نظریه مشورتی شماره 7/1400/856

نظریه مشورتی شماره 7/1400/856

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/1400/856


شماره نظریه:
7/1400/856

شماره پرونده:
1400-168-856 ک

تاریخ نظریه:
1400/12/18

استعلام
در پرونده ای بازپرس به علت عدم کفایت ادله اثباتی قرار منع تعقیب صادر می نماید دادستان در مقام اظهارنظر با قرار منع تعقیب صادره مخالف و عقیده به صدور قرار جلب به دادرسی دارد پرونده جهت حل اختلاف به دادگاه ارسال می گردد دادگاه در مقام حل اختلاف نظر دادستان را می پذیرد و پرونده جهت ادامه رسیدگی به شعبه بازپرسی اعاده می گردد در حین تحقیقات بازپرسی متهم ادله ای را ارائه می نماید که حکایت از برائت ایشان دارد و بازپرس بر اساس آن عقیده به قرار منع تعقیب دارد حال در فرض یاد شده تکلیف بازپرس چه می باشد آیا بازپرس می بایست مطابق نظر دادستان و دادگاه پرونده را با قرار جلب به دادرس و کیفرخواست به دادگاه ارسال نماید یا این که می تواند با توجه به وجود ادله مبنی بر برائت متهم قرار منع تعقیب صادر نماید.

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
دیدگاه اول- با توجه به تاکید قانون گذار بر اصل قانونی بودن دادرسی کیفری و تصریح به قطعیت و لازم الاتباع بودن تصمیم دادگاه در مقام حل اختلاف بین بازپرس و دادستان به نحو مقرر در مواد 2 269 و273 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 و اتخاذ تصمیم از قسمت ذیل ماده 282 و 276 این قانون در صورتی که بازپرس قرار منع تعقیب صادر کرده و عقیده دادستان بر جلب متهم به دادرسی باشد و دادگاه عقیده دادستان را تایید کند و متعاقب این تصمیم دادگاه ادله جدید به نفع متهم کشف یا حادث شود موجب قانونی جهت صدور قرار منع تعقیب مجدد متهم وجود نداشته و موضوع کشف یا حادث شدن ادله جدید به دادگاه اعلام می شود. دیدگاه دوم- ماده 268 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 ناظر بر فرض غالب است و مفروض قانون گذار آن است که پس از حل اختلاف میان بازپرس و دادستان پرونده بدون انجام تحقیقات دیگر می بایست تعیین تکلیف شده و در این فرض چنانچه نظر دادستان بر لزوم تعقیب از سوی دادگاه تایید شده باشد می بایست قرار جلب به دادرسی صادر گردد ولی در فرض سوال که پیش از صدور قرار جلب به دادرسی متهم ادله جدیدی مبنی بر بی گناهی خود به بازپرس تقدیم کرده و با لحاظ آن که مقرره ای قانونی مبنی بر ممنوعیت بازپرس از پذیرش دلیل جدید نیز وجود ندارد چنانچه بازپرس با لحاظ ادله جدید عقیده بر منع پیگرد داشته باشد و دادستان نیز با این تصمیم موافق باشد موجبی برای صدور قرار جلب به دادرسی وجود ندارد؛ به عبارت دیگر بازپرس در این فرض می تواند مراتب تحصیل دلیل جدید و آثار آن برای متهم را به دادستان منعکس نماید و در صورت موافقت دادستان قرار منع تعقیب صادر کند. و موضوع از شمول ماده 268 یاد شده خروج موضوعی دارد.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 2 ـ دادرسی کیفری باید مستند به قانون باشد حقوق طرفین دعوی را تضمین کند و قواعد آن نسبت به اشخاصی که در شرایط مساوی به سبب ارتکاب جرایم مشابه تحت تعقیب قرار می گیرند به صورت یکسان اعمال شود.

مشاهده ماده 2 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 269 ـ در هر مورد که دادستان با عقیده بازپرس مخالف باشد و بازپرس بر عقیده خود اصرار کند پرونده برای حل اختلاف به دادگاه صالح ارسال و طبق تصمیم دادگاه عمل می شود.

مشاهده ماده 269 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 273 ـ حل اختلاف بین بازپرس و دادستان و رسیدگی به اعتراض شاکی یا متهم نسبت به قرارهای قابل اعتراض در جلسه فوق العاده دادگاه صورت می‏گیرد. تصمیم دادگاه در این خصوص قطعی است مگر در مورد قرارهای منع یا موقوفی تعقیب در جرایم موضوع بندهای(الف) (ب) (پ) و (ت) ماده (302) این قانون که در صورت تایید این قرارها مطابق مقررات قابل تجدید نظر است.

مشاهده ماده 273 قانون آیین دادرسی کیفری

ماده 268 ـ در صورتی که عقیده دادستان و بازپرس بر جلب متهم به دادرسی باشد دادستان ظرف دو روز با صدور کیفرخواست از طریق شعبه بازپرسی بلافاصله پرونده را به دادگاه صالح ارسال می کند.

مشاهده ماده 268 قانون آیین دادرسی کیفری

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM