نظریه مشورتی شماره 7/98/1222

نظریه مشورتی شماره 7/98/1222

مجموعه کامل نظریات مشورتی

نظریه مشورتی شماره 7/98/1222


شماره نظریه:
7/98/1222

شماره پرونده:
98-139-1222ح

تاریخ نظریه:
1398/09/16

استعلام
در یکی از پرونده های حقوقی طرفین به داور مراجعه و پس از مضی زمان مدید احدی از طرفین نسبت به صلاحیت داوری ایراد و آن را بر خلاف توافق تلقی می نماید حال در صدر ماده 489 قانون آیین دادرسی مدنی قید شده است رای داوری در موارد زیر باطل و قابلیت اجرایی ندارد 1- رای صادره مخالف با قوانین موجد حق باشد و از طرفی در ماده 477 همان قانون آمده است: داوران در رسیدگی و رای تابع مقررات قانون آیین دادرسی نیستند ولی بای مقررات مربوط به داوری را رعایت کنند. الف: بدیهی است قوانین موجد حق اساسا در قوانین شکلی تبلور و به منصه ظهور می رسند و در قوانین ماهوی کمتر مشاهده می شود که حقی را به اصحاب دعوا اعطا کند حال اگر بر حسب قواعد شکلی حقی به اصحاب دعوا داده شده است نحوه تطبیق این ماده چگونه خواهد بود. ب: اینکه رای داوری قابلیت اجرایی ندارد متفرع بر دادخواست ابطال رای داوری و صدور رای است یا اینکه بنا بر تشخیص قاضی و بدون مطالبه ابطال رای قاضی خصوصا قاضی اجرای احکام مدنی از ترتیب اثر دادن به رای داوری و صدور دستور اجرا خودداری نماید.

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
الف- مقصود از «قوانین موجد حق» مذکور در مواد 482 و بند یک ماده 489 قانون آیین دادرسی دادگاه¬های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 قوانین ماهوی است و اصولا قوانین ماهوی به عنوان قوانین ایجادکننده حق یا تکلیف تعریف می شود. بنابراین قوانین دادرسی که در زمره قوانین شکلی اند از شمول اصطلاح مذکور خارج می باشند. عبارت بند یک ماده 489 مزبور مبنی بر این که «رای صادره مخالف با قوانین موجد حق باشد» موید این نظر است؛ زیرا آن چه در رای انعکاس می یابد قوانین ماهوی است که مبنای استناد و استدلال دادگاه است. با این حال برای تبیین قوانین موجد حق (ماهوی) باید نکات زیر مورد توجه قرار گیرد: 1- قوانین ماهوی گرچه معمولا در قوانینی که تحت این عنوان شهرت دارد مانند قوانین مدنی و تجارت ذکر شده است اما گاهی در قوانینی که به عنوان قانون شکلی شهرت دارد نیز ذکر شده است؛ مانند ماده 522 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379. 2- قوانین راجع به اعتبار ادله در زمره قوانین ماهوی است و به همین علت مقررات آن عمدتا در قانون مدنی ذکر شده است. بنابراین و به عنوان مثال اگر داور بر اساس سندی رای دهد و کسی که رای علیه او صادر شده است دعوای ابطال رای داور را به لحاظ آن که سند مذکور مجعول است مطرح نماید دادگاه باید به این موضوع رسیدگی کند و اگر به تشخیص دادگاه داور بر اساس سند مجعول رای داده است به لحاظ آن که سند مجعول قانونا فاقد اعتبار است باید رای داور را ابطال نماید و نیز هرگاه داور نظر کارشناس را مخالف اوضاع و احوال محقق مساله نداند و رای صادر کند اما دادگاه در مقام رسیدگی به دعوای ابطال رای داور نظر کارشناس مزبور را برخلاف اوضاع و احوال محقق مسئله بداند می تواند موضوع را به هیات کارشناسی ارجاع دهد و سپس تصمیم مقتضی اتخاذ نماید. 3- قوانین موجد حق اعم از قوانین آمره و تکمیلی است؛ زیرا قوانین تکمیلی نیز در مواردی که بر خلاف آن توافق نشده است موجد حق یا تکلیف است و به طور کلی قراردادهای طرفین از مصادیق بارز ایجادکننده حق یا تکلیف می باشند که قانون آن را معتبر شناخته است. شایسته ذکر است وفق ماده 501 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 هرگاه در اثر تدلیس تقلب یا تقصیر در انجام وظیفه داوران ضرر مالی متوجه یک طرف یا طرفین دعوا گردد داوران برابر موازین قانونی مسوول جبران خسارت وارده خواهند بود. ب- اولا در خصوص درخواست اجرای رای داور با توجه به صدر ماده 489 قانون یاد شده چنان چه رای داور مشتمل بر یکی از موارد مذکور در این ماده باشد باطل است و قابلیت اجرایی ندارد. بنابراین هرگاه از سوی یکی از طرفین درخواست اجرای رای داور شود دادگاه مکلف است رای داور را از حیث جهات مذکور در این ماده بررسی و تصمیم مقتضی مبنی بر قابل اجرا نبودن رای اتخاذ نماید. ثانیا هرگاه دادگاه رای داور را غیر قابل اجرا بداند نمی تواند صرفا دستور بایگانی کردن درخواست را صادر کند؛ بلکه باید تصمیم قضایی خود را به نحو مستدل و مستند به قانون اتخاذ نماید و از آن جا که برای طرفین رای داوری این تصمیم دارای آثار است باید به آنان ابلاغ شود. در خصوص قابل تجدیدنظر بودن این تصمیم هرچند ممکن است با توجه به ملاک ماده 175 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 این تصمیم قابل تجدیدنظر دانسته شود اما به لحاظ اصل قطعی بودن آراء دادگاه های عمومی مذکور در ماده 330 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379 و عدم احصاء تصمیم مذکور در ماده 332 این قانون باید به قطعی بودن آن معتقد بود.

منبع
اداره کل حقوقی قوه قضاییه

مواد مرتبط با این نظریه مشورتی

ماده 489 - رای داوری در موارد زیر باطل است و قابلیت اجرایی ندارد: 1 - رای صادره مخالف با قوانین موجد حق باشد. 2 - داور نسبت به مطلبی که موضوع داوری نبوده رای صادر کرده است. 3 - داور خارج از حدود اختیار خود رای صادر نموده باشد. در این صورت فقط آن قسمت از رای که خارج از اختیارات داور است ابطال می گردد. 4 - رای داور پس از انقضای مدت داوری صادر و تسلیم شده باشد. 5 - رای داور با آنچه در دفتر املاک یا بین اصحاب دعوا در دفتر اسناد رسمی ثبت شده و دارای اعتبار قانونی است مخالف باشد. 6 - رای به وسیله داورانی صادرشده که مجاز به صدور رای نبوده اند. 7 - قرارداد رجوع به داوری بی اعتبار بوده باشد.

مشاهده ماده 489 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 522 - در دعاویی که موضوع آن د ین و از نوع وجه رایج بوده و با مطالبه داین و تمکن مدیون مدیون امتناع از پرداخت نموده در صورت تغییر فاحش شاخص قیمت سالانه از زمان سررسید تا هنگام پرداخت و پس از مطالبه طلبکار دادگاه با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و مورد حکم قرار خواهد داد مگر این که طرفین به نحو دیگری مصالحه نمایند.

مشاهده ماده 522 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 501 - هرگاه در اثر تدلیس تقلب یا تقصیر درانجام وظیفه داوران ضرر مالی متوجه یک طرف یا طرفین دعوا گردد داوران برابر موازین قانونی مسوول جبران خسارت وارده خواهند بود.

مشاهده ماده 501 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 330 - آرای دادگاههای عمومی و انقلاب در امور حقوقی قطعی است مگر در مواردی که طبق قانون قابل درخواست تجدیدنظر باشد.

مشاهده ماده 330 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی

ماده 175 ـ قرار رد تقاضا باید به متقاضی ابلاغ شود و نامبرده می تواند ظرف ده روز از آن پژوهش بخواهد.

مشاهده ماده 175 قانون اجرای احکام مدنی

مرجع خدمات حقوقی وکیلیک

VAKILIK.COM