درخصوص دادخواست خواهان آقای غ.الف. فرزند ح. به طرفیت خواندگان 1- خانم ب.ع. فرزند غ. 2- آقای م.الف. فرزند ح. به خواسته اعتراض ثالث اختصارا بدین توضیح که خواهان در دادخواست تقدیمی اظهار می دارد اینجانب در خصوص پرونده به شماره کلاسه 327/88 مطروحه در آن شعبه که منتج به صدور رای شده است؛ بدین وسیله اعتراض خود را نسبت به توقیف و انتقال ملک به شماره ثبتی 33990 و پلاک 249/4770 به مساحت 76 متر مربع واقع در بخش 6 تهران به نفع خانم ب.ع. اعلام داشته و اعلام می دارم ملک مذکور در تاریخ 20/6/87 در دفترخانه 19 شهرری به صورت سند وکالت فروشی به شماره 43379 در ملکیت اینجانب قرار گرفته است و با توجه به عدم اطلاع دادگاه ملک مذکور به نفع خانم ب.ع. تملیک گردیده است دادگاه پس از بررسی مجموع اوراق و محتویات پرونده و ملاحظه کپی مصدق وکالت نامه فروش محضری که از طرف موکل آقای م.الف. (خوانده ردیف اول) به طرفیت وکیل آقای غ.الف. (خواهان) فرزند ح. تنظیم گردیده و وکالت نامه به شرح وکالت تنظیمی مبنی بر انجام هر نوع معامله نسبت به سهم ال
ارث موکل و شش دانگ قطعه زمین به مساحت هفتاد و پنج متر و.. .از قطعه 15 تفکیکی پلاک 249/4770 به تاریخ 20/6/1387 تفویض اختیار گردیده است که دادگاه ملاحظ می نماید محکوم لها خانم ب.ع. در تاریخ 12/3/88 دادخواست مطالبه ی
مهریه تقدیم دادگاه نموده و در تاریخ 12/8/88 با صدور دادنامه و مضی مهلت و قطعیت آن در مورخ 14/9/88 نیز اجراییه صادر و ابلاغ گردیده است که با معرفی ملک مذکور به عنوان سهم ال
ارث محکوم علیه (آقای م.الف.) مراتب جهت تعیین سهم ال
ارث به کارشناس محترم ارجاع و پس از جری تشریفات و مزایده محکوم لها به عنوان متقاضی و برنده مزایده درخواست تملیک می نماید دادگاه نیز ضمن صدور دستورات لازم به دفترخانه ثبت اسناد رسمی نسبت به انجام تملیک اقدام می نماید علی ای حال دادگاه با وصول اعتراض شخصی ثالث و مداقه در پرونده و بررسی اسناد و مدارک ابرازی ملاحظه می نماید که تاریخ تنظیم وکالت فروش و هر نوع معامله نسبت به سهم ال
ارث خوانده آقای م.الف. مقدم بر تاریخ صدور
احکام مهریه و صدور اجراییه صادره از سوی این دادگاه می باشد و قبل از محکومیت خوانده (آقای م.الف.) به
پرداخت مهریه وکالت نامه ی فروش ملک تعرفه شده نسبت به خواهان تنظیم گردیده است و دیگر محکوم لها خانم ب.ع. نسبت به سهم ال
ارث مالکیتی نداشته است تا مراحل تملیک و انتقال سهم ال
ارث انجام پذیرد و اقدامات لاحق فاقد وجاهت قانونی می باشد. لذا دادگاه ضمن عدول از دستورات صادره مبنی بر انتقال و تملیک سهم ال
ارث با مشخصات مندرج در دادنامه ی صادره مستندا به ماده 425 قانون آیین دادرسی مدنی و ماده 30
قانون مدنی حکم به الغای دستور معترض عنه صادر و اعلام می نماید رای صادره غیابی و ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین دادگاه و ظرف 20 روز پس از واخواهی قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 237 دادگاه عمومی خانواده تهران - نورالهی
درخصوص واخواهی خانم ب.ع. فرزند غ. فرزند به طرفیت واخوانده آقایان 1- غ.الف.2- م.الف. فرزندان ح. و واخواهی نسبت به دادنامه شماره 701401مورخ 9/9/90 صادره از سوی همین دادگاه در پرونده کلاسه 893/90 دادگاه پس از بررسی مجموع اوراق و محتویات پرونده و مداقه در اظهارات طرفین دعوی و اسناد مدارک ابرازی از سوی ایشان نظر به اینکه در این مرحله از دادرسی از ناحیه معترض ایراد و یا اعتراض موجهی که موجبات نقض دادنامه ی معترض عنه را ایجاب نماید به دادگاه اقامه نشده است و دلیل مدرکی که بیانگر وجود خدشه در دادنامه ی واخواسته باشد ارایه نگردیده؛ لذا دادگاه مستندا به ماده 305و 306 قانون آیین دادرسی مدنی ضمن رد واخواهی بنا به دلایل و مستندات مندرج در پرونده حکم به تایید دادنامه ی واخواسته صادر و اعلام می گردد. رای صادره ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 237 دادگاه عمومی خانواده تهران - نورالهی