نظریه مشورتی شماره 7/99/1465

نظریه مشورتی شماره 7/99/1465

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/99/1465


شماره نظریه:
7/99/1465

شماره پرونده:
99-26-1465 ح

تاریخ نظریه:
1399/10/23

استعلام
چنانچه در اجرای ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 محکوم علیه از ناحیه قاضی اجرای احکام مدنی به زندان معرفی شود به موجب ماده 16 دستورالعمل ساماندهی زندانیان و کاهش جمعیت کیفری ریاست محترم قوه قضاییه در صورت استحقاق قاضی اجرای احکام کیفری به محکوم علیه مرخصی اعطا می کند: 1- منظور از قاضی اجرای احکام در دستورالعمل فوق الذکر قاضی اجرای احکام مدنی است که حکم زیر نظر وی اجرا می شود یا قاضی اجرای احکام کیفری؟ 2-در صورت اعطاء مرخصی وفق بند اول چنانچه محکوم علیه متواری شود در جهت ضبط قرار تامین کیفری قاضی اجرای احکام مدنی بر حسب ملاک ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 باید دستور ضبط بدهد یا دادستان؟ 3- رسیدگی به رسیدگی به اعتراض نسبت به ضبط تامین در دادگاه حقوقی به عمل می آید یا دادگاه کیفری دو؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
1 و 2- با عنایت به ماده 6 دستورالعمل ساماندهی و تسریع در اجرای احکام مدنی مصوب 24/7/98 ریاست محترم قوه قضاییه منظور از قاضی اجرای احکام در ماده 16 دستورالعمل ساماندهی زندانیان و کاهش جمعیت کیفری زندان ها مصوب 1398 ریاست محترم قوه قضاییه دادرس اجرای احکام مدنی است که حکم تحت نظر وی اجرا می شود و مرجعی که تامین را اخذ کرده است مرجع صدور دستور ضبط آن نیز می باشد؛ لذا دستور ضبط تامین نیز با دادرس اجرای احکام مدنی است. 3 – با عنایت به این که وفق ماده 6 « دستورالعمل ساماندهی و تسریع در اجرای احکام مدنی » دادرس اجرای احکام مدنی به عنوان دادرس علی البدل دادگاه مجری حکم عمل می کند و با توجه به این که به موجب تبصره 1 ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب 1394 دستور دادگاه در خصوص استیفای محکوم به و هزینه های اجرایی از محل وثیقه یا وجه الکفاله قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است بنابراین دستور دادرس اجرای احکام مدنی مبنی بر اخذ وجه الکفاله یا ضبط وثیقه قابل اعتراض در دادگاه تجدید نظر استان است.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 3ـ اگر استیفای محکوم به از طرق مذکور در این قانون ممکن نگردد محکوم علیه به تقاضای محکوم له تا زمان اجرای حکم یا پذیرفته شدن ادعای اعسار او یا جلب رضایت محکوم له حبس می شود. چنانچه محکوم علیه تا سی روز پس از ابلاغ اجرائیه ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خویش را اقامه کرده باشد حبس نمی شود مگر اینکه دعوای اعسار مسترد یا به موجب حکم قطعی رد شود. تبصره 1ـ چنانچه محکوم علیه خارج از مهلت مقرر در این ماده ضمن ارائه صورت کلیه اموال خود دعوای اعسار خود را اقامه کند هرگاه محکوم له آزادی وی را بدون اخذ تامین بپذیرد یا محکوم علیه به تشخیص دادگاه کفیل یا وثیقه معتبر و معادل محکوم به ارائه نماید دادگاه با صدور قرار قبولی وثیقه یا کفیل تا روشن شدن وضعیت اعسار از حبس محکوم علیه خودداری و در صورت حبس او را آزاد می کند. در صورت رد دعوای اعسار به موجب حکم قطعی به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مهلت مذکور حسب مورد به دستور دادستان یا رئیس دادگاهی که حکم تحت نظر آن اجراء می شود نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرائی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. در این مورد دستور دادگاه ظرف مهلت ده روز پس از ابلاغ واقعی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر است. نحوه صدور قرارهای تامینی مزبور مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و سایر مقررات مربوط به این دستورها تابع قانون آیین دادرسی کیفری است. تبصره 2ـ مقررات راجع به تعویق و موانع اجرای مجازات حبس در خصوص کسانی که به استناد این ماده حبس می شوند نیز مجری است.

مشاهده ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM