از سند مجعول

پیام رای:
استفاده از سند مجعول جرم مستمر بوده و مشمول مرور زمان نمی شود.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام متهمان 1- الف. با وکالت ع. 2- ر. دایر بر متهم ردیف 1- استفاده از سند مجعول و شروع به کلاهبرداری و متهم ردیف دوم جعل و استفاده از سند مجعول بدین توضیح که شاکی پرونده مطالباتی از متهم ردیف دوم داشته که در این حین متهم ردیف دوم چکی از پدرش را امضاء نموده و به متهم ردیف اول داده تا اقدام نماید و خود را جزء طلبکاران آن قرار دهد؛ دادگاه از توجه به محتویات پرونده و با توجه به دفاعیات موجه متهم ردیف اول و وکیل مبنی بر این که متهم هیچ علم و اطلاعی از مجعول بودن چک مربوطه نداشته لذا به استناد بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و اصل 37 قانون اساسی رای بر برایت وی صادر و اعلان می گردد هم از حیث استفاده از سند مجعول و هم شروع به کلاهبرداری. و اما در خصوص متهم ردیف دوم با توجه به اظهارات وی که اقرار داشته که محتویات متن چک را وی تنظیم کرده البته منکر امضاء آن شده که دادگاه انکار وی را غیرواقعی دانسته به استناد ماده 536 قانون مجازات اسلامی 1375 به دو فقره مجازات جزای نقدی به مبلغ دوازده میلیون ریال برای جعل و استفاده از سند مجعول محکوم می گردد که طبق ماده 134 قانون مجازات اسلامی 1392 یکی از مجازات ها قابلیت اجرا داشته رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران است.
رییس شعبه 1019 دادگاه عمومی جزایی تهران- حمیدی

رای دادگاه تجدیدنظر استان
آقای ر. نسبت به دادنامه 1017-27/10/1393 صادره از شعبه 1019 دادگاه عمومی جزایی تهران مشعر بر تحصیل محکومیت غیرقطعی به دو فقره جزای نقدی که به استناد ماده 134 از قانون مجازات اسلامی تنها یک فقره آن اعلام اجرا گردیده است با تقدیم لایحه ای اعتراض نموده و اعلام کرده اولا مرتکب بزه های مذکور نشده اند و صرف نظر از این که اتهام جعل امضاء پدرش را روی چک شماره.. ..-21/11/1374 قبول ندارد و منتسب به پدر مرحوم وی است؛ با توجه به تاریخ اعلام شده موضوع مشمول مرور زمان شده است که با توجه به محتویات پرونده امر و باملاحظه لایحه تسلیمی مشارالیه اولا ایراد مرور زمان نسبت به اتهام انتسابی مبنی بر جعل امضاء با توجه به تاریخ وقوع بزه وارد است و موضوع معنون مشمول ماده 173 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری است فلذا به استناد بند ب از ماده 257 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری این قسمت از دادنامه را (محکومیت به لحاظ ارتکاب بزه جعل) نقض نموده و به استناد ماده 173 از قانون مارالذکر قرار موقوفی پیگرد به لحاظ شمول مرور زمان صادر و اعلام می گردد. ثانیا بزه استفاده از سند مجعول یک امر مستمر است و مشمول مرور زمان نیست و با عنایت به دلایل منعکس در رای دادگاه بدوی و این که ادله ای بر ورود خدشه برای قابلیت نقض دادنامه معترض عنه ارایه نگردیده است فلذا با رد تجدیدنظرخواهی مشارالیه این قسمت از محکومیت مکتسبه را (محکومیت به جهت استفاده از سند مجعول) به استناد بند الف از ماده 257 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری تایید نموده و اعلام می دارد. رای صادره قطعی است. مضافا دادگاه محترم بدوی در اجرای مدلول ماده 215 از قانون مجازات اسلامی تکلیف سند مجعول را روشن ننموده است و جا دارد در خصوص مورد اعلام نظر فرمایند.
شعبه 4 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رییس و مستشار
هدایت اله جوادی - بهزادسعادت زاده

قاضی:
هدایت اله جوادی , بهزاد سعادت زاده , حمیدی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 536 ـ هرگاه در مورد ماده (535) این قانون عمل یکی از دو نفر غیرمجاز و عمل دیگری مجاز باشد مانند آنکه شخصی وسیله یا چیزی را در کنار معبر عمومی که مجاز است قرار دهد و دیگری کنار آن چاهی حفر کند که مجاز نیست شخصی که عملش غیرمجاز بوده ضامن است. اگر عمل شخصی پس از عمل نفر اول و با توجه به اینکه ایجاد آن سبب در کنار سبب اول موجب صدمه زدن به دیگران می شود انجام گرفته باشد نفر دوم ضامن است.

مشاهده ماده 536 قانون مجازات اسلامی

ماده 134 ـ در جرایم موجب تعزیر هرگاه جرایم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه برای هر یک از آن جرایم حداکثر مجازات مقرر را حکم می کند و هرگاه جرایم ارتکابی بیش از سه جرم باشد مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند تعیین می نماید. در هر یک از موارد فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجراء شود مجازات اشد بعدی اجراء می گردد. در هر مورد که مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد اگر جرایم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد تا یک چهارم و اگر جرایم ارتکابی بیش از سه جرم باشد تا نصف مجازات مقرر قانونی به اصل آن اضافه می گردد. تبصره 1 ـ در صورتیکه از رفتار مجرمانه واحد نتایج مجرمانه متعدد حاصل شود طبق مقررات فوق عمل می شود. تبصره 2 ـ در صورتی که مجموع جرایم ارتکابی در قانون عنوان مجرمانه خاصی داشته باشد مقررات تعدد جرم اعمال نمی شود و مرتکب به مجازات مقرر در قانون محکوم می گردد. تبصره 3 ـ در تعدد جرم در صورت وجود جهات تخفیف دادگاه می تواند مجازات مرتکب را تا میانگین حداقل و حداکثر و چنانچه مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد تا نصف آن تقلیل دهد. تبصره 4 ـ مقررات تعدد جرم در مورد جرایم تعزیری درجه های هفت و هشت اجراء نمی شود. این مجازات ها با هم و نیز با مجازات های تعزیری درجه یک تا شش جمع می گردد.

مشاهده ماده 134 قانون مجازات اسلامی

ماده 215 ـ بازپرس یا دادستان در صورت صدور قرار منع یا موقوفی تعقیب باید تکلیف اشیاء و اموال کشف شده را که دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده و یا از جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص داده شده است تعیین کند تا حسب مورد مسترد ضبط یا معدوم شود. در مورد ضبط دادگاه تکلیف اموال و اشیاء را تعیین می کند. همچنین بازپرس و یا دادستان مکلف است مادام که پرونده نزد وی جریان دارد به تقاضای ذینفع و با رعایت شرایط زیر دستور رد اموال و اشیاء مذکور را صادر نماید: الف ـ وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد. ب ـ اشیاء و اموال بلامعارض باشد. پ ـ جزء اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم گردد. در کلیه امور جزایی دادگاه نیز باید ضمن صدور حکم یا قرار یا پس از آن اعم از اینکه مبنی بر محکومیت یا برائت یا موقوفی تعقیب متهم باشد در مورد اشیاء و اموالی که وسیله ارتکاب جرم بوده یا در اثر جرم تحصیل شده یا حین ارتکاب استعمال و یا برای استعمال اختصاص یافته است باید رای مبنی بر استرداد ضبط یا معدوم شدن آن صادر نماید. تبصره 1 ـ متضرر از قرار بازپرس یا دادستان یا قرار یا حکم دادگاه می تواند از تصمیم آنان راجع به اشیاء و اموال مذکور در این ماده شکایت کند و طبق مقررات در دادگاه های جزایی شکایت خود را تعقیب و درخواست تجدیدنظر نماید هر چند قرار یا حکم دادگاه نسبت به امر جزائی قابل شکایت نباشد. تبصره 2 ـ مالی که نگهداری آن مستلزم هزینه نامتناسب برای دولت است یا موجب خرابی یا کسر فاحش قیمت آن می گردد و حفظ مال هم برای دادرسی لازم نیست و همچنین اموال ضایع شدنی و سریع الفساد حسب مورد به دستور دادستان یا دادگاه به قیمت روز فروخته می شود و وجه حاصل تا تعیین تکلیف نهایی در صندوق دادگستری به عنوان امانت نگهداری می گردد.

مشاهده ماده 215 قانون مجازات اسلامی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM