رای قضایی شماره 9109970908100505

رای قضایی شماره 9109970908100505

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970908100505


شماره دادنامه قطعی:
9109970908100505

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/12/05

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
شعبه دیوان عالی کشور

عنوان رای:
عدم تناسب جرم و مجازات

پیام رای:
چنانچه محتوای پرونده مقتضی برائت محکوم باشد مورد از موارد اجلای تعیین مجازات نامتناسب می باشد.

رای خلاصه جریان پرونده
به حکایت دادنامه بدوی 01040-3/10/1390 شعبه 1032 محاکم عمومی ت (آن قسمت از احکام که ناظر بر محکومیت مستدعی اعاده دادرسی آقای م.(پ.)ف. فرزند ج. به وکالت خانم الف.ع. است گزارش می شود.) درخصوص شکایت آقای ع.ر. علیه.. . 3- م.(پ.)ف. فرزند ج دایر بر فحاشی و تخریب عینک شاکی و ایراد ضرب عمدی. دادگاه با توجه به اوراق پرونده و شکایت بی شایبه شاکی و گزارش مامورین و گواهی پزشکی قانونی و اظهارات شهود در مرحله تحقیق و ادله متهمین به وقوع درگیری و تخریب و ایراد ضرب النهایه اظهار داشتند قصد ایراد ضرب عمدی نداشته ام و سایر دلایل و قراین موجود در پرونده بزه انتسابی محرز به استناد مواد 484 608 و 677 ق.م.ا با رعایت بند 5 ماده 22 همان قانون هر یک از متهمین به پرداخت دویست هزار ریال جزای نقدی درخصوص فحاشی و هر یک از متهمین به پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس درخصوص تخریب عمدی خودرو و عینک محکوم می نماید؛ و طی دادنامه اصلاحی 01131-20/10/1390 درخصوص اتهام ایراد ضرب عمدی درخصوص دید از قلم افتاده به پرداخت سه دینار بابت یک عدد کبودی زیر چشم راست در حق شاکی آقای ع.ر. را محکوم نموده اند. متعاقبا دادستان عمومی و انقلاب ت از دادنامه های مرقوم تجدیدنظرخواهی نموده. شعبه 20 محاکم تجدیدنظر ت وارد رسیدگی شده. طی دادنامه شماره 00162-3/2/1391 درخصوص محکومیت م.(پ.)ف. مجازات های تعیین که کمتر از حداقل مجازات قانونی بوده که دادستان اعتراض نموده لذا با توجه به کیفیت عمل متهمین به استناد تبصره 3 ماده 22 ق.ا.ق.ت.د.ع.ا با رعایت ماده 258 آ.د.ک جزای نقدی هر یک از تجدیدنظرخواندگان بابت توهین را از مبلغ دویست هزار ریال به نهصد هزار ریال جزای نقدی و جزای نقدی تجدیدنظرخوانده سوم (م.ف.) از مبلغ سه میلیون ریال به تحمل شش ماه حبس تعزیری اصلاح و راسا تجدیدنظرخواسته را در این بخش با اصلاح یاد شده در محدوده اعتراض تایید می گردد. متعاقبا تجدیدنظرخواهی نام برده و به همراه دیگران به شعبه 20 تجدیدنظر استان ت ارجاع طی دادنامه شماره 00658-11/5/1391 بدین اشعار اولاـ بزه های انتسابی حسب اوراق و مندرجات پرونده و دلایل منعکس در رای محرز بوده و ایراد و اعتراض موجه و موثری که موجب نقض و بی اعتباری دادنامه معترض عنه را ایجاب نماید ابراز و اقامه نشده.. . و از حیث رعایت تشریفات قانونی و مبانی استنباط و توجیه به مستندات فاقد اشکال می باشد. لذا با رد اعتراض معترضین رای تجدیدنظرخواسته توجها به رای 00162-3/2/91 مستندا به بند الف ماده 257 آ.د.ک تایید می گردد... . تجدیدنظرخواهی آقای م.(پ.)ف.با وکالت خانم الف.ع.از دادنامه فوق الذکر صرف نظر از اینکه در رای شماره 00162-3/2/91 صادره از این دادگاه اظهارنظر شده نظر به اینکه تاریخ ابلاغ رای 10/10/91 و تاریخ ثبت اعتراض 20/3/1391 بوده و خارج از موعد مقرر در ماده 236 آ.د.ک بوده به استناد ماده 245 آ.د.ک جهت اقدام قانونی به دادگاه نخستین اعاده می گردد رای قطعی است. اینک طی مشروحه ای که حین شور قرایت می گردد خانم الف.ع.به وکالت از م.(پ.)ف. استدعای تجویز اعاده دادرسی را به استناد ماده 272 آ.د.ک به طور کلی درخواست نموده الف ـ نام برده در درگیری با هدف جداسازی وارد شده است ب ـ مجازات تعیین شده در مرحله بدوی کمتر از حداقل مجازات قانونی نیست و حتی متهم 45 روز در زندان بسر برده است و قاضی بدوی آن را لحاظ نموده است لذا تقاضای اعاده دادرسی نموده است نسبت به دادنامه های 00162-3/2/1391 و 00658-11/5/91 درخواست نموده اند.
عضو ممیز ـ حسینی
پرونده های محاکماتی مطالبه پس از وصول به تاریخ 3/11/1391 با ملاحظه پرونده محاکماتی صرفا در جهات مورد تعرض گزارش می شود: الف ـ درخصوص اینکه نام برده در درگیری با هدف جداسازی وارد شده است. این امر با توجه به نوع اتهام می تواند موثر در مقام باشد؛ اما آن قسمت از احکام که ناظر بر تعیین دیه است و قانون گذار آن را مصرحا مجازات تلقی نموده صرف نظر از نوع خطای محض شبه عمد و عمد ادعای جداسازی موثر در مقام نمی باشد؛ با هر هدف و انگیزه ورود صدمه به دیگران مستلزم مسیولیت دیات است. تعرضی در مقام تحت عنوان دفاع از خود نیز نشده است؛ لذا گزارش آن بی وجه است. ب ـ مجازات تعیین شده در مرحله بدوی کمتر از حداقل مجازات قانونی نیست. ملاحظه می گردد دادنامه بدوی درخصوص محکومیت مستدعی اعاده دادرسی آقای م.(پ.)ف. طی دادنامه بدوی 3/10/1390-01040 شعبه 1032 محاکم عمومی ت در عناوین اتهام فحاشی تخریب عینک شاکی و ایراد ضرب عمدی به استناد مواد 484 و 608 و 677 ق.م.ا با رعایت بند 5 ماده 22 ق.م.ا هر یک از متهمین به دویست هزار ریال جزای نقدی دعوت درخصوص توهین و فحاشی و هر یک از متهمین.. . و م.(پ.)ف. را به پرداخت سه میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس درخصوص تخریب عمدی خودرو و عینک محکوم می نماید. آقای جعفری به عنوان دادستان عمومی و انقلاب ت طی درخواست مستند به بند ج قسمت دوم ماده 26 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب نسبت به رای صادره از جهت اعمال ماده 22 ق.م.ا اعتراض و درخواست رسیدگی را نموده مرقوم نموده اند. «متهمان را از بابت جرایم موضوع ماده 608 (توهین) و 677 (تخریب) ق.م.ا مجرم شناخته است؛ اما میزان مجازات توهین و فحاشی را به دویست هزار ریال جزای نقدی و نیز شش ماه تا سه سال حبس موضوع ماده 677 را به سه میلیون ریال جزای نقدی تبدیل نموده است. این در حالی است که با توجه به نحوه درگیری وقوع جرم مستحق اعمال تخفیف نمی باشد. لذا مستندا به بند ج قسمت دوم ماده 26 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب نسبت به رای صادره از جهت اعمال ماده 22 اعتراض درخواست رسیدگی دارم.»; شماره درخواست 201/5218-25/10/1390 در رای دادگاه بدوی به شماره 1040 مورخ 3/10/1390 تصریح شده (با رعایت بند پنج ماده 22 قانون مذکور هر یک از متهمین را به.. .). با ملاحظه بند پنج ماده 22 ق.م.ا تصریح شده (وضع خاص متهم و یا سابقه او)؛ با ملاحظه پرونده محاکماتی در ص 13 در وقت ملاحظه پرونده در ساعت 22 مورخ 6/6/1390 توسط دادیار دادسرا که در محل پایگاه هفتم پلیس امنیت ملاحظه شده مرقوم نموده. در اخیر آن (با توجه به تاکید دادستان محترم جدیت بیشتری اعمال گردد). متعاقب ارجاع مورخ 8/6/1390 ص 31 پرونده به دادیار شعبه اول از سوی آقای محبی معاون دادستان و جانشین سرپرست در ظهر ورقه 55 ملاحظه گردید. دادیاری شعبه اول رسیدگی فرمایید. (24/7/90) سپس مجددا مرقوم نمودند: بازپرس محترم شعبه 6 در غیاب رسیدگی فرمایند. (24/7/90 ص 55). در جلسه تفهیم اتهام آقای م.(پ.)ف. فرزند ج. 21 ساله مورخ 25/7/90 تصریح شده در تفهیم اتهام (س ـ حسب گزارش مامورین انتظامی ت و شکایت شاکی متهم هستید به ایجاد اخلال در نظم عمومی و ایراد ضرب عمدی به شاکی چه دفاعی دارید؟ پاسخ متهم ـ طلب عفو و بخشش دارم. امضاء) ظاهرا امضاء بازپرس شعبه 4 دادسرا اوین آقای جعفری است. به سبب تشابه امضاء ذیل صورت مجلس با امضاء ذیل قرار کفالت (ص 32 با صفحات 35 و 36) لکن در مورخ 1/8/90 توسط دادیار شعبه اول دادسرا ت آقای مستوفی در مقام اخذ آخرین دفاع ص 40 تصریح می کند «با عدول از تفهیم اتهام مورخ 25/7/90 که همکارم در غیاب اینجانب به شما تفهیم نموده و اعلام فک قرار تامین مربوط به آن تفهیم اتهام اتهام شما در یوم جاری با توجه به محتویات پرونده این دادیاری دایر بر فحاشی به شاکی روحانی حاج آقای ر.و. تخریب عمدی عینک وی و ایراد صدمه عمدی به چشم وی فعلا در حد کبودی به شما تفهیم می گردد. دفاعت چیست؟ جواب ـ دیدم حاج آقا ر. با آقای م.ح. درگیر شده اند. من رفتم و داشتم جدا می کردم در حین جدا کردن دستم به عینک حاج آقا خورد و به صورت عمدی نبود. من هیچ فحاشی به حاج آقا نکردم. از شما جناب آقای قاضی طلب عفو و بخشش را دارم؛ س ـ آخرین دفاعت را بگو. جواب ـ از شما آقای قاضی طلب عفو و بخشش را دارم.»; (ص 40 مورخ 1/8/1390) در مقطع صدور قرار مجرمیت از سوی دادیار دادسرا (ص 54) در بند سوم «م.ف. فرزند جلال متولد 1369 مجرد دایر بر فحاشی به شاکی روحانی و تخریب عمدی عینک شاکی و ایراد صدمه بدنی شبه عمدی به وی»;.. . بزهکاری متهمین محرز به نظر می رسد؛ به رغم مدافعات بلاوجه متهمان به استناد مواد 608 و 677 و 514 ق.م.ا.. . درخصوص سایر اتهامات متهمین همچون اخلال در نظم عمومی نظر به فقد دلیل کافی مستندا به ماده ق.ا.ق.ت.د.ع.ا قرار منع تعقیب صادر و اعلام می گردد. امضاء آقای دادیاری مستوفی 1/8/90 در ظهر ورقه امضاء آقای دادیار اظهارنظر در موافقت «موافقم درخصوص مجرمیت صادره کیفرخواست صادر نمایند.»; (3/8/90 ص 54). متعاقبا در ص 61 کیفرخواست صادر شده متهم ردیف سوم م.ف. فرزند ج. «اتهام متهم ردیف سوم توهین و فحاشی به شاکی مذکور تخریب عمدی عینک شاکی در ایراد صدمه بدنی عمدی زیر چشم شاکی که استناد به گزارش ضابطین انتظامی و شکایت شاکی و شهادت شاهد و صورت مجلس مواجهه حضوری نزد ضابطین اظهارات متهم و به رغم مدافعات بلاوجه متهم و گواهی پزشکی قانونی.. . لذا به استناد مواد فوق درخواست تعیین مجازات و محکومیت متهمان مورد تقاضاست. تاریخ وقوع جرم 3/6/90 و محل آن ت است. (ص 61) و توجها در ص 53 جلسه مواجهه حضوری مورخ 24/7/90 ساعت 5/15 ذکر اسمی از متهم مستدعی اعاده دادرسی م.ف. مشاهده نمی شود و از صفحه یکم لغایت صدور قرار مجرمیت ص 54 جلسه مواجهه حضوری فی مابین شاکی با متهم م.ف. ملاحظه نگردید.»; با ارجاع پرونده به شعبه 1032 محاکم عمومی جزایی ت و تعیین جلسه رسیدگی 3/10/1390 در جلسه رسیدگی مذکور این دادگاه چنین اعلام می کنند «شاکی حضور ندارد. متهم و وکلای آنان حضور دارند. اخطار به آنان واصل و ضمیمه پرونده است.»; (ص 103) با ملاحظه برگ اخطاریه م.ف. مامور ابلاغ در ص 94 گواهی نموده «م.ف. در محل حضور نداشت و بستگان و خادمان در محل نبودند. طبق ماده 70 آ.د.م نسخه دوم در محل الصاق شد.»; در این جلسه رسیدگی متهم م.ف. حضور وی مشهود نمی باشد. وکیل وی (خانم الف.ع.) برگ تعرفه اظهارات متهم را به وکالت پاسخ و دفاع نموده است. (ص 102 و 101) و تصریح شده اتهام موکل شما فحاشی و تخریب عینک و ایراد ضرب عمدی شاکی است چه دفاعی دارید؟؛ س: اتهام موکل شما بدوا تفهیم اگر مطلبی دیگری به عنوان آخرین دفاع دارید بیان کنید. (ص 102) آقای ع.ر. نسبت به دادنامه بدوی اعتراض نموده (ص 116) پرونده آن قسمت که مربوط به مستدعی اعاده دادرسی پ.ف. است نوشته اند «در رابطه با پ.ف. ایشان با فحاشی به اینجانب و مضروب ساختن بنده از ناحیه چشم اقرار داشته اند. علاوه بر اینکه در روز حادثه چشم بنده کبود شد و درد شدید داشت و بعد از مدتی متوجه شدم که از ناحیه چشم سمت چپ همه چیز دو تایی می بینم و دچار دوبینی شدید شده ام؛ که وقتی به پزشک مراجعه کردم پاسخ دادند به خاطر ضربه ای بود که خورده و فلج عضلات را در پی داشته است که تقاضای معاینه مجدد از آن دادگاه محترم را دارم. در رابطه با فحاشی ایشان که باز هم متاسفانه از مصادیق قذف بوده است و نسبت های ناروا به مادر بزرگوارم ولی می بیند حکمی در خور توجه در این باب صادر نشده است... . از قضات محترم دادگاه تجدیدنظر آیا با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری مدظله العالی مبنی بر حمایت ناهیان از منکر و حملات پی در پی به ناهیان از منکر به ویژه روحانیون محترم و معزز که در این سال (ص 117) طی شده چندبار مورد حمله اراذل و اوباش قرار گرفته اند و پی گیری مومنین و دل نگرانی آنانی که دل در گرو دین دارند و نسبت به این فریضه و احیای آن حساس می باشند.. . و دستور دادستان محترم ت وقت آن نرسیده حکمی قاطع و برخوردی شایان با این گونه پرونده ها صورت گیرد؟»; «توجها نسبت به بخشی از اتهامات معنونه در پرونده در صلاحیت دادگاه انقلاب پرونده دیگری در جریان رسیدگی بوده؛ از انعکاس مطالبه بدل مفید توسط دادیار شعبه اول دادسرا (ص112)»; آرای بدوی و تجدیدنظر نیز در صدر گزارش قید است و پرونده بیش از این حکایت موثری ندارد. توجها قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب 28/12/1373 با اصلاحات بعدی ج اول ص 374 لغایت 378 م.ق مجموع تنقیح شده قوانین و مقررات کیفری چاپ زمستان 88 سه بند اول و دوم و سوم ماده سه قانون مرقوم انطباقی با عنوان ماده 677 ق.م.ا ندارد. محکومیت ها موضوع ماده 608 ق.م.ا توهین و فحاشی و مجازات قانونی آن (شلاق تا 74 ضربه و یا پنجاه هزار تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد بود) و محکومیت موضوع ماده 677 ق.م.ا تخریب مجازات قانون آن «هر کس عمدا اشیاء منقول یا غیرمنقول متعلق به دیگری را تخریب نماید.. . به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.»; رای قطعی محکوم مستدعی اعاده دادرسی م.ف. (دویست هزار ریال جزای نقدی بابت اهانت و فحاشی و سه میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس) است. با توجه به عدم انطباق سه بند ماده سوم قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین و ملاحظه ماده 22 ق.م.ا «دادگاه می تواند وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین»; و ملاحظه ماده 22 ق.م.ا «دادگاه می تواند در صورت احراز جهات مخففه مجازات تعزیری و یا بازدارنده را تخفیف دهد و یا تبدیل به مجازات از نوع دیگری نماید که مناسب تر به حال متهم باشد.»; (در رای بند 5 ماده 22 به عنوان جهات مخففه تصریح شده) در تبصره 2 ماده 22 ق.م.ا تصریح شده «در مورد تعدد جرم نیز دادگاه می تواند جهات مخففه را رعایت کند.»; ماده 258 آ.د.ک «دادگاه تجدیدنظر نمی تواند مجازات تعزیری مقرر در حکم بدوی را تشدید نماید. مگر در مواردی که مجازات مقرر در حکم بدوی کمتر از حداقل غیر این باشد.»; که قانون مقرر داشته و این امر مورد اعتراض شاکی تجدیدنظرخواه و یا مقامات مذکور در ماده 235 این قانون قرار گیرد؛ که در این موارد مرجع تجدیدنظر با تصریح حکم به وی نسبت به مجازاتی که قانون مقرر داشته اقدام خواهد نمود. معطوفا دادستان محترم عمومی و انقلاب ت طی مرقومه تجدیدنظرخواهی ابراز نموده اند «با توجه به نحوه درگیری نوع جرم مستحق اعمال تخفیف نمی باشند. لذا مستندا به بند ج قسمت دوم ماده 26 قانون اصلاح ق.ت.د.ع.ا نسبت به رای صادره از جهت اعمال ماده 22 اعتراض و درخواست رسیدگی دارم.»; بند ج قسمت دوم ماده 26 ق.ا.ت.د.ع.ا (الحاقی 28/7/1381 ـ دادستان از حکم برایت یا محکومیت غیر قانونی متهم) که طبق صدر ماده 26 قانون مرقوم اشخاص زیر حق درخواست تجدیدنظر را دارند با این کیفیت دادستان عمومی و انقلاب می تواند از حکم برایت یا محکومیت غیر قانونی متهم تجدیدنظرخواهی می نماید و ماده 258 آ.د.ک نیز مصرح است «مگر در مواردی که مجازات مقرر در حکم بدوی کمتر از حداقل میزانی باشد که قانون مقرر داشته»;؛ توجها به این امر که هرچند تبصره سوم ماده 22 ق.ا.ق.ت.د.ع.ا اصلاحی 28/7/81 که مصرح بود «مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد.»; این امر نیز به سبب حصر موارد بند ج الحاقی 28/7/1381 به ماده 26 همان قانون منحصرا از باب «دادستان از حکم برایت یا محکومیت غیر قانونی متهم»; می باشد لذا اعمال تخفیف مصداق محکومیت غیر قانونی متهم شناخته نمی شود زیرا اعمال تخفیف مادام که مواجهه با امتناع قانونی نباشد محکومیت غیر قانونی شناخته نمی شود؛ هرچند ممکن است غیر متناسب باشد. احکام غیر متناسب با احکام غیر قانونی متمایز است. هر غیر متناسبی غیر قانونی نیست. احکام غیر متناسب که قانون گذار مجردا آن را غیر قانونی دانسته و قابل تجدیدنظر دانسته صرفا ماده 258 آ.د.ک است که «مجازات مقرر در حکم بدوی کمتر از حداقل میزانی باشد که قانون مقرر داشته است.»; لذا غیر از ماده 258 آ.د.ک سایر موارد علی الفرض اطلاق تبصره سوم ماده 22 ماده اصلاحی ق.ا.ق.ت.د.ع.ا در مواجبهه با بند ج ماده 26 (مقارن التاریخ) همان ق.ا.ق.ت.د.ع.ا خواهد بود. اعمال اقتدار مدعی العموم ناظر به موارد بند ج ماده 26 ق.ا.ق.ت.د.ع.ا و ماده 258 آ.د.ک است و از این ابواب حق تجدیدنظر و حق درخواست تشدید در مجازات قانونی را دارد؛ و الا اعمال اختیار مدعی العموم از باب (عــــدم استحقاق اعمال تخفیف) در قوانین مجوزی جهت حق تجدیدنظرخواهی مقرر نگردیده است. با این کیفیت تقاضای دادستان در مواردی که مجازات مقرر در حکم بدوی کمتر از حداقل میزانی باشد که قانون مقرر داشته به عنوان محکومیت غیر قانونی متهم می تواند تقاضای تجدیدنظرخواهی نماید لکن تبدیل مجازات از حبس به جزای نقدی به استناد ماده 22 ق.م.ا مقرر شده حصر عناوین بندهای اول و دوم و سوم ماده قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین را نیز ندارد. پرونده در جلسه شور مطرح می گردد. به متن گزارش خصوصا محتویات پرونده عطف توجه شود.

رای شعبه دیوان عالی کشور
امر تخریب به صراحت صدر ماده 677 قانون مجازات اسلامی مادام مجرمانه تلقی و مستوجب تعیین مجازات برای مرتکب آنست که به صورت عمدی واقع شده باشد. شاکی پرونده به شرح برگ تحقیق در مرجع انتظامی ضمن شکایت راجع به ایراد صدمه و فحاشی و اهانت اضافه نموده به عینک و اتومبیلش خسارت وارد شده است و اظهاری در عامد به تخریب بودن مرتکب ننموده. مستدعی اعاده دادرسی در تحقیقات مورخ خود اظهار کرده به عنوان میانجی وارد شده و دستش به عینک حاج آقا خورد عمدی نبوده.. . این اظهار اگر از حیث عمد در ایراد صدمه قابل پذیرش نباشد از جهت عدم قصد تخریب بنابه مراتب فوق و این که عمد متکی به هیچ دلیل و قرینه ای نمی باشد درخور انکار به نظر نمی رسد. بنابراین دادنامه صادره در مورد فوق از جهت محکومیت مستدعی اعاده دادرسی مخدوش است. با توجه به این که به موجب رای وحدت رویه 58/25-1/12/59 دیوان عالی کشور که مقرر می دارد.. . تجویز اعاده دادرسی به اتهامات محکومان دادگاه های نظامی.. . صرفا محدود به شقوق مواد 279 از قانون آیین دادرسی و کیفر ارتش و ماده 23 از قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری نیست و در صورتی که به جهتی از جهات قانونی دادنامه قطعی صادره از دادگاه نظامی مخدوش باشد قبول اعاده دادرسی بلامانع است و توجه به هم سنخ بودن مواد مرقوم با مقررات مربوط به ماده 272 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری و این که احکام نظامی را مزیتی بر احکام دادگاه های عمومی نیست در نتیجه حسب ملاک رای وحدت رویه فوق و با عنایت به این که تعیین مجازات نسبت به امری که با شرایط خاص مقتضی صدور رای برایت بر معیار بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری باشد فرد اجلای تعیین مجازات نامتناسب مقرر در بند 6 ماده 272 یاد شده است؛ از طرفی دیگر چون تقاضای تجدیدنظر آقای دادستان از توجه به تلفیق تبصره 3 ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب با ماده 258 قانون آیین دادرسی مربوطه در امور کیفری ناظر به موردی از قلت مجازات است که کمتر از حداقل مقرر در قانون و بدون رعایت مقررات مربوط به تخفیف قانونی مجازات (ماده 22 قانون مجازات اسلامی) بوده باشد و نیز ناظر به مورد مربوط به برایت متهم یا محکومیت غیر قانونی وی باشد و نامتناسب بودن مجازات مقوله ای مستقل از موارد یاد شده بالا و جواز برای تجدیدنظرخواهی ایشان نخواهد بود؛ در نتیجه دادگاه تجدیدنظر استان مجاز به پذیرش آن و تشدید مجازات نبوده و رای موضوع اعاده دادرسی از این جهت هم مخدوش و مشمول بند 6 ماده 272 قانون یاد شده است و با صدور قرار تجویز اعاده دادرسی نسبت به موضوع مطروحه رسیدگی به دادگاه هم عرض دادگاه و صادرکننده حکم قطعی ارجاع می گردد.
رییس شعبه 21 دیوان عالی کشور ـ مستشار
اخوان ـ حسینی

قاضی:
اخوان , حسینی

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 484 - موجر نمی تواند در مدت اجاره در عین مستاجره تغییری دهد که منافی مقصود مستاجر از استیجار باشد.

مشاهده ماده 484 قانون مدنی

ماده 608 - در ودیعه قبول امین لازم است اگر چه به فعل باشد.

مشاهده ماده 608 قانون مدنی

ماده 677 - اگر در وکالت مجانی یا با اجرت بودن آن تصریح نشده باشد محمول بر این است که با اجرت باشد.

مشاهده ماده 677 قانون مدنی

ماده 70 - چنانچه خوانده یا هریک از اشخاص یادشده در ماده قبل در محل نباشند یا از گرفتن برگهای اخطاریه استنکاف کنند مامور ابلاغ این موضوع را در نسخ اخطاریه قید نموده نسخه دوم رابه نشانی تعیین شده الصاق می کند و برگ اول را با سایر اوراق دعوا عودت می دهد. در این صورت خوانده می تواند تا جلسه رسیدگی به دفتر دادگاه مراجعه و با دادن رسید اوراق مربوط را دریافت نماید.

مشاهده ماده 70 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 484 ـ در موارد وقوع قتل و عدم شناسایی قاتل که با تحقق لوث نوبت به قسامه مدعی علیه برسد و او اقامه قسامه کند دیه از بیت المال پرداخت می شود و در غیر موارد لوث چنانچه نوبت به سوگند متهم برسد و طبق مقررات بر عدم انجام قتل سوگند بخورد دیه از بیت المال پرداخت می شود.

مشاهده ماده 484 قانون مجازات اسلامی

ماده 608 ـ جنایتی که باعث جمع شدن یک یا دو لب و یا قسمتی از آن گردد موجب ارش است خواه موجب نمایان شدن دندان ها بشود خواه نشود.

مشاهده ماده 608 قانون مجازات اسلامی

ماده 677 ـ جنایتی که موجب زوال عقل یا کم شدن آن شود هرچند عمدی باشد حسب مورد موجب دیه یا ارش است و مرتکب قصاص نمی شود.

مشاهده ماده 677 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 ـ انحلال شخص حقوقی و مصادره اموال آن زمانی اعمال می شود که برای ارتکاب جرم به وجود آمده یا با انحراف از هدف مشروع نخستین فعالیت خود را منحصرا در جهت ارتکاب جرم تغییر داده باشد.

مشاهده ماده 22 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

ماده 23 – به موجب ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری 1392 نسخ شد.

مشاهده ماده 23 قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM