در خصوص تجدیدنظرخواهی آقایان 1- م. فرزند و. با وکالت خانم م. 2-ص. فرزند ل. با وکالت ر. و م. 3- ح. 4- الف. 5- غ. نسبت به دادنامه شماره 1225-16/8/91 صادر شده از شعبه 1035دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن نفرات اول و دوم در رابطه با اتهام نفر اول
سرقت موجب حد شرعی از سی باب منزل موضوع شکایت مالباختگان که تجدیدنظرخواهان ردیف سوم الی پنجم نیز جزء شکات می باشند و نفر دوم دایر به تحصیل مال مسروقه که نفر اول به قطع ید و قطع چهارانگشت دست راست از انتهای آن به طوری که انگشت شصت و کف دست او باقی بماند و رد اموال مسروقه که تابحال اموالی که
سرقت شده و احصا گردیده و عودت ننموده و نفر دوم به تحمل سه سال حبس تعزیری و پنجاه ضربه شلاق تعزیری محکوم گردیده اند دادگاه با بررسی محتویات پرونده و مداقه در اوراق آن و ملاحظه لوایح تجدیدنظرخواهان که عمده اعتراض وکیل نفر اول عبارتست از اینکه همانگونه که مستحضرید وفق ماده 189
قانون مجازات اسلامی سرقت درصورتی موجب حد می شود که دارای کلیه شرایط زیر باشد و این بدان معناست که لزوما باید کلیه شرایط 16 گانه قانونی در عمل متهم جمع گردد تا
سرقت مستوجب حد فرض شود با بررسی و تحقیق در خصوص وضعیت مالی و خانوادگی متهم به راحتی می توان آثار فقر و تنگدستی وی را مشاهده کرد که وکیل مربوط به تفضیل زندگی موکل خود را و نحوه معیشتی او را منعکس که موضوع اضطرار او را اعلام و علت ارتکاب بزه مذکور را اضطرار زندگی بیان می نماید و از آیات قران و اخبار و احادیث مستنداتی به میان می اورد و نیز اقرار او را اعلام که در محکمه می بایست عندالحاکم اقرار آنهم دوبار که مدعی آن نیز انجام نیافته است و نیز تقاضای نقض دادنامه را به لحاظ توبه کردن متهم وفق بند 5 ماده 200
قانون مجازات اسلامی که عنوان کرده یکی از شرایط اجرای حد
سرقت توبه نکردن سارق دانسته که در این باب هم مستند به ایات و احادیث نبوی کرده و اعلام نموده موکل چندین بار در مراحل مختلف حتی در حضور قاضی محترم محکمه اظهار ندامت و پشیمانی و توبه از عمل خود کرده است با وصف مذکور مجازات حد از ایشان ساقط می شود و تجدیدنظرخواه ردیف دوم اعلام کرده(وکلای ایشان) علت اقرار سارق علیه موکل شناخته نشدن همدستان اوست موکل منکر خرید مال مسروقه است در نهایت موکل هیچ جرمی مرتکب نشده است و تجدیدنظرخواهان ردیف سوم و چهارم و پنجم اعلام نموده اند اقلامی از اجناس و اموال ماراکه به وسیله سارق به
سرقت رفته در دادنامه اعلام نشده و تقاضا تصحیح رای را داریم و رد مال به وسیله خرید مال مسروقه انجام گیرد. نظر به اینکه در تکمیل پرونده و تشکیل آن و تحقیقات لازم و کافی و همچنین در صدور قرار مجرمیت از جانب بازپرس محترم پرونده و در اصدار رای از جانب قاضی محکمه بدوی دقت لازم و وافی انجام یافته و در احراز مجرمیت و محکومیت متهمان تمامی موارد قانونی درباب
سرقت و مجازات برای تحصیل مال مسروقه رعایت گردیده و استنباط و استدلال لازم معمول گشته است آنچه که وکیل تجدیدنظرخواه تقاضا کرده و می توان به بعضی از موارد بالاخص بند 10 ماده 198
قانون مجازات اسلامی که یکی از شرایط اجرای حد
سرقت مضطر نبودن سارق در زمان
سرقت یعنی سارق محتاج و نیازمند در باب امرار معاش نباشد و اگراز باب اضطرار مرتکب بزه گردد مجازات حد برآن جاری نمی گردد و هم چنین تبصره ماده 200
قانون مجازات اسلامی بیان می دارد بر اینکه حد
سرقت بعد از ثبوت جرم با توبه ساقط نمی شود و عفو سارق جایز نیست از مفهوم مخالف موارد مذکور استنباط و نتیجه گرفته می شود درصورتیکه سارق در حالت اضطرار و نیاز و احتیاج ضروری ارتکاب بزه
سرقت گردد و نیز قبل از ثبوت بزه
سرقت که مجازات حد دارد درحضور قاضی محکمه بدوی توبه نماید حد
سرقت از او ساقط شده حد بر او جاری نمی شود و رای اصداری شماره 19-23/7/1363 -63/7 حکایت از این مورد دارد و ایشان متهم در جلسه دادرسی مورخه 9/8/81 چندین بار اظهار ندامت و پشیمانی و توبه درحضور قاضی محترم بدوی کرده است بنا به مراتب فوق و از باب تدره الحدود بالشبهات دادگاه با مد نظر قراردادن تبصره و مواد فوق الذکر و ایجاد شبهه و مستندا به ماده 250
قانون آیین دادرسی کیفری با تغییر عنوان اتهام و تصحیح آن و به استناد به ماده 203
قانون مجازات اسلامی با رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان اعم از متهمان و شکات که اموال به
سرقت رفته شکات در دادنامه و قرار مجرمیت مشخص و معین شده و دلیلی بر نقض دادنامه ارایه نگردیده و فاقد ایراد و اشکال موثر قانونی است با اصلاح رای و حذف قطع ید از دادنامه و تحمل پنج سال حبس تعزیری از جانب تجدیدنظرخواه ردیف اول دادنامه تجدیدنظرخواسته تایید می گردد و رای صادره قطعی است.
رییس شعبه 42 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
راثی نصیری ـ حیات مقدم