رای قضایی شماره 9109970270201401

رای قضایی شماره 9109970270201401

مجموعه کامل آرای قوه قضاییه

رای قضایی شماره 9109970270201401


شماره دادنامه قطعی:
9109970270201401

تاریخ دادنامه قطعی:
1391/11/28

گروه رای:
کیفری

نوع مرجع:
دادگاه تجدیدنظر استان

عنوان رای:
عدم استحقاق تخفیف مجازات با قصد فرار از صحنه تصادف

پیام رای:
چنانچه متهم به تصادف جرحی قصد فرار از صحنه تصادف را داشته ولی موفق به فرار نشده باشد استحقاق تخفیف مجازات نخواهد داشت.

رای دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقای الف. فرزند م. 19 ساله بدون سابقه کیفری دایر بر قتل غیرعمدی ناشی از بی احتیاطی در امر رانندگی با وسیله نقلیه موتوری از توجه به کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 4 تهران به شماره 9103590و به تاریخ 20/4/91 و گزارش اولیای دم متوفی و مرجع انتظامی مربوطه نظریه کارشناس تصادفات در امور وسایط نقلیه نظریه پزشکی قانونی در بیان علت تامه مرگ و سایر قراین و امارات موجود در پرونده بزهکاری نام برده محرز است لذا به استناد ماده 714 قانون مجازات اسلامی به تحمل شش ماه حبس محکوم می نماید و از باب مطالبه دیه به استناد ماده 15 و 496 و 294 و 295 و 297 و 302 و 304 قانون مجازات اسلامی به پرداخت یک فقره دیه کامل انسانع که از تاریخ وقوع قتل به مدت دو سال قابل پرداخت است در حق اولیای دم محکوم می نماید؛ رای صادره غیابی و ظرف ده روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در همین دادگاه و سپس ظرف 20 روز قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر تهران است
رییس شعبه 1080 دادگاه عمومی جزایی تهران - ناظم

رای دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ح.ظ. فرزند غ. و خانم ز.الف. فرزند ع. که به تعلیق مجازات حبس اعتراض نموده اند و تجدیدنظرخواهی آقای الف. فرزند م. که به اصل محکومیت اعتراض نموده است نسبت به دادنامه شماره 9101178 مورخ 27/9/1391 صادره از شعبه 1080 دادگاه عمومی جزایی تهران که در راستای واخواهی از دادنامه شماره 9100822 مورخ 24/7/1391 مشعر بر محکومیت تجدیدنظرخواه آقای الف.س. به تحمل 6 ماه حبس و پرداخت دیه کامل به اتهام قتل غیرعمدی ناشی از بی احتیاطی در امر رانندگی با وسیله نقلیه موتوری صادر شده است و به موجب آن ضمن رد واخواهی مدت 6 ماه حبس به لحاظ جوان بودن به استناد مواد 22 و 25 قانون مجازات اسلامی به مدت 2 سال تعلیق شده است با بررسی جمیع اوراق و محتویات پرونده و با در نظر گرفتن مفاد لایحه اعتراضیه تجدیدنظرخواهان از آنجاییکه آقای الف.س. بدون گواهینامه و در حالیکه بنابر اظهارات خویش در صفحه 4 پرونده مست بوده و همچنین پس از تصادفات قصد فرار از صحنه را داشته است که همسایه ها مانع فرار او شده اند بنابراین اولا: از آنجایی که سهوا به ماده 718 قانون مجازات اسلامی استناد نگردیده است از طرفی وی استحاق تخفیف مجازات ندارد بنابراین مستندا به تبصره های 3 و 4 از ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب اصلاحی 1381 ضمن الحاق ماده 718 قانون مجازات اسلامی به دادنامه مدت 2 سال تعلیق از دادنامه حذف و مجازات 6 ماه حبس در مورد جنبه عمومی جرم ابقاء می گردد و در مورد اعتراض آقای س. مبنی بر اینکه وی مقصر در حادثه نبوده اعتراض موثری که موجبات نقض و بی اعتباری دادنامه تجدیدنظرخواسته را فراهم نموده و اساس آن را مخدوش و منطبق با شقوق مختلف ماده 240 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی وانقلاب در امور کیفری باشد به عمل نیامده است و از حیث رعایت تشریفات دادرسی نیز دادنامه مذکور اشکال موثری ندارد بنابراین با الحاق ماده 718 قانون مجازات اسلامی و حذف تعلیق و ابقاء 6 ماه حبس ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان مستندا به بند الف از ماده 257 قانون پیش گفته دادنامه تجدیدنظرخواسته در محدوده تجدیدنظرخواهی تایید و استوار می گردد. این رای قطعی است.
رییس شعبه 57 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
صلاحی ـ نبوی لاریمی

قاضی:
نبوی لاریمی , احمد صلاحی , ناظم

منبع
سامانه ملی آرای قضایی

مواد مرتبط با این رای

ماده 714 ـ دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می شود به شرح ذیل است: الف ـ سیاه شدن پوست صورت شش هزارم کبود شدن آن سه هزارم و سرخ شدن آن یک و نیم هزارم دیه کامل ب ـ تغییر رنگ پوست سایر اعضاء حسب مورد نصف مقادیر مذکور در بند (الف) تبصره 1 ـ در حکم مذکور فرقی بین اینکه عضو دارای دیه مقدر باشد یا نباشد نیست. همچنین فرقی بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقاء یا زوال اثر آن نمیباشد. تبصره 2 ـ در تغییر رنگ پوست سر ارش ثابت است.

مشاهده ماده 714 قانون مجازات اسلامی

ماده 15 ـ حد مجازاتی است که موجب نوع میزان و کیفیت اجرای آن در شرع مقدس تعیین شده است.

مشاهده ماده 15 قانون مجازات اسلامی

ماده 496 ـ پزشک در معالجاتی که دستور انجام آن را به مریض یا پرستار و مانند آن صادر می نماید در صورت تلف یا صدمه بدنی ضامن است مگر آنکه مطابق ماده (495) این قانون عمل نماید. تبصره 1 ـ در موارد مزبور هرگاه مریض یا پرستار بداند که دستور اشتباه است و موجب صدمه و تلف می شود و با وجود این به دستور عمل کند پزشک ضامن نیست بلکه صدمه و خسارت مستند به خود مریض یا پرستار است. تبصره 2 ـ در قطع عضو یا جراحات ایجاد شده در معالجات پزشکی طبق ماده (495) این قانون عمل می شود.

مشاهده ماده 496 قانون مجازات اسلامی

ماده 294 ـ اگر کسی به علت اشتباه در هویت مرتکب جنایتی بر دیگری شود در صورتی که مجنی علیه و فرد مورد نظر هر دو مشمول ماده (302) این قانون نباشند جنایت عمدی محسوب می شود.

مشاهده ماده 294 قانون مجازات اسلامی

ماده 295 ـ هرگاه کسی فعلی که انجام آن را برعهده گرفته یا وظیفه خاصی را که قانون بر عهده او گذاشته است ترک کند و به سبب آن جنایتی واقع شود چنانچه توانایی انجام آن فعل را داشته است جنایت حاصل به او مستند می شود و حسب مورد عمدی شبه عمدی یا خطای محض است مانند این که مادر یا دایه ای که شیر دادن را برعهده گرفته است کودک را شیر ندهد یا پزشک یا پرستار وظیفه قانونی خود را ترک کند.

مشاهده ماده 295 قانون مجازات اسلامی

ماده 297 ـ اگر مرتکب با یک ضربه عمدی موجب جنایتی بر عضو شود که منجر به قتل مجنی علیه گردد چنانچه جنایت واقع شده مشمول تعریف جنایات عمدی باشد قتل عمدی محسوب می شود و به علت نقص عضو یا جراحتی که سبب قتل شده است به قصاص یا دیه محکوم نمی گردد.

مشاهده ماده 297 قانون مجازات اسلامی

ماده 302 ـ در صورتی که مجنی علیه دارای یکی از حالات زیر باشد مرتکب به قصاص و پرداخت دیه محکوم نمی شود: الف ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب سلب حیات است. ب ـ مرتکب جرم حدی که مستوجب قطع عضو است مشروط بر اینکه جنایت وارد شده بیش از مجازات حدی او نباشد در غیر این صورت مقدار اضافه بر حد حسب مورد دارای قصاص و یا دیه و تعزیر است. پ ـ مستحق قصاص نفس یا عضو فقط نسبت به صاحب حق قصاص و به مقدار آن قصاص نمی شود. ت ـ متجاوز و کسی که تجاوز او قریب الوقوع است و در دفاع مشروع به شرح مقرر در ماده (156) این قانون جنایتی بر او وارد شود. ث ـ زانی و زانیه در حال زنا نسبت به شوهر زانیه در غیر موارد اکراه و اضطرار به شرحی که در قانون مقرر است. تبصره 1 ـ اقدام در مورد بندهای (الف) (ب) و (پ) این ماده بدون اجازه دادگاه جرم است و مرتکب به تعزیر مقرر در کتاب پنجم «تعزیرات» محکوم می شود. تبصره 2 ـ در مورد بند (ت) چنانچه نفس دفاع صدق کند ولی از مراتب آن تجاوز شود قصاص منتفی است لکن مرتکب به شرح مقرر در قانون به دیه و مجازات تعزیری محکوم می شود.

مشاهده ماده 302 قانون مجازات اسلامی

ماده 304 ـ جنایت عمدی نسبت به نابالغ موجب قصاص است.

مشاهده ماده 304 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 ـ انحلال شخص حقوقی و مصادره اموال آن زمانی اعمال می شود که برای ارتکاب جرم به وجود آمده یا با انحراف از هدف مشروع نخستین فعالیت خود را منحصرا در جهت ارتکاب جرم تغییر داده باشد.

مشاهده ماده 22 قانون مجازات اسلامی

ماده 25 ـ محکومیت قطعی کیفری در جرایم عمدی پس از اجرای حکم یا شمول مرور زمان در مدت زمان مقرر در این ماده محکوم را از حقوق اجتماعی به عنوان مجازات تبعی محروم می کند: الف ـ هفت سال در محکومیت به مجازات های سالب حیات و حبس ابد از تاریخ توقف اجرای حکم اصلی ب ـ سه سال در محکومیت به قطع عضو قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده بیش از نصف دیه مجنی علیه باشد نفی بلد و حبس تا درجه چهار پ ـ دو سال در محکومیت به شلاق حدی قصاص عضو در صورتی که دیه جنایت وارد شده نصف دیه مجنی علیه یا کمتر از آن باشد و حبس درجه پنج تبصره 1 ـ در غیر موارد فوق مراتب محکومیت در پیشینه کیفری محکوم درج می شود لکن در گواهی های صادره از مراجع ذیربط منعکس نمی گردد مگر به درخواست مراجع قضایی برای تعیین یا بازنگری در مجازات تبصره 2 ـ در مورد جرایم قابل گذشت در صورتی که پس از صدور حکم قطعی با گذشت شاکی یا مدعی خصوصی اجرای مجازات موقوف شود اثر تبعی آن نیز رفع می شود. تبصره 3 ـ در عفو و آزادی مشروط اثر تبعی محکومیت پس از گذشت مدت های فوق از زمان عفو یا اتمام مدت آزادی مشروط رفع می شود. محکوم در مدت زمان آزادی مشروط و همچنین در زمان اجرای حکم نیز از حقوق اجتماعی محروم می گردد.

مشاهده ماده 25 قانون مجازات اسلامی

ماده 718 ـ هرگاه زنی جنین خود را در هر مرحله ای که باشد به عمد شبه عمد یا خطاء از بین ببرد دیه جنین حسب مورد توسط مرتکب یا عاقله او پرداخت می شود. تبصره ـ هرگاه جنینی که بقای آن برای مادر خطر جانی دارد به منظور حفظ نفس مادر سقط شود دیه ثابت نمی شود.

مشاهده ماده 718 قانون مجازات اسلامی

ماده 22 – (طبق ماده 570 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 در رابطه با امور کیفری نسخ شده است) رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان به درخواست تجدیدنظر از احکام قابل تجدیدنظر دادگاههای عمومی جزائی و انقلاب وفق مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب 28/6/1378 کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با حضور دادستان یا یکی از دادیاران یا معاونان وی به عمل می آید و در مورد آراء حقوقی وفق قانون آئین دادرسی مربوط خواهد بود. تبصره 1 – اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هر چند که درخواست تجدیدنظر نکرده باشد و در این صورت اگر متهم در زندان باشد فورا آزاد می شود. تبصره 2 – هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تایید حکم بدوی مستدلا می تواند مجازات او را تخفیف دهد هرچند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد. تبصره 3 – در امور کیفری موضوع مجازاتهای تعزیری یا بازدارنده مرجع تجدیدنظر نمی تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند مگر اینکه دادستان یا شاکی خصوصی درخواست تجدیدنظر کرده باشد. تبصره 4 – اگر حکم تجدیدنظر خواسته از نظر محاسبه محکوم به یا خسارات یا تعیین مشخصات طرفهای دعوا یا تعیین نوع و میزان مجازات و تطبیق عمل با قانون متضمن اشتباهی باشد که به اساس حکم لطمه ای وارد نسازد مرجع تجدیدنظر با اصلاح حکم آن را تایید می نماید و تذکر لازم را به دادگاه بدوی خواهد داد.

مشاهده ماده 22 قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM